پاسخ : غیرت و تعصب
بحثارو نخوندم ,عذر میخام
والا من تعریف خاص و صفر و یکیی از تعصب یا غیرت سراغ ندارم , اما در کل نظرم اینه غیرت به حساسیت نشون دادن به اونچه برامون اهمیت داره اطلاق میشه یک مملکتی نسبت به مرز های کشورشون غیرت نشون میدن,یا طرف نسبت به خواهر و مادرو ناموس خودش حساسیت نشون میده
من فک میکنم تو مسائل ملی و میهنی و اعتقادی و کلا مسایلی مربوط به باورها و تفکرات غیرت به اون تعلقی اطلاق میشه حدی از حساسیت هستش که ضمن نوع دوستی و انحصار طلبی در جهت رشد و ارتقا و بدست آوردن برتری یا از دست ندادن داشته ها ریشه در منطق و عقل هم داشته باشه,اصولا غیرت در این نوع مسائل صرفا + محسوب میشه
اما در مرزی که این حساسیت و تعلق تبدیل به وابستگی میشه و از عقل و منطق خارج میشه و حالت بی فکرانه به خودش میگیره و باعث عدم رشد یا پیشرفت میشه رو با اسم تعصب میشناسیم که صرفا جنبه ی – داره.
اما در مسایل ناموسی و غیره که وارد میشیم اصولا تعصب براش کاربردی نداره و اصولا به هر شکل این تعلق و وابستگی که بعضا ایجاد محدودیت و گرفتن آزادی هم هست غیرت میگن,اینجا با دو مسئله یک غیرت درست و غلط مواجه میشیم,و دوم غیرت به جا و غیرت نا به جا
غیرت درست و غلط از نظر من اینجوری باید باشه,اما مرز دقیقی نمیشناسم,غیرت درست ریشه در محبت داره و تعلق خاطر و دوست داشتن,ریشه در اینکه فرد نمیخاد آسیبی به یک نفر برسه یا هرگونه بدی دیگه ای متوجه اون شخص باشه , نتیجش میشه یک آزادی همراه با امنیت,اگه چنین چیزی نباشه بی تفاوتی و عدم اهمیت رو میرسونه
غیرت غلط بنظر من دیگه ریشه در محبت نداره,بلکه ریشه در انحصار طلبی و خودخواهی داره که باعث ایجاد محدودیت و گرفتن آزادی و اسارت میشه,اینجا دیگه اون فردی که بهش غیرت نشون داده میشه و مصالحش مد نظر نیست بلکه اینجا یک خودخواهی و سلطه طلبی حاکمه و بعضا باعث آسیب رسوندن به اون فرد هم میشه
اما مسیله ی بعد غیرت بجا و نا به جاست, غیرت باید در جای مناسب خودش باشه,نمیدونم دقیقا چطوری و مرز مشخص یادم نمیاد( دوستان نظری دارن بگن تو این مورد) اما غیرت میتونه اگه در موقعیت نامناسب بکار بره بد باشه,ینی منظورم اینه این یه وقت داره,یک وقت که اون فرد بهش نیاز داره,نمیدونم چطوری بگم اما غیرت برای بخرج دادن تو همه ی زمینه ها نیست,دادن آزادی نسبی هم باید باهش همراه باشه, شعور فرد مقابل باید مورد توجه گرفته بشه توش
در کل غیرت صحیح و مناسب در مسایل ناموسی باید از دو فاکتور به جا بودن و درست بودن پیروی کنه و در مسایل که مربوط به تفکر و باور و عقایدو اندیشه هاست باید از فاکتور عقلانی بودن و سنجیده بودن تبعیت کنه,و هردو این ها در جمع بندی بنظر من اینه که داراری تعادل باشن و میانه روی