خاطرات سوتی‌ها

Sahdis

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
270
امتیاز
863
نام مرکز سمپاد
:)مركز راهنمايي فرزانگان رشت
شهر
:)رشت
پاسخ : سوتی‌ها

منو دوستام(بهار و نيلوفر)داشتيم باهم حرف ميزديم...
بهار يه انتقادي از نيلوفر كرد...منم اومدم از نيلوفر طرفداري كنم گفتم:نيلوفر خيلي زنِ خوبيه X_X
نيلوفرم در اين حالت ~X( ... منو دنبال كرد از عصبانيت!
 

mohammadpasan1373

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
754
امتیاز
4,430
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
آقا ما نخوندیم ولی تو برو!!!!خداییش ضرر نمیکنی!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : سوتی‌ها

صب صفِ صبحگاه تشکیل شده بود و آخراش بود و داشتیم میرفتیم سرِ کلاس ک منو اساسی دسشویی گرف!
جاتون خالی :D رفتیم دسشویی (دسشویی تو حیاط بود)و ی چن دقه ای گذشت و کارمون ی ذره ب طول انجامید...
بعد اومدم برم کلاس ک رفتم تو سالن ک ی دفه ناظممون م3 خر مگسِِِِ ِ بی محل سر رسید:
-من:سلام آقا صبتون بخیر...
-خر مگس: سلام...م3 همیشه تاخیر...
-آقا بخد امروز زود اومدیم!سرِ صف بودیم از اون موقِِِع
-پَ بیس دِقَس کجایی؟
-دسشویی بودیم !
-نشون بده!
:Oحال اینو ناظمه گفتو من همچنان ب فکر رفتم چیو نشونش بدم!!!!!!!!!!!!!
 

.!؟

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
798
امتیاز
5,565
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
کرمان
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از ...m@ry@m... :
بابای یکی از معلمامون فوت کردن...
اينو در ديد اول خوندم babaye yeki az moallemamun fut kardan!بعد هي درگير بودم خب يعني چي؟!چيو فوت كردن؟ :-"اصلا جمله از لحاظ نگارشي ايراد داره!باباي يكي فوت (fut) كنه مثلا :-"
بعد چون خيليم درگيرش بودم ديگه خط بعدي رو نميخوندم هي :D
 

جنا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
978
امتیاز
3,946
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

عاغا سر کلاس سه نفری نشسته بودیم تو یه نیمکت ؛ بعد من یهو دیدم یه بوی عطر خیلی تندی داره میاد...
برگشتم گفتم شیدا این بوی گ* از چیه؟
- جامدادی ـم :| دست یکی بوده اینجوری بوی ادکلن گرفته!
من : معلومه یارو ازین ندید بدید ـای گاو بوده ـا! فک کنم جامدادی ـو کرده تو ادکلن در آورده :-" خاک بر سرش :-"
- دست بابام بوده :|
من :| : حالا اونقدرام بد نیست ـا ؛ شاید یارو ادکلن ـه رو دوس داشته خو :-""""
- :|
نستو : مریم خف بمیری بهتره :-"
 

Bahar.no

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
515
امتیاز
1,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4
شهر
طهران
پاسخ : سوتی‌ها

ميخواستم به دوستم بگم : يارو فك كرده ما خريم . بيا . آه . دم ( دست ها بالا و دوطرف سر قرار گرفت ) گوش ( يك دست پشت قرار گرفت ) :-"
 

peihaghi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,333
امتیاز
2,348
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
تهران
دانشگاه
امیر کبیر
رشته دانشگاه
مکانیک (ساخت تولید)
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس ریاضی معلم نیومده بود ، یه معلم جاش اومد .
معلم اومد وارد کلاس شد ، من برگشتم به پشت سریا یه چیزی بگم ، یارو در جا فرستاد منو پای تخته !
بعد اول رفتم پا تخته بعد از بچه ها پرس و جو کرد تا کدوم سوالو حل کنم !

