sweet_girl
کاربر فعال

- ارسالها
- 31
- امتیاز
- 66
- نام مرکز سمپاد
- farzanegan
- شهر
- ahvaz
پاسخ : سوتیها
اونروز دم در مدرسه منتظرسرویس بودیم
بعد 2تاخونه بغل یه پارچه زده بودن روش نوشته بود:
آقای ...را از سفرحج گرامی میداریم
بعداونطرف دوتا آقابودن که به تیپ وقیافشون میومد آدمای محترم واینا باشن
یهو یکیشون زد زیرخنده گفت:اینجارو...پ این مقدمش کوووو؟؟ این سوژه فیس بوک میشه ها(درمورد پارچه هه):d
بعد برگشت دید همه دارن نگاش میکنن
بعد به رفیقش گفت:ابوالفضل جان..بیابریم خونه..دیرشد
اونروز دم در مدرسه منتظرسرویس بودیم
بعد 2تاخونه بغل یه پارچه زده بودن روش نوشته بود:
آقای ...را از سفرحج گرامی میداریم
بعداونطرف دوتا آقابودن که به تیپ وقیافشون میومد آدمای محترم واینا باشن
یهو یکیشون زد زیرخنده گفت:اینجارو...پ این مقدمش کوووو؟؟ این سوژه فیس بوک میشه ها(درمورد پارچه هه):d
بعد برگشت دید همه دارن نگاش میکنن
بعد به رفیقش گفت:ابوالفضل جان..بیابریم خونه..دیرشد
