meli_sampad
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 715
- امتیاز
- 8,175
پاسخ : سوتیها
دیشب بابام اینا نبودن بعد پسرداییم اومده بود پیشمون بخوابه..
بعد من تو اتاق درس میخوندم یهو اومد میخواست چراغ خاموش کنه کلید کنار تختو زد گف بگیر بخواب بعد این چراغه خاموش نشد.. رفت دوباره برگشت گفت مگه نمیگم بخواب؟! این دفه کلید کنار حمامو زد بازم خاموش نشد.. بیچاره کلی عصبانی شد.. هی اونجاهارو میگشت کلیدشو پیدا کنه.. آخر با عصبانیت دسمالشو پرت کرد رف..
سوتی بود دیه؟! نه؟!..
دیشب بابام اینا نبودن بعد پسرداییم اومده بود پیشمون بخوابه..
بعد من تو اتاق درس میخوندم یهو اومد میخواست چراغ خاموش کنه کلید کنار تختو زد گف بگیر بخواب بعد این چراغه خاموش نشد.. رفت دوباره برگشت گفت مگه نمیگم بخواب؟! این دفه کلید کنار حمامو زد بازم خاموش نشد.. بیچاره کلی عصبانی شد.. هی اونجاهارو میگشت کلیدشو پیدا کنه.. آخر با عصبانیت دسمالشو پرت کرد رف..
سوتی بود دیه؟! نه؟!..