هیچی دیگه منم بلد نبودم ! ضایع شدم ! نشستم ، شروع کردم حرف زدن !
یارو فرستادم بیرون ، بدون هیچ حرفی رفتم بیرون ، بعد رفتم حیاط ! خیلیم خوب بود ! :D
 

شاكسول

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
590
امتیاز
3,498
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان - تبريز
دانشگاه
علوم پزشکی شهرکرد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

يكي از بچه ها تو ورقش نوشته بود اين كميت نه كم ميشه نه زياد!بعد معلممون روش خط زده نوشته تغيير نميكند! :))
+همچي معلمايي داريم ما! {-8
 

zahraaa

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
85
امتیاز
364
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
مدال المپیاد
زیست
دانشگاه
قم
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

حالا از من مثبت تر تو دنیا پیدا نمیشه!
تو عمرم کلا 2 بار بیشتر تقلب نکردم! یکی دوم راهنمایی بود یکی هم چند روز پیش!تو دانشگاه! امتحان بیوشیمی!

حالا هی من به بچه ها میگم بابا به پیر به پیغمبر من تقلب بلد نیستم!
از من نخواهید بهتون برسونم! ضایع بازی میشه جفتمونو میفرستن کمیته انضباطی!!!!
حالا هی من میگم نره هی بچه ها میگن بدوش!
کم کم قیافه بچه ها داشت اینجوری میشد: دخترا: :-& پسرا: L-:

عاقا غلط کردم! باشه پایه ام!

سر جلسه بودیم یه دفعه استاد اومدن تو!(مراقب هم بود!)

من خنگ دیدم استاد پشتش به منه،حواسش نیست، 180 درجه برگشتم و همون طور خودکار به دست مشغول تصحیح سوالا با پشت سری ام شدم!با صدای نسبتا بلند!!!

الهام الهام سوال 5 میشه 4؟
.....آره!

الهام سوال 8 میشه 2؟
.....!

حالا من خنگ رو بگو اصلا حواسم نبود که بابا خب استاد پشتشه! مراقب که هنوز هست!(اصلا حواسم به حضور مراقب نبود!)

زل زده به من!!!!!! X_X
یعنی تا برگشتم مراقبو دیدم اصلا یخ کردم!!!!

انقد کار من ضایع بود که مراقبه شک نکرد که یکی به این ضایعی بخواد تقلب کنه!

مراقبه اومد طرف میز من(من در حال اشهد خوندن!) گفت: اگه سوالی هست از استاد بپرسد!!!!

من:چشم چشم....!!! :-" #S-:
 

Shaghayegh11

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
525
امتیاز
4,313
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
سیرجان-کرمان
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : سوتی‌ها

در محضر پدر گرامی نشسته بودیم داشتیم با داداشم حرف میزدیم.طبق مکالمات همیشگی بعد از مدتی:
داداشم:گوش کن اینطوری باید باهاش کار کنی
من:یعنی چه طوری؟اینطوری مثلا؟
داداشم:اَه،چه قدر خری!!!
من:خر عمته!!
داداشم که پکید از خنده!!:D
بابام :-w
منم که X_X :-"
 

.mary.

مریم
ارسال‌ها
705
امتیاز
2,653
نام مرکز سمپاد
فرزانگان‌امین۱
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
نرم‌افزار
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ادبیات ما :
امروز درسمون از بینوایانه که حتما همتون هم داستانشو دیدین هم فیلمشو خوندین.
:-‏|‏
 

first amir

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,142
امتیاز
29,736
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
فردوســـی
رشته دانشگاه
مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم يا يكي بحث ميكردم
اوج عصبانيت بودم خيلي جدي گفتم
حاشيه نرو ،‌حرف اولتو آخر بزن =))
 

mohamad.ahmadi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
361
امتیاز
6,547
نام مرکز سمپاد
دبیرستان هاشمی نژاد ١
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس معلم اومد گفت امتحان...
بدون اینکه قبلش گفته باشه...
منم آروم گفتم: معلوم نیست عمه داره یا نه...!
بعد جواب داد: عمه ندارم...
با این حالت: :)
من: :|
گوش در حد بنز...!!!
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم با یکی از بچه ها یکی از تبلیغای تاکسیو(ماهواره رو) مسخره میکردیم، آروم گفتم:"آیا شما هم از ناتوانی..." بعد معلم نگام کرد بلند گفتم:"آیای شماهم از ناتوانی چسبی رنج میبرید...."؟!
 

