خاطرات سوتی‌ها

meli_sampad

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
715
امتیاز
8,175
پاسخ : سوتی‌ها

امروز هندسه رفتم پای تخته...یه مثلث متساوی الساقین کشیدم با یه خط موازی یه ساقا... معلمه اومد یه خط دیگم موازی ساق رسم کرد.. بعد منم که کنارش ایستاده بودم ناخودآگاه گفتم خودم خوشگل تر کشیدم.... :D معلمه یه نگا به من کرد(من: :-" ) بعد گف چرا..؟!! :| گفتم آخه شما گشاد کشیدی خطرو...!!!!!! (آخه با پهنای گچ کشیده بود... :D )
 

مهرناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,051
امتیاز
3,242
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
NeYshaBerliN
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر فیزیکمون یه آقاهه هست خیلی خنده داره نه این که تیکه بپرونه ها ...کلا" خنده داره ...اصن قیافش و اینا! :-"(حالا این ربطی به بحث نداشت :D!
بعد این آقای محترم سوال میدن میگن حل کنین هرکی حل کنه اول مثبت میگیره 8->
بعد امروز هی سوال میگفت هی بچه ها حل میکردن بلافاصله مثبتاشونو میذاشت...بعد یه سوال گفت من حل کردم اومدم نشستم دیدم اصلا" به رو خودش نمیاره ..برگشتم به دوستم گفتم "کثافت برام مثبت نذاشت"!
بعد برگشتم اینجوری نیگاش کردم :-??
اون: :-wفامیلتون چی بود شما!مثبتتونو بذارم L-:
من: :-" :D
 

.!؟

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
798
امتیاز
5,565
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
کرمان
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : سوتی‌ها

واقعا نميدونم بگم سوتيه يا...

تو جشنواره ي سيب و گلابي كرمان برگزار شد دعوا شده بودى يكيشون زده بود صورت يارو رو اورده بود پايين:دي
بعد از يه ساعت پليس اومده:
خو حالا چطو شده؟----------> (khow hala cheto0WwWw shode...? (:| )
[nb](با لهجه غليظ كرماني+شل و ول و بي حال )[/nb]
مردم: هيچي فلاني زده چشم اينو در اورده... X-( !!!!
پليس: خو هشتو ني رو هم ِ ببوسِن!!!![nb]خوب عيبي نداره !روي همديگه رو ببوسين(پايان دعوا) !!!!!!!مجددا با لهجه ي غليظ كرماني!براي همه ي دوستاني كه متوجه عمق قضيه و لهجه ي ما نيستن متاسفم :)) :))![/nb]
 

Magnetic

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
120
امتیاز
587
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
مدال المپیاد
ریاضی.شیمی و فیزیک در حد بسیار مقدماتی
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم با دوستم از تو خیابون رد میشدم.یهو یه ماشینی پیچید جلومون به طرزی فجیع!
بعد دوستم گفت اینا رو باید بگیری با بُکس زیر لگد لهشون کنی!!!!!! =))
 

Magnetic

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
120
امتیاز
587
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
مدال المپیاد
ریاضی.شیمی و فیزیک در حد بسیار مقدماتی
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب یه سوتی دادم خودم موندم توش. :D
منو پدرمو مادرمو برادرم و خواهرم 5 نفری( :D)رفتیم تو آسانسور.
بعد آسانسور ایساد.بابام بهم گفت در رو باز کن بریم.
حالا من هی هل میدم هی باز نمیشه.
نزدیک بود یه لگد هم بزنم توش!!!!! :D
بعد دیدم بابام در رو از اون طرف باز کرد همه رفتن بیرون به این حالت: {-8 {-8 ;)) ;)) :-w :-w :-w [-( [-( [-( [-(
فهمیدم صب تا حالا داشتم دیوار آسانسور رو فشار میدادم!!!!! :)) =))
 

negginnium

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
891
امتیاز
10,171
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
-
رشته دانشگاه
sth
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از .!؟ :
براي همه ي دوستاني كه متوجه عمق قضيه و لهجه ي ما نيستن متاسفم :)) :))
وای الان تصور کردم :)) چرا چرا متوجه هستم کاملا :D
_________________________________________________________
دیشب به راننده میگم یه لحظه حرکت نکنین لطفا، بعد زنگ زدم به مامانم میگم حالا چیکار کنم؟ بیام خونه ی خودمون یا خونه عمو اینا؟ میگه بیا فعلا خونه خودمون
بعد ب راننده هه میگم آقا بریم خونمون :D :-"
 

