خاطرات سوتی‌ها

Mrs.Clever

Kelidelia:
ارسال‌ها
102
امتیاز
794
نام مرکز سمپاد
farzanegan1
شهر
kerman
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
....المپیاد زیست
دانشگاه
zaums
رشته دانشگاه
Medicine
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه های سایت به من پخ داده
لینک پرو فایلتو بفرست
^#^


یعنی اگه من هوش و ذکاوت اونو داشتم به کجاها که نمی رسیدم (:|
 

Moshk

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,141
امتیاز
2,882
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : سوتی‌ها

ازینا میبینم ذوق میکنم :)) :
Capture512.PNG
 

نارمیلا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
526
امتیاز
2,084
نام مرکز سمپاد
مکطب فرزانگان
شهر
M2A
پاسخ : سوتی‌ها

بنده یادم میاد یکبار کلاس داشتیم بعد کلاس قرار بود بابام بیاد دنبالم.
من از اموزشگاه اومدم بیرون دیدم بعله بابام منتظرمه که ناغافل دوستم صدام کرد که کتابت موند.
بنده رفتم کتاب رو برداشتم اومدم سوار ماشین شد و حواسم به کتاب بود به بابام گفتم بریم بابا دیدیم پدرجان حرکت نکرد
بگشتم ببینم چرا حرکت نمیکنه دیدم یه پسر مو بلند بی ریخت تو ماشین نشسته یه جیغ بنفش زد و پسره داد زد:خانوم چه خبرته
اشتباه سوار شدی جیغم میزنی ینی میخواستم اون لحظه زمین دهن باز کنه منو ببلعه اینقد خجالت کشیدم. :-[
 
ارسال‌ها
198
امتیاز
1,750
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computing Science
پاسخ : سوتی‌ها

آقا یکی این ناظما را بیاد روشن کنه که حداقل تذکر بدن نه اینکه همچین نگاه عاقل اندر صفیحی (املا :D ) به آدم میکنن که آدم دچار افسردگی میشه!!!

با چند تا از بچه ها سرزنگ نماز نشسته بودیم داشتیم آهنگای نوستالژیک ماله قرن بوق (از جمله منصور و کامران هومن و سوسن خانوم و کلا اکثر اهنگای خز و خیل) میخوندیم و مشغول شادی و سرور بودیم که طی اقدامی کاملا انتحاری ناظم آمد و در و وا کرد... :-" :-" :-"

ما هم که هیچ کاری نمی کردیما!!! به غیر از ماها که داشتیم آهنگ میخوندیم اونطرف جلوی در 4 نفر داشتن اجداد هم و آباد میکردن!!! =)) =)) =)) اونور کلاسم دو سه نفر ریختن بودن سر یک نفر و ... =)) =)) =))
و هیچی دیگه!!! ناظمه بنده خدا فقط به همه ی ما نگاه شفا انداخت!!! (البته در اصل به خاطر این بود که کار فراتر از اینم نمیتونست انجام بده :D )
 

زﮩرا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
706
امتیاز
8,250
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کِرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
کرمان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز سرکلاس فیزیک:

ینی دیگه جریان وارد چیز خازن [nb]مقصود سیم متصل به خازن [/nb] نمیره؟؟؟

شنبه سرکلاس ادبیات:

معلم:انواع ک :ک تحقیر ،ک تصغیر و......

بعد از انواع مثالها

من:خانوم ولی بنظر من ک پستانک ک تصغیره...معنی میده(باحرکات دستمم نشون میدادم تازه :D :)) )
 

*Reihan*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
578
امتیاز
7,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو مدرسه زیاد والیبال بازی کردیم.اونقد که رو ساعدام خال های قرمز افتاد و یکمی هم کبود شد.قبلش هم دوستم می خواس یه کاغذی رو ازم بگیره (که البته نباید دستش میفتاد)،من که ندادم،اخرش دستمو گاز گرفت.جای دندوناش قششششنگ افتاد رو دستم.موقع خونه برگشتن هم یه اتفاقی افتاد که تقریبا 45 دیقه ای دیر رسیدم.حالا مامانم (با عصبانیت) میپرسه چرا دیر اومدی؟اینا چیه رو دستت؟
منم هل شدم گفتم: من؟من هیشکاری نکردم... :-s
حالا بیا و درستش کن...
 

shadiiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
365
امتیاز
2,694
شهر
میان2اب
دانشگاه
ارومیه-نازلو
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

از یکی از مدیرا پ.خ دوستانه ای دریافت کردم واصلا به نام کاربریه نگانکردم برا تشکر کلی عزیزم وبوس واینا بارش کردم بعد ارسال دیدم پسره واصلا نمیشناسمش :-" :D
 

شبنم...

