خاطرات سوتی‌ها

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,616
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
داشتم برای یکی از دوستان خلاصه ی فیلم اکشن رو تعریف میکردم. میخاستم بگم ک تو جنگ برانکارد اوردن طرفو ببرن با گرین کارد قاطی شد شد برین کارد
ی دفه یکی از بچه ها ک علی سورنا گوش میداد و یکی از بچه ها پس سری زد بهش میخاست بگه مادر **** با مادرسگ قاطی شد گفت بیچارت میکنم مادرجک
ی دفه یکی از بچه ها میخاست بگه باب اسفنجی و مرد عنکبوتی گفت باب عنکبوتی
ی دفه همون پسره سر کلاس اقای جعفری میخاست بگه سفینه ی فضایی گفت فضینه ی صفایی
ی دفه یکی از بچه ها ب تپل اکیپ گفت باید برات قرص افزایش لاغری بگیریم چاقال
من ی دفه ب یاسر بختیاری( یاس) گفتم یاسر خدابخشی
 

miena.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
656
امتیاز
8,129
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
فناوری اطلاعات سلامت
اینستاگرام
دوستم می خواست بگه خواننده مورد علاقش 65کیلو گرمه گفت65سانتی متره
بعد می خاست بگه قدش185گفتقدرش185کیلو گرمه.
#نرگس-دوست-خوب
 

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,843
امتیاز
26,248
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
توی هتل وقتی میخواید ی شماره بگیریدـخارج از هتل اول یه اقایی از پایین جواب میده
چند روز پیش تو اردو یکی از دوستان
میخواست زنگ بزنه به خونه خودشون
بعد اقاهه برداشت ....
دوست محترم ترسید گوشیو قطع کرد
بعد برگشته میگه ...
مگه کد اسفرایین ۰۵۸۳نیس؟؟؟
اشتباه گرفتم؟؟؟

فقط افق .......:-"X_X
 

frants

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
144
امتیاز
582
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
من این هفته امتحان دینی داشتم دو روز بود داشتم میخوندم وتموم نمیشد اخراش کتاب با شدت زدم زمین گفتم بد مذهب اصلا تموم نمیشه
 

فاطیما

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
1,109
امتیاز
22,502
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Esf
سال فارغ التحصیلی
99
اعتراف میکنم چن سال پیش که هنوز جمع و مفرد کلمات کمی رو می دونستیم،یه بار یه نفر ازم پرسید:میدونی مفرد علایق و سلایق چی میشه؟!
منم خواستم کلاس بذارم و بگم خیلی شاخم که کفردش رو میدونم،خیلی شیک گفتم:معلومه که میدونم...مفردش میشه علیقه و سلیقه!
من::D
طرف مقابل:O_O
مفرد علایق و سلایق::|
علیقه و سلیقه::)):)):))=))=))=))=))

نتیجه گیری اخلاقی:هیچ وقت واسه بقیه کلاس نذارین و حس شاخ بودن بهتون دست نده که خدا بدجوری میزنه پس کلتونه و ضایع که هیچی،با خاک یکسان میشین!:D:-":-"
 

dr.namingstuff

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
808
امتیاز
2,973
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1 تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
98
تا چند دقیقه حرفه توی نام تاپیک "چند حرفه بودن یا تک حرفه بودن" رو می خوندم harfe.
توی امتحان فیزیک 10 دقیقه داشتم چک می کردم و همش همون جواب در میومد و با خودم می گفتم چرا این طوری میشه هی دمای این باید بالا تر باشه و 360 از 273 کوچیک تره.
 

suicide

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
248
امتیاز
1,672
نام مرکز سمپاد
سمپاد
شهر
تبریز
سوتی من نیست :-"

من : چی ؟
اون : نخودچی
من : لئوناردو داوینچی :P

اون : آهاا .. راستی پسر عمم شبیه لوناردوعه :-b

من : لئوناردو داوینچی؟ :eek:
مطمئنی؟ :eek:
لئوناردو دیکاپریو منظورته ؟؟ :eek:

