خاطرات سوتی‌ها

YaYa

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
170
امتیاز
2,218
نام مرکز سمپاد
FRZ1
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز برگشتنی از مدرسه با بروبچ زد به سرمون و تصمیم به یورش بر سوپری پایین تر از مدرسه گرفتیم..... :D
خوش حال و خندان با نیشای باز عین مغولا ریختیم تو مغازه و جاتون خالی جنساشونو شخم زدیم.....
اومدیم از مغازه بیایم بیرون ،از شانس گلم(!) من جلوتر از بقیه بودم......نگو در سوپری از اوناس که فقط رو به داخل باز میشه!......تموم وزنمو انداختم رو در که رو به بیرون باز کنم :-"..... در باز نشد هیچی، یه گله آدم علکی خوش که مثل اینکه از شور و هیجان دست از پا نمیشناختن و همینجوری داشتن رو به بیرون هجوم می اوردن از پشت ریختن رو ما و با اجازه گلتون :-[ ما رو شیشه پخش شدیم!!!! (قیافمو در اون وضعیت توصیف نکنم بهتره!! :D).....
حالا زد و در شون شیشه ای بود و جاتون خالی دوستان اونور شیشه به این صورت: =))



:D چیکار میشه کرد دیگه!!! سوتی دادن تو خونمونه!! :-??
 

shirin!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
5,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
در ارزوی طلاونقره و برنز
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

مامانم به بابام گفتش ماکارونیرو داغش کن ظهر ماکارونیه تو مای تابه بود بعد دیدم بابام
داره تو قابلمه داغ میکنه برگشتم به بابام گفتم مریضی از تو مای تابه ریختی تو قابلمه
بابام: :O X_Xنع تو قابلمه بود
من: :-[
 

F@temeh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,877
امتیاز
15,502
نام مرکز سمپاد
فرزانگـــان
شهر
کاشـــان
مدال المپیاد
مرحله اول ریاضی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
سخت افزار
پاسخ : سوتی‌ها

مامانم داشت برگه ي شاگرداشو تصحيح ميكرد... بعد يكي از سوالا يك اثر از جان اشتاين بك (اگه اشتباه نكنم :-" ) بود. بعد جوابش ميشد " خوشه هاي ِ خشم "

بعد يكي نوشته بود " داستان ِ فرياد ها " :| :))

چه ربطي داره آخه ... :)) :D حداقل يه چيزي مينوشت توش "خ" داشته باشه بگيم يه چيزي يادش ميومده :D
 

m.shadi

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
233
امتیاز
6,085
نام مرکز سمپاد
فَرزانگان 2.
شهر
مَشَد؛؛)
رشته دانشگاه
علوم آزمایشگاهی.
پاسخ : سوتی‌ها

خوب ایندفه سوتی ک دادم کلا فرق داره خوب همیشه ک خنده دار نیست بضی وقتا دردسر میشه... :(
گوشیم دستم بود میخواستم اهنگ بگوشم...مامانم اومد تو اتاق نمیدونم چرااااااااااااااااا ولی گوشیو پــــــــــــــــــــــــَرت کردم اون بره اتاق... مامانم :O :-? من X_X ^#^
هعــــــــــــــــــــــــــــــــــــی :(
 

ariadne

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,059
امتیاز
5,014
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهار
شهر
تهـــــران .
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم بازی اسپانیاـ ایتالیا رو میدیدیم بابام گف بیا شرط ببندیم: من اسپانیا ٫ تو ایتالیا
- گفتم بابا من یه عمره پا بازی های اسپانیا نشستم ؛ اینقد بارسا بارسا کردم بعد برم طرف ایتالیا؟
+ گفت باش.تو اسپانیا!
بعد وسط بازی برگشتم گفتم اع بابا مسی کوش؟
+ کی؟
- مسی دیگه . مسی نیست!
+ اینهمع پا بازی های اسپانیا نشستی مسی تو کدومشون بازی می کرد؟ نفهمیدی مسی آرژانتینیه؟!
ضایع شدیم دیــــــــــــع!
 

dark-night

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
239
امتیاز
652
نام مرکز سمپاد
fazanegan
پاسخ : سوتی‌ها

تابلوتر از اینم ممکنه ؟؟؟ :-[ :D

چند سال پیش (در زمان های نه چندان دور :D ) قرار بود بعد از مدرسه یه راست برم جایی ، بنابراین با سرویس نرفتم خونه و قرار بود بیان دنبالم .{برادرم اومد}