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
247
امتیاز
1,309
نام مرکز سمپاد
فرزانگان(مادر)
شهر
سیرجان
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سوتی‌ها

ی معلم زیست داریم ک میخواد هم فحش بده و هم فحشش باتربیتی باشه
برگشته با عصبانیت گفته :
شما بزها همتون مگسین
بز :))
مگس =))
 

Mah O_o

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
254
امتیاز
3,509
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : سوتی‌ها

تو را پله ها به تقلید ازفیلم step upداشتیم حرکت انجام میدادیم ;;)
بعد همینجوری مشغول...
خانوم ناظم ی دفه جلومون درومد :D
هیچی دیگ سرمو انداختم پایین از بقیه فاصله گرفتم



توصیه میشه ویدیو های پرویز و پونه رو ببینین
مخصوصا تحکیم رابطه رو :D
 

ایلیا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,799
امتیاز
15,106
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
مدال المپیاد
تلاشی بیهوده در المپیاد زیست شناسی!
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
عکاسی
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بزرگترین سوتی هایی ک دادم تو سمپادیا,به اشتباه حذف کردن تاپیک حرف بزن بود :)) اخرم نفهمیدم چیشد ک حذف شد :-"
 

hamed.yas

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
547
امتیاز
6,501
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد1
شهر
مشد
سال فارغ التحصیلی
1345
مدال المپیاد
مدال تو مشتم بود.از چنگم درآور
رشته دانشگاه
پزشک. دکتر. طبیب
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلمی داریم خیلی باحاله!! زنگ نماز امسال افتاده بود وسط زنگ این.بعد همیشه این معلممون خیلی زود از نماز برمیگشت.یه روز وقتی از نماز اومد یه جایی رو نیمکتا نشست که زیادم تو چشم نباشه! خواست ببینه بچه ها وقتی میان تو کلاس چیکار میکنن...یکی از بچه ها وارد شد.و با صدای بسی بلند گفت:
بچه ها وقتی فلانی( معلممون )اومد اونقدر دست بزنید و بزنید رو میز تا زنگ بخوره. =)) =))
و بعد از دیدن معلم بسی در افق به گشت و گذار پرداخت.
یکی دیگه اومد تو.و برای خودش کلی رقصید و آهنگ خوند.اینم بعد دیدن معلم به همراه اون دوستمون رفتن افق بچرخن.
اما یه نفر سومی هم بود.از اونجایی که قبل از نماز مطالب بسیار سنگین بود و همه تو هنگ بودیم و اعصابا خورد.
این یکی که اومد تو گفت:
ینی این زنگ دیگه میخواد چه گ و ه ی بخوره :)) :)) :)) =)) =))
کلاس تا ارتفاع چندین متری رو هوا پرتاب شد و عده ای سر به بیابان گذاشتند!!!
ینی رنگ صورتش از لبو هم چندین درجه سرخ تر شده بود!!
معلمم دید اوضاع لحظه به لحظه داره بحرانی تر میشه :D :D بلند شد رفت دم در وایساد تا هر کی میاد قشنگ ببیندش!!!! h-: h-: خلاصه که خیلی حال داد!
 

*Reihan*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
578
امتیاز
7,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خوی
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ جغرافیای امروزمون تقریبا شده بود زنگ اخلاق...از اول زنگ از معاونینمون شایت کردیییییییم تا اخرش(به دلیل اتفاقی که زنگ تفریح قبلش افتاده بود)...همینطور که معلممون داش حف میزد،گف من وقتی صب ساعت هفت و نیم دخترمو میرسونم مدرسش،اولیای بقیه ی بچه ها با چنان وضع و ارایشی میان که نگو... :-"

دوستم که بغل دست بنده میشینن،خواس مثلا یه حرفی گفته باشه،گف خانوم اونا میکنن،میخوابن( :D)...حالا بعدشم هی پشت سر هم تکرار میکرد که:آرایشو میگم...آرایشو میگم...
کل کلاس: =)) =)) =)) :)) :)) :)) =)) =)) =)) :)) :)) :)) =)) =)) =))
دوستم: :-[
معلممون: :|
و باز هم دوستم: :-[ :-[ :-[
ینی دیه تا زنگ اخر هیچ حرفی نزد... :-"
 