اون : نه بابا .. اینا کین دیگه :|
اصن تو هیچی از فوتبال سرت نمیشه ها!! نه!؟ :|
اون فوتبالیسته رو میگم ...
کریس لوناردو

291.gif
291.gif
291.gif


کریس رونالدو :
4fvgdaq_th.gif


لیونل مسی :
flat.gif


worship.gif
خدایا توبه
 

smza

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
80
امتیاز
124
نام مرکز سمپاد
Sdughi
شهر
yzd
سال فارغ التحصیلی
98
عجیب ترین سوتی هارو تو کتابای ما دهمیا پیدا کنید!
تو زیست، واحد یه چیزی کیلوپاسکال بوده، نوشته mm/Hg !! حالا کاری به اشتباه نوشتن واحد نداریم، آخه چجوری تونستید میلیمتر جیوه رو بنویسید میلیمتر بر جیوه؟!
توی ریاضی نوشته نمایه توده بدنی شخصی رو بدست بیارید که وزنش 95کیلوگرم و قدش 1/65سانتیمتره!!!!@-)
ما کل علوم نهم میخوندیم که نباید واژه های وزن و جرم رو جابجا بکار ببرن، حالا اینا نوشتن وزن 95کیلوگرم! این هیچی، چرا قد رو نوشتید 1/65cm!!
شیمی هم که حتی عکس روی جلد کتاب اشتباه داره.:-w
از اینا گذشته، آیا جهت نیروی اصطکاک وارد بر تایر خودرو، خلاف جهت حرکت خودرو هست؟؟~X(:-w
 

dr.namingstuff

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
808
امتیاز
2,973
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1 تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
98
یه سوتی دیگه کتاب اینه که مثلثات توی کتاب ریاضی اخراشه بعدش توی فصل دوم فیزیک ازش استفاده شده. چقدر هماهنگ
 

0001111

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
355
امتیاز
9,789
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
یه بار تو دایرکت به یکی که خیلی افاده ایه و اینا دستم خورد قلب رفت~X(#:O

رفتم آنفالوش کردم :-"
 

MehrnaZz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
359
امتیاز
3,036
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
زاهدان
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
مرحله 1 ریاضی
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
برق
-کسره کیبرد کجاست؟
من: شیفت عو با فلان کلید بگیر کسره میده
-برو بابا اینکه "ژ" شد -_-
چند ثانیه بد :- "
-وایسا..گفتی شیفت راست یا چپ؟!
:|:|:|:|
 

++MaRyAm++

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
160
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف آباد
سال فارغ التحصیلی
94
زهرا:شما میدونید استاد فولادی کجا هستن؟:-?
یکی از دانشجوها:نه نمیدونم!!
ستایش:منظورش استاد صعودیه :)
زهرا:آره همون استاد صولادی :-"
 

فاطیما

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
1,109
امتیاز
22,502
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Esf
سال فارغ التحصیلی
99
یه بار کلاس عربی داشتیم....قرار بود من معنی افعال رو بگم
بعد معنی یه فعل به صورت جمع باید معنی میشد ولی من مفرد معنیش کرده بودم
صیغه مفرد مذکر غایب
داشتیم با بچه ها و دبیر گرامی بحث میکردیم
منم خواستم از جوابم دفاع کنم با یه اعتماد به نفس کامل گفتم:
نه خیر...این صیغه،صیغه ی مرده!
laughting.gif
laughting.gif
laughting.gif
laughting.gif
laughting.gif
laughting.gif

هیچی دیگه....کلاس رفت رو هوا!
laughting.gif
 

Mo'Ad

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
154
امتیاز
1,097
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اسفراین
سوتی مال من نیس
_صدا ضبط کردی؟؟مشکل نداشت
+خوب بود شکر خدا
_آها فقد پتق که نزدی
+=))=))=))