زنگ خونه خورد و منم بعد از چند دقیقه ،مستقیم اومدم سمت در خروجی دبیرستان ، و درست روبروی در ، یه ماشین دیدم بسیار شبیه مال ما و و دستم رو گذاشتم روی دستگیره در ماشین (=همان خودرو ،قابل توجه سوتی گیران :>) . چیزی نمونده بود که سوار شم . با یه نگاه سرسری دیدم آویز جلوی شیشه عوض شده :rolleyes:و بعد راننده رو دیدم که از پنجره خم شده بود به سمت بیرون . به نظرم اومد ، برادرم تو چند ساعت تپل شده :-?? .... یه هو گرفتم چی شده :D......<کم مونده بود منتظر باشم سایر نشانه ها رو هم ببینم :-"> یه نگاه کردم به این طرف و اونطرف و دیدم برادرم دقیقا پشت این ماشینه داره اینجوری نگام میکنه :O :O :O.........من X_X
رفتم نشستم تو ماشین خودمون.
من :-[
اون .......... :O
من #S-:
اون(میدونه وقتی تو فکرم :-\).............. :-"
من :|
اون.............................. =)) =)) =))

و تا خونه....یه نگاه به من یه نگاه به جلو :D =)) :D =))

<میدونم طولانی بود و منم خوب بیانش نکردم> ;;)
 

f.n

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
92
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان
شهر
ساری
دانشگاه
شهيد بهشتي
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار با خالمو دختر خالم بیرون بودیم داییمو دیدم داره سوار ماشین میشه منم خیلی بلند انگار نه انگار خیابونه داد زدم علی دایی علی دایی :D >:D<
دیدم همه مردم دارن نگام میکنن فک کردن علی دایی فوتبالیستو میگم :))
خوب به من چه بچه که بودم داییم از علی دایی خوشش میومد بهم میگفت به من بگو علی دایی نه دایی :|
اخرشم بعد ازین همه سعیو تلاش داییم صدامو نشنید X-(
 

(2M)

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
85
امتیاز
848
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

مادر در حال دعا خوندن ، يه دعايي بود كه يه عالم انا و انت داشت
مادر : ... ، انت الغني الحميد و انت العبد الذليل
من : :O و اَنَا ...
مادر : #-o و انت العبد اذليل ...
من : :)) و انَا ...
مادر : خدايا ببخشيد ، منظوري نداشتم ، و انا العبد ...
من: ;))
 

superman

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی :D :D :D :D :D :D :D
سرکلاس ریاضی نشسته بودیم
من هم اشتباهی ذر یکی از خودکار هامو گذاشته بودم روی مدادم
بعد تا اومدم با معلمه صحبت کنم
مدادم را سمت معللم گرفتم
در خودکار به طرز فجیحی پرت شد سمت معلم :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
 

الناز س

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
264
امتیاز
1,311
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : سوتی‌ها

رفتم از سوپر مارکت نوشابه بخرم...
(خلوت خلوت بود)

من :یه نوشابه بدید لطفا
فروشنده:زرد یا سیاه؟
من(یکی ندونه فک می کنه چند نفر اونجا بودن )با من بودید؟
گفتم الان یه پــ نــ پــ ای چیزی میزی بهم میندازه :D
 

mohammadpasan1373

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
754
امتیاز
4,430
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
آقا ما نخوندیم ولی تو برو!!!!خداییش ضرر نمیکنی!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : سوتی‌ها

گفت و گوی من و علی و پسر همسایمون(اویس):
-من:اویس ی دختر همسایه ای داشتیم چن سال پیش تو کوچمون بود الان خونشونو بردن کوچه روبرو،امروز با ی مردِ غریبه تو خیابون دیدمش.
-اویس:خاک تو سرت.شوهرشِ هس یارو.
-:جدی شوهر کرده؟
علی:آره دیگه خیلی وخته ازدواج کرده.با این ک من اصن نمیشناسمش میدونم.
-:واقعا!!!خیلی بچه هس ک هنوز، همسنِ من هستش مگه نه؟
-اویس:آره.سومه حسابداریه.
-حالا اویس تو از کجا میدونستی یارو نامزد داشته و شوهر کرده؟
-اویس:دستت درد نکنه.ناسلامتی با خواهرم رفیقِ صمیمی هس ها!!!!
-خب علی تو از کجا اینو میدونستی؟
-علی:دستت درد نکنه ؛ناسلامتی با خواهرِ اویس رفیق صمیمی ام ها!!!
-اویس: X-(
-علی: X_X
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