Magnetic

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
120
امتیاز
587
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
مدال المپیاد
ریاضی.شیمی و فیزیک در حد بسیار مقدماتی
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی دیگه ضایع تر از این. :D
4شنبه رفته بودم دانشگاه خواهرم.
حدودا از ساعت 8 صب تا 3 ظهر علاف بودم اونجا.
بعد اومدم خیر سرم برم دستشویی.کلا نگاه نکردم سرمو انداختم پایین رفتم تو.
یهو دیدم داد و فریاد و جیغ بلند شد که دستشویی خواهرانه!!!!!!
من: :O :O :-[ :-[ :D :D :D
 

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

من دیروز اصن خیلی خوابم میومد.
‏بعد واساده بودم سرویسم بیاد بعد دیدم اومد رفتم سلام و اینا گفتم واسید خاهرمم میاد حالاو.بعد دیدم چه بد نگا میکنه اصنم شبیه راننده 3رویسمون نی.ب
‏بعد گف اشتبا اومدی حالا خاسیم میبرمت.
منم که در رفتم.

و‏وی خیلی بد بود.
 

saeide

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
572
امتیاز
2,074
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرج (گویا 3)
شهر
کرج
دانشگاه
تهران-شهید بهشتی
رشته دانشگاه
فیزیک-کارشناسی ارشد گرانش
پاسخ : سوتی‌ها

تو دانشگاه جلوی یکی از پسرای همکلاسیمو گرفتم
گفتم تمریناتو اشتباه تحویل دادی
.گفت : نه،درست دادم.
-دیروز تو کلاس حلت ،TA گفت اشتباه تحویل دادی.
-نه درست تحویل دادم
-مگه تو حسن طیبی نیستی؟!
- :)) :)) :)) من ترابی ام
-واقعا؟! :O :O
-بله
-ببخشید :-$ #-o

حالا رفتم تو راهرو،پسره وایساده پیش بقیه هی تعریف میکردن میخندیدن...
 

BLACK HOLE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
826
امتیاز
2,199
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1392
مدال المپیاد
نجوم
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computer Science
پاسخ : سوتی‌ها

مدیرمون به یه بچجه ها که اسمش شادابه گفته:وای شاداب من تو رو که میبینم انگار شادابو میبینم!!!!!!! :O :O
 

.!؟

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
798
امتیاز
5,565
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
کرمان
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : سوتی‌ها

ما هر وقت ميرفتيم تو آسانسور خواهر كوچيكم دكمه رو فشار ميداد كه حركت كنه خوب ما هم عادت كرده بوديم!!!!!

يه بار تو يه مركز خريد بوديم!خواهرم نبود همراهمون!رفتيم سوار اسانسور شديم!3-4 نفر!همينجوري وايساده بوديم منتظر بوديم آسانسور بره :)) =))
هي ما به حالت عصبي وايساده بوديم پا رو ميكوبيديم كف آسانسور هي اين نميرفت!
بعد از يه مدت 2هزاري افتاد :-" :-" :-" :-"
 

shirin!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
5,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
در ارزوی طلاونقره و برنز
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

خالم گفت دوستم گفته این پسره پولداره
میخوام تلکش کنم گفت میخوام ترکش کنم :)
 

pardis 78

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
216
امتیاز
272
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
شهر
قم
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار رفتم کلاس زبان همون موقع از مدرسه اومده بودم استادمون هم تو کلاس مرد بود اومدم سوال کنم گفتم ببخشید خانم :)) :)) =)) =)) =)) =)) :-[ :-[ :-[
-------------------------
کی از فامیلامون فتوکپی رو می خونده فَتوکپی
 

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

من یه سوتی دادم، فکری بود البته :D
دیروز بیرون ِ مدرسه، یه گربهه گوشه کوچه، خوابیده بود، خیلی کوچولو و بامزه بود x:
ینی خواب نبود، دراز کشیده بود، بعد خیلی افسرده و اینا...
بعد با خودم گفتم شاید داره تخم میذاره :D
 

Toobiii

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
940
امتیاز
6,151
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
تهران
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