=)) من اون پتق
اصن یه وضعی
 

RREEZZAA

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
364
امتیاز
-89
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
96
آقا صبح زمستون بود هواسرد بود مدرسه بودیم.منم که کلا رو مخم. گفتم برم واسه ملت آزاری کولر یکی از کلاسارو روشنش کنم.بعدم خیلی یواشکی با کلی زحمت بعد از گذر از موانع مختلف خودمو رسوندم به کلید کولر.یکیشو زدم بدون اینکه بدونم مال کدوم کلاسه.با کلی ذوق و شوق در کلاسمونو باز کزدم گفتم بچه ها کولر یکی از کلاسارو رو روشن کردم یخ بزنن!بعد این آماج فریاد و بد و بیراه بود که طرف من سرازیر شد!
مال کلاس خودمونو روشن کرده بودم
 
آخرین ویرایش:

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,916
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
زنگ عربی داشتم متن ترجمه میکردم(واسه کلاس با صدای بلند) بعد "خانه ی ما بسیار زیبا است" رو یه چیز دیگه خوندم :-"
میتونید با تغییر نقاط کلمه خانه پی ببرید که چی خوندم :))
شرمنده نمیتونم مستقیم بگم :))
 

Shiva_s

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
476
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
سر کلاس فیزیک پش دانشگاهی بودیم فک کنم
استاد به من گفت صورت فلان سوال رو بخون بعد بیا حلش کن منم با صدای بلند شروع کردم به خوندن یهو نمیدونم چی شد سرعت در خلاء رو سرعت در خلا خوندم :-":))
یهو کلاس رفت رو هوا :))
تاااازه استادم مرد بود
 

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,058
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
سعی کنید با دهه نودی ها رابطه ی محدودی داشته باشید :-"
داییم و دختر خاله 5 سالم در حال گفت و گو در جمع :
- دایی نمیخوای واسه پسرت یه آبجی بیاری که تنها نباشه ؟ :-?
+ از کجا بیارم آخه دایی جون ؟
- خب میتونی از توی زن دایی بکشی بیرون ;;)
- :|X_X
 
آخرین ویرایش:

ɐudɐrgnilɐ⋊.∀⋆☭

هرچه هستی بمان و داراباش هرچه داری ببخش و مسکین شو
ارسال‌ها
356
امتیاز
1,876
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی ناحیه 1 (طلایه داران سابق)
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
برنز المپیاد فیزیک*
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق قدرت - فیزیک محض
در سال اول یادش بخیر یه معلمی زیستی داشتیم استاد تمام بود!:-"
یه ماشین Camery داشت ولی نمیدونم چرا ضریب هوشیش خیلی کم بود!:-"
میدونی،وقتی از زیر تور میدون والیبال دبیرستانمون با ماشینش میرفت نمیدونم چرا سرش رو پایین میاوورد که تور به سرش نخوره!
این سوتی همیشگی اون بود!:D
 
آخرین ویرایش:

Amir R

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
245
امتیاز
2,500
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
......
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
پزشكي
اقا ما اومديم خونه خواهرمون بمونيم يه روز
صبح يه كار پيش اومد خواهرم دو ساعت رفت بيرون رفتني گفت تو يخجال غذاي اماده هست بزار تو ماكرو ويو تا گرم شه و بخور منم الان ميام
خلاصه منم رفتم اينكارو كردم غذارو گذاشتم تو ماكرو و رفتم دست به اب
از دست شويي كه اومدم ديدم خونه پره دوده از يه طرفم صداي اژير اتيش مياد
نگو ظرفه بدنش المينيومه ولي درش مقوايي بود
خلاصه نمي دونستم چه كنم توي ماكرو اتيش بود
صداي اژيرم رفته بود رو هوا
از يه طرفم همسايه روبرويي اومده بود در مي زد بگه چي شده
منم تنها تو خونه
همسايه هم منو نميشناخت
اصلا يه وعضي بود نگو
 
بالا