خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

معلممون میگف:

شما یه جوری به من نیگا میکنین انگار من 4 نفرو کشتم ;D

بعد الانم میخوام پنجمیو قتل عامش کنم ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

گزارشگر:اقای مظلومی شما چطور تیمتون توانستن بازی خوب ارائه دادن رو بکنن :o :o
-----------------
ضیف:پوریا ساعت چنده؟
همزمان معلم!:بزنین صفحه ی 56
بعد من نفهمیدم معلم چی گفت...اومدم از معلم بپرسم"صفحه ی چند"بهش گفتم"ساعتی چند" :-[ :( ;D...شانس اوردم فهمید سوتی بود...
 
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرم الان به سوتیش اعتراف کرد :> ظرف ماست دستش بوده بعد دستشو برمیگردونه ساعتو ببینه ماسته هم چپه میشه و :-"میریزه رو زمین 8-^
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم با دوستم حرف میزدم!رفتیم تو جاده ی مسخره بازی و اینا که تلفن قطع شد!
دوباره زنگ خورد؛برداشتم مثلا با جذبه گفتم:گوشی رو ، رو من قطع میکنی؟؟؟؟؟ X-(من میدونم با تو دختر!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا دوست داداشم بود،گفت:من؟نه اشتباه گرفتم انگار!!!!!! ^-^
و یهو در #-o حالت شدم و بعد :-[
سوژه شدم،طرف به داداشم گفته خواهرت همیشه انقد خشن صحبت میکنه؟؟؟ :-?
:)) ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم فیزیک داریم همه مثه چییی ازش میترسن
کلن معروفه
یه بار به دیوار گفت دیوور داشت تو چشمای من نگا میکرد منم پوکیدم از خنده. یعنی ننداختم بیرون شانس آوردم ;D
یه بارم برگه هامونو تصییح کرده بود من رفتم یه چیز اعتراض کنم خیلی عصبانی شد بسیار جدی و وحشتناک. اومد بگه نور میخوره گفت: نه دیگه ببین اینجا داره نون میخوره. آقا منو میگی ... =)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

من یه سوتی تابلو دادم
اون موقع فک کنم دوم یا سوم راهنمایی بودیم
منم جووو زیست و پزشکی و اینا داشتم
یه چیزی خونده بودم در مورد یه ماده ای تو بدن
معلم شیمی مون درس اسید ها و باز ها رو داد و منم خواستم بگم یه چیزایی سرم میشه
با اعتماد به نفس کامل پا شدم
کلاس در سکوت مطلق
:
خانوم دهقانی یه سوالی داشتم: اسیدکلریدریک اسیده یا بازه؟؟
کلاسو میگی رفت رو هوا
من: :|
چیه مگه؟
ها؟
ها؟
چی شده؟
خب سوال پرسیدم دیگه :-?
دو ثانیه بعد: X_X #-o
ینی تاریخی بودااا. هنوز بچه ها میگن ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

پدر:پوریا خوبی؟...
پوریا:یکم حوصلم سر رفته...
پدر:بریم بیرون قدم بزنیم؟...
پوریا:آره بریم با ماشین بیرون یه قدمی بزنیم! :o =))
--------------
پدر:شب به خیر پوریا...
و آنگاه من با پدر دست دادم!! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش معلم شیمیمون پرسید:"بچه ها آزمون سنجش چندم اسفنده?!"
ما :"12 ام"
معلم:"12 ام چندمه :-?"
ما: نظر خودتون چیه? :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوم راهنمایی معلم فیزیکمون داشت درس میداد،اولش به بنزین گفت بنزون
ما :) ;;)

بعد به جای این که بگه کوزه رو میزاریم تو کوره،گفت کوره رو میزاریم تو کوزه
باز هم ما ;D ;))

بعدم پرتمون کرد بیرون :|
تا رفتیم بیرون زنگ خورد :-<
 
پاسخ : سوتی‌ها

ینی آخر سوتی:
why u loven't me? ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

گزارشگر اخبار :