Roy@ 188

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
369
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بابل
سال فارغ التحصیلی
1395
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار منو دوستم سوار تاکسی شدیم.عقب نشسته بودیم.کنار منم یه پسره نشسته بود.دوستم شب قبلش خواب دیده بود.مثلا خواست خوابشو تعریف کنه........
دوستم:بذار بگم واست......دیشب خواب دیدم حاملم.....
من: :)) :)) :)) :)) :)) خب......باباش کی بود؟؟؟؟؟از آشناهاس؟؟؟؟؟
دوستم:نمیدونم.بابا نداشت......
من:نداشت؟؟؟؟ :O :O :O :O :O :Oپس چه جوری حامله شدی؟؟؟؟ای بابا...صحنه از دست دادی......اصل شیوه ی حامله شدن بود...
دوستم: :D :D :D :D :Dشاید مریم مقدس بودم......ولی راست میگی صحنه از دست دادم.....
من: :O :O :O :O :O :O :Oبیخیال شوخی کردم......
چراغ قرمز شد.یه ماشین کنارمون بود.پنجره ها همه بالا بود.دوستم یه بچه ی کوچولوی بانمک تو ماشین کناری دید.
یهو جیغ زد:آخی.......سلام......
من: :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)):)) :D :D :D :D :D :D :D :D :D :D
پسر کنارم: :D :D :D :D :D :D :D :D :D :Dرو به سمت پنجره ی کناریش....
دوستم: :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-"
 

مت

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
3,640
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : سوتی‌ها

معلمون تعریف میکرد سالِ اول دبستان بوده میخواسته یه سوال بپرسه که هیشکی بلد نباشه و معلمشون توش بمونه، و توی هیچ کتابی عم نوشته نشده باشه :D

از معلمشون پرسیده " حضرت محمد چند سال بعدِ پدرشون بدنیا اومده ؟"
:D
 
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,019
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : سوتی‌ها

امروز یکی از بچه ها بـــــــدجور تو وایبر سوتی داد!!

جدیدا برا کلاسمون یه گروه وایبر درست کردیم، امروز یهو دیدیم یکی از بچه ها تو گروه عمومی پست گذاشت که: خب بریم سراغ خانممون :))

بنده خدا میخواست با یکی دیگه، یه جای دیگه صحبت بکنه حواسش نبود تو گروه اصلی نوشت برگشتم فوری بهش گفتم هووی چی داری مینویسی؟!؟

دخترای کلاس هم اینو سوژه کردن کلا بدبخت لبو شد =)) گفت من برم خودکشی کنم برگردم :))
 

FarnazZ

FarnazZ
ارسال‌ها
418
امتیاز
974
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : سوتی‌ها

استاد بيو شيمي :آنزيم ها تو شش طبقه دسته بندي ميشن و از اينا....

دانشجو:استاد آنزيم كربنيك آنهيدراز توي كدوم طبقه اس؟

باقي دانشجو ها::شش ...نه نه... يك ....

يكي از دانشجو ها:: طبقه هم كف
 

Ромина

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
601
امتیاز
4,683
نام مرکز سمپاد
فرزانگانــــ یکـــــ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : سوتی‌ها

چن روز پيش مشاور اومده بود تو كلاسمون داشت ميگفت كه درخواستاتون رو از مدرسه بنويسين بهشون رسيدگي بشه و اين حرفاي مسخره ي فانتزي
بعد ايشون دقيقا رو به روي در و بين فاصله ي در تا ميز پايين پله ي مخصوص اساتيد وايساده بودن و لازم به ذكر است كه زنگ تفريح هم بود
هوا هم سرد بود من سوييشرت زرشكي تنم بود
حالا كه توصيفات محيط تموم شد سوتي رو عرض ميكنيم
يكي از دوستانمون كه اصلا هم تو اين سايت نيست و اصلا هم كسي نميشناسدش :-" بعد از چند هفته اومد مدرسه و بار اولش بود كه سوييشرت من رو ميديد
لازم به ذكر است كه متوجه حضور اين خانم مشاور نشد
يهو منو ديد داد زد :تو به چه حقي اينو خريدي و خاك تو سرت(البته دقيق دقيق يادم ني چي بود جملش)
همين كه اين فرياد زد همه يهو ساكت شدن شروع كردن با چشم ابرو خانم رو نشونش دادن
ولي ايشون متوجه نشدن
منم در جوابش گفتم:دلم خواست و در ضمن الان نميتونم جوابتو بدم و حرف زشت بزنم
اينم فكر كرد من دارم خودمو لوس ميكنم برگشت گفت گ و ه خوردي
و در همين لحظه متوجه حضور مشاور شد
ديگه ديده نشد!نفهميدم دقيقا با سرعت چند ميلومتر در ثانيه غيب شد! :))هه
 
بالا