Robek
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 353
- امتیاز
- 1,420
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- شیراز_کرمان
- سال فارغ التحصیلی
- 94
- دانشگاه
- شیراز
- رشته دانشگاه
- پرستاری
پاسخ : سوتیها
تو كانون تيچر 1چيزي گفت-خاستم بگم تيچر اينو ميدونيم جدي گفتمteacherاينو we know
بچه ها منفجر شدن
2:داشتم منو تو رو نگاه ميكردم،زندگي سگ ها رو داشت
يهوزنه گف shiraz!come
On
من::-\ مامان اين چي گف؟
مامانم:خاك برسرت اين همه كانون رفتي نفهميدي چي گف؟
من:مامان اسم سگه شيرازه؟(ماهم شيرازي هستيم)
مامان:خاك برسرت
من:چرا؟
مامان:اخه اسم ديگه اي نبود؟
من:مامان به من چه
مامان:كي باتو بود؟
من:خودت گفتي خاك برسرت
مامان:بميرم واسه دخترم انقد گفتم بهش خاك برسرت كه فك ميكنه با اونم-نه اين بار باسگه بودم
تو كانون تيچر 1چيزي گفت-خاستم بگم تيچر اينو ميدونيم جدي گفتمteacherاينو we know
بچه ها منفجر شدن
2:داشتم منو تو رو نگاه ميكردم،زندگي سگ ها رو داشت
يهوزنه گف shiraz!come
On
من::-\ مامان اين چي گف؟
مامانم:خاك برسرت اين همه كانون رفتي نفهميدي چي گف؟
من:مامان اسم سگه شيرازه؟(ماهم شيرازي هستيم)
مامان:خاك برسرت
من:چرا؟
مامان:اخه اسم ديگه اي نبود؟
من:مامان به من چه
مامان:كي باتو بود؟
من:خودت گفتي خاك برسرت
مامان:بميرم واسه دخترم انقد گفتم بهش خاك برسرت كه فك ميكنه با اونم-نه اين بار باسگه بودم