این مرد کسی بود که در راستای اتحاد شیعی و سنی تلاش های زیادی کرده است ;D


+عفت کلام

دو تا لایک ارزش این چیزا رو نداره ... ننوشتی هم ننوشتی

کسی که رعایت نکنه یا پستش پاک میشه یا ویرایش... فکر کنم سومین بار باشه که میگم

بازم ممنون که رعایت میکنین :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

پنجم اينا بودم رفتم مغازه مي خواستم لپ لپ بخرم!!! ;D

خواستم كلاس بذارم ژست گرفتم،گفتم:
ببخشيد آقا لپ لپ 250تومانياتون چنده؟! X_X
آقا مغازه داررو مي گي در آن واحد تركيد!!!!!
من :o
اون =))
من :-w
اون ;D
ولي چربيد بهم!!!!! :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

وای وای...
رفته بودم مغازه شارز بخرم آدامس هم تو دهنم بود. داشتم میگفتم :آقا شارژ ایرانسل 5000 تو... تو رو که گفتم آدامسم از تو دهنم در اومد پرت شد تو صورت مغازه دار :o ینی این طوری شده بودم X_X ^#^ :-ss مغازه دار: :-L X-( :o :-\ بقیه افراد تو مغازه: :)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

يادم مياد براي اولين بار كه براي زبان تعيين سطح دادم، طرف رو تخته نوشت Hello گفت "كو بخون ببينم پسر جون"
منم كه استرسي شده بودم گفتم "هي صد و ده"(He 110)!
;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

اولین بار که برا زبان تعیین سطح دادم یه سری سوال پرسید و اینا بلد بودم هی به به و چه چه کرد. ;;)
بعدش پرسید: Can you speak English?
منم نمی فهمیدم چی میگه همین جوری عین ماست نشستم دو دقه نگاش کردم اینجوری: ;D
:-"
گفت اینهمه حرف زدی بعد میپرسم انگلیسی بلدی چرا جواب نمیدی؟ :-?
اونوقت من تازه معنی این جمله رو فهمیدم :-" :-[
تازه مامانم وایساده بود اونجا پاک آبروم رفت هردوشونم هرهر خندیدن :(
 
پاسخ : سوتی‌ها

اسم بقل دستیم فاطمه هست
سر کلاس صداش میکنم مائده ؟!
اونم میفهمه من 8-} این جوری هعستم میگه : بله ؟
من هم که یادم اومده بود اسمش فاطمه است دو ساعت این جوری :-\ نگاش کردم
دیگه داشتم کم کم فکر میکردم شیش ساله اسمشو اشتباهی صدا میزدم !
بعد تازه ازش میپرسم اسمت چی بود ؟! :>
اونم میگه حرفتو بگو ، منم که هویج ! :) :-??
 
پاسخ : سوتی‌ها

با داداشم دعوام شد سره نی طعم دار که کی بخوره شیرو
بد همزمان اومد دستشو بیاره جلو از رو میز ی چی برداره
فک کردم میخواد بزنتم
من زرنگ بازی در آوردم محکم زدم تو گوشش=))
مونده بود ،گف هووی چته؟=))
بد فهمیدم چه سوتی دادم تف شدم =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز داشتم میرفتم بیرون بعد دیدم یه پژو جلو در پارکه شیشه هاش دودی بود بعد دیدم
یه چیز سفیدی از پشت شیشه معلومه رفتم سرمو چسبوندم به شیشه حدود5-6دقیقه
همینجوری نگاه میکردم ییهو درماشین بازشد یه پسر ژیگول فشن بالباس سفید اومد بیرون
بعدگفت چیه خوشکل ندیدی ؟ منم پرروپررو گفتم نه انتر ندیدم....
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز دوستم داشت از موسيقي صحبت ميكرد
گفت"مثلا سازايي مثل گيتار سنتي..."
ميگم گيتار سنتي ديگه چيه؟
- بابا خواستم گيتار و سنتورو با هم بگم شد گيتار سنتي!
;D
 
Back
بالا