قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

زیادی معقول بودن انعکاسی از فقر درونی است چرا که شوریدگی بخش مهمی از سرزندگی است.
-وینیکات،آدام فیلیپس.
 
ارزش شما بیش از آن است که تصور میکنید، تنها مشکل این است که این حقیقت را کسی به شما نگفته...
لطفا گوسفند نباشید _ محمود نامنی
 
If you can not change your situation, then you have no choice. You can only change how you think about it.

Someone Else's Shoes
Jojo Moyes​
 
من به دنبال پاسخی هستم که نمی توانم پیدایش کنم. بعد از خواندن حدود ده کتاب ِ به اصطلاح خودآموز روان شناسی متوجه شدم که آنها راه به جایی نمی برند، فقط اثر آنی و فوری دارند و به محض اینکه کتاب را می بندیم، آن اثر محو می شود. آنها فقط مشتی کلمه هستند، کلماتی که دنیایی ایده آل را شرح می دهند که اصلا وجود خارجی ندارد. حتی برای کسی که آن را نوشته.
خیانت_ پائولو کوئیلو
 
+مگه چی گفته که همه رو انقدر عصبانی کرده؟
_ با هم مهربان باشید
+اوه اره ، همین کافیه

(این برای یه سریاله
فال نیک
صحنه صحبت یک فرشته و یک دیمن
زمان مصلوب شدن مسیح)
 
در روز سوم خدا درختان و آهن را آفرید. پس درختان گریستند. خدا گفت: «چرا گریه می‌کنید؟»
گفتند: «زیرا آهنی آفریدی که می‌تواند تبر شود و ما را قطع کند.»
خدا گفت: «من اختیار آهن را به دست شما می‌دهم. تا شما دسته‌ای چوبی به او ندهید، او نخواهد توانست تبر شود و شما را قطع کند.»

The Legends of the Jews Volume I
Louis Ginzberg
 
«به نظرت بزرگ ترین راه هدر دادن وقت چیه؟»
موش کور گفت:«اینه که خودت رو با بقیه مقایسه کنی.»
پسرک،موش کور،روباه و اسب|چارلی مکسی
 
ای بسا کس که زنجیر خویش نتواند گسست،
اما بندگسل دوست خویش تواند بود

سوختن در آتش خویشتن را خواهان باش.
بی خاکستر شدن کی نو توانی شد؟

✍️ چنین گفت زرتشت. شاهکاری از نیچه
 
ای بسا کس که زنجیر خویش نتواند گسست،
اما بندگسل دوست خویش تواند بود

سوختن در آتش خویشتن را خواهان باش.
بی خاکستر شدن کی نو توانی شد؟

✍️ چنین گفت زرتشت. شاهکاری از نیچه
و نیز:
سرنوشت تو مگس‌ تاراندن نیست.


به او گفتم: "اَهتون سِسینگ!" که یعنی خداحافظ.
"به نظر کلمه شومی می‌آید." چشمانش محزون بودند.
گفتم:"درست است."و از هم جدا شدیم.


الای افسون شده-گایل کارسن لیواین
 
فقط یک گناه در عالم وجود دارد، فقط یکی، آن‌هم دزدی است.
هرگاه مردی را به قتل برسانی، زندگی را از او می‌دزدی، حق زنش را برای داشتن شوهر می‌دزدی، همچنین حق بچه‌هایش را برای داشتن پدر می‌دزدی، وقتی‌که دروغ می‌گویی حق طرف مقابل را برای آگاه شدن از حقیقت می‌دزدی. وقتی کسی را گول می‌زنی آن‌وقت انصاف و عدالت را از او می‌دزدی.
بادبادک باز_ خالد حسینی
 
دفتر خاطرات حیوانات:
از دفتر خاطرات یک مار:
از بوی اینجا بدم می آید. حتی بیشتر از بوی پونه های تازه که انگار به عمد در مقابل خانه ما، درشیار کوه ها روییده اند.
نمی دانم چرا فریب خوردم! یک موش صحرایی درشت اشتهابرانگیز، درست موقعی که آفتاب سایه نداشت، با چشم های بی حرکت به من زل زده بود، من هم آرام به سمت او خزیدم و با یک حرکت سرش را در دهانم گرفتم.
بوی مخصوصی داشت، بعدا از دوستانم که اینجا هستند شنیدم که آن موش‌ها عروسک پلاستیکی هستند.
یقین دارم اگر روزی از اینجا خلاص شوم، دیگر فریب نمی خورم.
تهران- انستیتو پاستور-بخش سم شناسی
 