SE7EN.7

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
744
نام مرکز سمپاد
حلی II
شهر
TEHRAN
مدال المپیاد
ریاضی میخوندم!!یادش بخیییر!!!
دانشگاه
هرجا قسمت شه!!!!!
رشته دانشگاه
پزشکی!
پاسخ : سوتی‌ها

با دختر داییم رفته بودیم عطر بخریم یارو یه عالمه عطر آورد دختر داییم بو کرد ..
بعد چون بو ها قاطی نشه چند تا دونه قهوه تو همون شیشه عطر آورد داد به دختر داییم
دختر دایی منم بو کرد خیلی جدی گفت:نه بوی قهوه دوست ندارم :|
فروشنده: ^-^
من: :))
بعد دختر داییم گفت به چی میخندی؟؟؟!!!
گفتم قهوه رو آورد که بو ها قاطی نشه :D
دختر داییم : :-[
 

niloufar joon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
208
امتیاز
1,716
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یکــــ
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

نقل از یکی از دوستان:
یکی از فامیلامون داشتن می‌رفتن مسافرت با ماشین تو شب.آقای راننده خوابش می‌گیره.تو یه پمپ بنزین نگه می‌دارن تا هم بنزین بزنن و هم خستگی در کنن و هم دستشویی برن ;))
از اونجاییکه جناب راننده از فرط خواب نمی‌دونسته چیکار کنه،سوار ماشین می‌شه و میره و همسر راننده به همراه مادرزن راننده رفته بودن دستشویی :))
وسطای راه بچه از خواب پامی‌شه و می‌گه : عه!!! پس مامان کو؟ :-?
بابائه (در نقش همسر وفادار و داماد نمونه) : X_X ^#^ #-o :-ss
بچه : 8-> چ دعوایی بشه 8->

×ینیا فک کنین به عمق فاجعه =)) =))
 

william levy

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
107
امتیاز
591
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم رو تخته نقاشيه يكى از معلمارو مى كشيدم بد يكى از بچه ها گفت تو يه مدرسه دگه هم نقاشيشو بچه ها كشيدن معلمه همون لحظه اومده وقتى نقاشيشو ديده قهر كرده [-(منم گفتم نه بابا هنوز ١٠ دقيقه مونده تا بياد بد همون لحظه اومد نقاشيشو ديد(خيلم شبيش شده بود) ~X( منم ترسيدم جيغ كشيدم :-[ ولى معلما خيلى با من خوبه وقتى رفتم بگم شما نبوديد ولى بازم ببخشيد گفت نه چرا جيغ كشيدى اگ سكته مى كردم چى!؟ :-/
 

saraxcen

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
138
امتیاز
875
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز یکی از بچه ها مقنعه ام رو کشید خواستم تلافی کنم فک کردم حتما نزدیک ترین فرد بهم اینکارو کرده برگشتم مقنعه ی کسی که پشتم بود رو کشیدم نگو معلم مون بوده یعنی آب شدم رفتم تو زمین اما معلم مون بهم هیچی نگفت #S-:
 

Marziyeh.banoo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
475
امتیاز
3,648
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
-
دانشگاه
دانشگاه شیراز
رشته دانشگاه
مهندسی مواد و متالورژی
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز خواستم دوستم صدا بزنم بلند اسم پسر عمش صدا زدم جلو همه فامیلشون ~X( ~X( ~X( ~X(
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,557
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه ها بهم برف زد و فرار کرد سمت سالن.
منم دنبالش کردم و یه گوله زدم تو صورتش.
دیدم ناظممون پشت در واستاده.
:-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[
 
بالا