با مامان بزرگم اينا داشتيم سريال "ستايش" رو مي ديديم،يهو مامان بزرگم گفت:
"اِِ ِ ِ ِ ؟ اين جوونياي باباي نيايش بود؟!؟!؟!!!!!!!"
ما ===> =)) =)) =)) =))
 

مهرناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,051
امتیاز
3,242
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
NeYshaBerliN
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

یه دبیر شیمی داشتیم از هر 10 کلمش 9 تاش سوتی بود :-" :D
بعد یه روز این داشت درس میداد دیگه سوتی ها همینجوری از حرفاش قلمبه میزد بیرون...ماهم همه غش کرده بودیم از خنده ;)) =))
بعد اومد گندشو درست کن دید ما خیلی میخندیم عصبانی شد گفت :
چیه؟مگه فقط شماها سوتی میدین؟فک کردین من سوتی نمیدم؟ها چیه؟نه همون... :-w(میخواست بگه مگه فقط من سوتی میدم ؟مگه شماها سوتی نمیدین؟بعد دیگه نمیدونست چه جوری جمعش کنه :-"گچو پرت کرد رفت نشست عصبانی!قهر کرد :D
-------------------------------------------------------------------------------------------
یه بار همین دبیره میخواست بگه بعضیا توانایی خرید کتاب ندارن گفت بعضیا خرید توانایی کتاب ندارن :D
*لازم به ذکره که همین دبیرمون به نافلزها میگفت ناف فلز ها :D
------------------------------------------------------------------------------------------
بعد یه بار باز همین دبیرمون داشت درمورد مشاغل حرف میزد...بعد گفت یه خواننده هست که اتفاقا" پزشک هم هست...کی بود؟
ما همه :محمد اصفهانی
اون:نه نه :-?در حالت تفکر....
ماهم در فکر فرو رفتیم که کیو میگه این؟! :-w
بعد یهو با خوشحالی از فکر دراومد گفت :آها ....آقای محمد اصفهانی >:D<
ما: :-wزهرمار
-----------------------------------------------------------------------------------------
یه دفعه دیگم داشت درس میداد به یه مبحثی رسید موند که الان بگه یا نه!
گفت:اینو الان بعدا" براتون میگم :D
----خلاصه که اینا اندکی از سوتیهاشون بود :|
 

GSTfire

کاربر فعال
ارسال‌ها
50
امتیاز
240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

یبار یکی از بچه ها سر کامپیوتر ازم خواست کیفشو از رو میز وسط سایت بهش بدم ، یکی رو ورداشتم دادم بهش گفت این نیست ! با عصبانیت کوبیدم رو میز بعدا فهمیدم کیف لپ تاپ جناب آقای نصرتی بوده :D
یک بار هم سر کلاس آقای مقدم نیا تو سال پیش دانشگاهی داشتم ازش سوال می پرسیدم ، مقنعه م خیلی خوشحال از سرم افتاد :D
یبار هم داشتم پشت سر آقای اصلاح پذیر با حالت مسخره ای باهاش بای بای می کردم یهو برگشت رو به من :D
مسلما خاطرات بامزه تری هم دارم ، خیلی زیاد ، سمپاد پر از خاطره های عجیب غریب و باحاله واسه همه ! اما خب حافظه م طی سال کنکور بدجور آسیب دیده و بخش عظیمی از خاطراتم فراموش شد تو این سال تلخ و شیرین :)
ویرایش : آهان یه سوتی دیگه یادم اومد ! یه بار سال اول دبیرستان از بالای پله ها اومدم گچ پرت کنم تو سر یکی از بچه ها ، نمی دونم چی شد یهو شقیقه ی خانم سالمی (دبیر شیمیمون) در مسیر گچ ظاهر شد :-?
ویرایش2 : چندین بار تاحالا سوار تاکسی شدم و یادم رفته کرایه بدم همینجوری پیاده شدم و رفتم:D
 

*M.M*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
4,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم عکس انیشتنو تو کتاب هنرمون دیده میگه : اِ چه جالب عکس نیما یوشیجو انداختن تو کتاب هنر...
من:کی؟؟؟ ^-^
دوستم:نگا نیما یوشیجه
من: =))انیشتنه این که =))
 

مهرناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,051
امتیاز
3,242
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
NeYshaBerliN
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر زمین شناسی میخواست بگه نام ببرین و مثال بزنین گفت :مثال ببرین :D
 
بالا