آدمهای بیچاره بوالهوسند - یعنی طبیعت آنها را اینطوری ساخته است . این بار اولی نیست که چنین چیزی را احساس می کنم . آدم بیچاره همیشه مظنون است ؛ به دنیای خداوند از زاویه ی دیگر نگاه می کند و پنهانی هر آدمی را که می بیند گز می کند ، با نگاه خیره ی مشوشی او را نگاه می کند ، و با دقت به هر کلمه ای که به گوشش می رسد گوش می دهد - آیا دارند درباره ی او حرف می زنند ؟ آیا دارند می گویند که به چیزی نمی ارزد ، و آیا فکر می کنند که این آدم چه احساساتی دارد و از این منظر و آن منظر به چه می ماند ؟ و وارنکا ، همه می دانند که یک آدم بیچاره از یک تکه گلیم پاره پوره هم بی ارزشتر است و نمی تواند امیدی به جلب احترام دیگران داشته باشد ، و هرچه هم این نویسنده ، این آدمهای قلم انداز ، هرچه که بنویسند ! آدم بیچاره همیشه همان خواهد ماند که از اول بوده است . و چرا این آدم بیچاره همانی می ماند که بود ؟ چون ، طبق نظر آنها ، آدم بیچاره باید پشت و رو شود ، باید هیچ چیز شخصی و خصوصی ، هیچ شان و کرامتی نداشته باشد ...

بیچارگان - داستایوفسکی
 
- یادم نیست کجا خونده بودمش ولی می گفت : نگه داشتن کینه در دل مثل این است که خودمان ذره ذره جام زهر را سر بکشیم و منتظر مرگ دیگری باشیم....

یکی از ما نفر بعد است .کارن ام. مک منس
 
خوشبختی چیزی نیست که بتوان بر آن قیمت گذاشت ، بلکه یک کیفیت ذهنی و وجودی است
ربکا ، دافنه دوموریه
 
او میگفت نباید بیش از حد ناراحت شوی. و ناراحتی خود را ابراز کنی. نباید به دیگران غم از دست دادن هایشان را یادوری کنی.
《متوجه شدی کدی؟ سکوت یک پوشش محافظ در برابر درد است.》
ما دروغگو بودیم_امیلی لاک هارت
 
- ماموریت الن تمام شده بود. او بانداژ را رها کرد
مغازه خودکشی

پ.ن. هنوز بعد چند ده بار خوندنش.. تهشو نمیتونممممم... یکی این نویسنده رو بده دست من...
 
رها کردنِ گذشته اگر چیزی از آن نیاموخته باشی، مشکل است.
به محضی که از آن درس بگیری و اجازه دهی دست از سرت بردارد، در حقیقت ، زمانِ حالت را بهبود بخشیده ای...‌

هدیه _ اسپنسر جانسون
 
روزم چون روز دیگران می گذرد؛ اما شب که در می رسد یادها پریشانم می کنند، چه اضطرابی! روز را به سر می برم اما. . . شبانگاه من و غم یکجا می شویم همانا عشق در قلب ما جا یافته و ثابت است؛ چنان چون پیوست انگشتان با دست!
دوزخ، چه دوزخی ست شب. می‌دانم،می‌دانم، از آنکه آزموده‌ام بهشت شب را هم. چه بهشتی بود و چه دوزخی که هست. اضطراب را هم می شناسم، نه بس از یک جهت. از هفتا هفت جهت. عجب دوزخی!


سلوک_محمود دولت آبادی
 
اگر بقیه ی مردم دروغ تحمیلی حزب را می پذیرفتند-اگر تمام مدارک یک چیز را نشان میداد-آن وقت دروغ به تاریخ راه می یافت و تبدیل به حقیقت می شد.

۱۹۸۴
 
Back
بالا