مجتبی73
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 98
- امتیاز
- 326
- دانشگاه
- صنعتی شریف
- رشته دانشگاه
- عمران
پاسخ : سوتیها
یکی از دوستام که تو کاره کپی بود تعریف کرد
"یه روز یه پیرمرد اومد مغازه گفت:آقا یه کپی شناسنامه بده
دوستم:لطفا شناسنامتونو بدین کپی بگیرم
پیرمرد( ): مگه شناسنامه هم می خواد؟
دوستم( |):بله بدون شناسنامه نمیشه
پیرمرده با حالت ناراحتی داشته از مغازه می رفته بیرون برمی گرده می گه: حالا نمیشه یکاریش کنی بدون شناسنامه بهم کپی بدی!؟ :-\ :-\ :-\
سوتی 2
دوستم میگفت:
"یه روز توی تاکسی بودم میومدم خونه که دیدم پسرهمسایه مون هم توی تاکسی جلو نشسته . وقتی رسیدیم پسر همسایه به راننده پول داد گفت آقا دو نفر حساب کن . منو میبینی کلی اصرار کردم که نه ممنون راضی به زحمت نیستم . دیدم پسر همسایه مبهوت شد و گفت آقا سه نفر حساب کن . نگو بیچاره داشته کرایه دوستش که عقب نشسته بود رو حساب میکرده"
یکی از دوستام که تو کاره کپی بود تعریف کرد
"یه روز یه پیرمرد اومد مغازه گفت:آقا یه کپی شناسنامه بده
دوستم:لطفا شناسنامتونو بدین کپی بگیرم
پیرمرد( ): مگه شناسنامه هم می خواد؟
دوستم( |):بله بدون شناسنامه نمیشه
پیرمرده با حالت ناراحتی داشته از مغازه می رفته بیرون برمی گرده می گه: حالا نمیشه یکاریش کنی بدون شناسنامه بهم کپی بدی!؟ :-\ :-\ :-\
سوتی 2
دوستم میگفت:
"یه روز توی تاکسی بودم میومدم خونه که دیدم پسرهمسایه مون هم توی تاکسی جلو نشسته . وقتی رسیدیم پسر همسایه به راننده پول داد گفت آقا دو نفر حساب کن . منو میبینی کلی اصرار کردم که نه ممنون راضی به زحمت نیستم . دیدم پسر همسایه مبهوت شد و گفت آقا سه نفر حساب کن . نگو بیچاره داشته کرایه دوستش که عقب نشسته بود رو حساب میکرده"