تنهایی داشتم بستنی میخوردم.خیلی سرد بود..یهو دقت کردم دیدم هر قاشق که برمیدارم دارم فوت میکنم! ;))
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,627
امتیاز
24,523
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرم برام غذا رو گذاشته تو مایکروویو گرم بشه...
بعد صداش در میاد که یعنی حاضره غذا...
خواهرم میگه بیا بردار غذا رو...
بعد من گیج از پای کامپ پا میشم میرم تو دستشویی دنبال غذام میگردم :O :))
خواهرم: =))خودتو لو دادی =))
پوریا: L-: :-"
 

pucy cat

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
985
امتیاز
2,347
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 4
شهر
تهــران
پاسخ : سوتی‌ها

معلم کلاس زبان ما تازه ازامريکا برگشته بعد مديراموزشگاهم هست بعد مااونجا يه اقايي داريم نظافت ميکنه وايناپيره سواد نداره معلم مام کلا فارسي توکارش نيست زمستون بخاري کلاس خاموش شده بود رفتيم اين خدمتکاررو صدازديم معلم ما داشت به اين به انگليسي ميگفت بخاريو درست کن اون بيچارم همين جوري مونده بود اين چي ميگه
 

kousar73

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
241
امتیاز
1,667
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز بعد از امتحان همه دور هم وایسادیم و حرف میزنیم 8-> :
مائده: توی کلاس ما همه ی دانش آموزا متاهلن :-\ یکی مو هاشو رنگ کرده، اون یکی ابرو هاشو شیطونی برداشته و... :-\
فقط ما چند تا تیزهوشانی آ هستیم که هنوز مجردیم :D
شیرین: آره ;;) اتفاقا توی کلاس ما عم همینطوره ;;)
فهیمه: خب مگه تو توی کلاسی که ما هستیم، نیستی؟ :-w
شیرین: :-" خب آره فک کنم :-"

کل بچه ها پکیده بودن =)) =)) =))
 

behradv

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
183
امتیاز
958
نام مرکز سمپاد
علّامه حلّی تهران
شهر
تبریز و تهران
دانشگاه
دانشگاه تورنتو
رشته دانشگاه
علوم مهندسی
پاسخ : سوتی‌ها

یه چند روزیه تو اطلاعات یه سری از کاربرا اسم "علامه طباطبایی" (که من رو همه ش یاد علامه طباطبائی تهران می ندازه) توجهم رو جلب می کنه، بعد با خودم فکر می کنم چه قدر بچه های علامه طباطبایی زیاد شده ن، مگه اینجا مال سمپاد نبود؟! :-? بعد می گم اشکالی نداره، حتما چون علامه طباطبایی و علامه حلی تهران با هم رقابت دارن، برای سالم بودن رقابت حتما جدیدا اونا هم اجازه ثبت نام پیدا کرده دیگه...

بعد امروز دیدم مال یکی نوشته "علامه طباطبایی بناب".

من: می گم چه قدر بچه های علامه طباطبایی زیاد شده ن.
دادشم: مگه علامه طباطبایی هم تو شهرای دیگه داره شعبه می زنه؟!
من: حتما دیگه...

بعد رفتم تو سایت Nodet که ببینم اسم تیزهوشان بناب چیه، با این مواجه شدم:

Nodet.JPG

بعله... بعد از این همه سال... #-o

آخه مگه تیزهوشانای پسرانه یا علامه حلی، یا اسم یه شهید نبودن...؟! :-s
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,423
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

تو امتحان شیمی یه سوال داده بود که از بین 3 تا ماده نقطه جوش کدوم بیشتره و چرا؟میدونستم جوابش آب میشه اما چراشو نمیدونستم. همشون هم پیوند هیدروژنی داشتن و جرم ملکولی یکسان. آخرش نوشتم: چون در جدول اخرین فعالیت فصل 4 نقطه جوش آب از همه بالاتر بود!
 

ghazale.gh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
411
امتیاز
3,798
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

تو راهنمایی ک بودیم دبیر جغرافیمون یکی از بچه هارو بلند کرد که ازش درس بپرسه

سوالی ک پرسید جوابش میشد پوشش گیاهی فقیر...این دوستم هرچی فک کرد یادش نیمد ما هم سعی کردیم بهش برسونیم...بعد یهو گف: پوشش گیاهی یتیم!!!!

معلم: :O
دوستم: :-ss
ما: =)) =)) :)) :)) =)) =))
 
بالا