قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,412
امتیاز
19,229
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
صدای خنده و ضبحه، فریادو گریه،ناله و شلاق و باز هم چکه ی آب!
ژرف- متین سرمد
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,412
امتیاز
19,229
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
دو زنی که در اصل، دلیل این همه خشونت بودند! دو دو زنی ک یکی نزدیک ده سال بود، کنار نوزادی که تولد را هم تجربه نکرد، زیر خروارها خاک بدون اینکه کسی یادش کند، خوابیده بود و زن دیگری که تمام جوانی اش رویِ تخت یک اسایشگاه گذشت. زنی که انگ دیوانگی رویش گذاشتند تا هرزه به حساب نیاید..

پایگاه ویژه-جلد یک- سارا هاشمی
 

Roxan

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
792
امتیاز
10,427
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
فکر کردم همه‌مان در داستانی عجیب زندگی می‌کنیم، با این وجود اکثر آدم‌ها معتقدند که این دنیا کاملا طبیعی است و یکسره دنبال چیزهایی هستند که غیر طبیعی باشند، مثل فرشته و آدم فضایی، فقط به این دلیل که نمی‌توانند ببینند دنیا خودش یک معمای بزرگ است.
راز فال ورق
یاستین گوردر
 

golden babe

slay,bitch
ارسال‌ها
446
امتیاز
10,259
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
+
سال فارغ التحصیلی
1402
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
اپتومتری
"امروز سخت است و فردا بسیار سخت تر.پس فردا بسیار زیبا خواهد بود اما بیشتر مردم فردا عصر تسلیم می شوند." (پ.ن:این یه نوشته بود که یادم نیست از کجاس ولی جادوییه به نظرم.)
 

Thea

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,085
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
nyb
سال فارغ التحصیلی
1405
هیچوقت هیچ فرصتی رو برای افسانه ای شدن از دست نده

کاش وقتی ۲۰ ساله بودم میدانستم
تینا سیلیگ
 

nokia

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
11
نام مرکز سمپاد
Shahid Rajaee
شهر
ES-SHAHR
سال فارغ التحصیلی
1400
طنز تلخ ماجرا این است: معمولاً امید ریشه افسردگی است
دلایل خوب برای احساس های بد
راندولف ام
 
ارسال‌ها
608
امتیاز
6,604
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 4
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
آن زمان که این کالبد خاکی را بشکافیم درون آن رویا های مرگباری را می بینیم. ترس از همین رویا هاست که عمر مصیبت بار را دو چندان میکند زیرا اگر‌ انسان یقین داشته باشد که میتواند با خنجری برهنه خود را آسوده سازد، کیست که در مقابل ظلم ظالم، تفرعن جابر، تکبر متکبر، درد های عشق شکست خورده و رنج هایی که لایقان صبور از دست نالایقان می بینند تن به تحمل دهد؟!


شکسپیر - هملت
 

Amirhossein_Sa

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
826
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1401
بیکاری حاصل کمبود کار نیست بلکه نتیجه گستردگی بیش از حد آن است
نتیجه حاکمیت این تفکر ناسالم که باید کار کنیم تا بتوانیم زندگی کنیم و حق زیستن را برای خود بخریم
فرسودگی - کریستین بوبن
 

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,097
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
تو این تاپیک از هر جای کتابی که خوشتون اومد متنشو با اسم کتاب و نویسندشو بگین ;;)
فکر کردن به این که من این پست رو ۱۲ سال پیش نوشتم اذیتم میکنه. زندگی چقدر عجیب غریب گذشت در این ۱۲ سال :)))

آدم از روی بهت سر می‌جنباند و در دل می‌گوید که عمر چه زود می‌گذرد! آدم از خود می‌پرسد که تو با این سال‌ها چه کردی ؟ بهترین سال‌های عمرت را در کجا حاک کردی ؟ زندگی کردی یا نه ؟ با خود می‌گویی نگاه کن ببین این دنیا چه سرد می‌شود…

سال‌ها همچنان می‌گذرد و بعد از آن‌ها تنهایی غمبار است و عصای نا استوار پیری به دستت می‌دهند و بعد حسرت است و نومیدی، دنیای رویاهای رنگین رنگ می‌بازد… رویاهایت مثل گل‌های پژمرده گردن خم می‌کند و مثل برگ‌های زرد از درختِ خزان زده می‌ریزند.


وای ناستنکا تنها ماندن سخت محزون خواهد بود ، محزون است که حتی کاری نکرده باشی که افسوسش را بخوری . هیچ هیچ هیچ ، زیرا آن‌چه بر باد رفته چیزی نبوده است. هیچ، یک “هیج” احمقانه و بی معنی، همه خواب بوده است .

شب های روشن، داستایوفسکی
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
7,646
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
اما من با خودم می اندیشم که کاش شادی را در نیندازیم با غم. شادی، عدم غم نیست، شادی، کنار آمدن با غم است.دعوت کردن رسمی است از غم که بیاید با ما، باشد با ما، خودمانی شود، معاشرت کند، معرفی اش کنیم به دوستانمان: "دوستان، غمِ من؛ غمِ من، دوستان". و بعد موسیقی گوش کنیم، بگوییم، برقصیم، بخندیم و بنوشیم به سلامتی ِ غم؛ این وفادارِ همیشگی. بعد ببریمش به خانه، بیاید با ما خیره شود در آینه، بخندد و مسواک بزند و برود جایش را بیندازد، آرام و نجیب شب بخیر بگوید. صبح هم که چشم باز می کنیم، یادمان بیاید تنها نیستیم و لبخند بزنیم. چون غم-و تنها غم-است که ما را تنها نمی گذارد.
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم؟
که هزاران آفرین بر غم باد!
مولانا می گوید انگار!"

دال دوست داشتن
حسین وحدانی
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
7,646
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
چه کسی میداند؟! اصلا مردن یعنی چه؟! شاید آدمی صد حس دارد و وقتی که میمیرد تنها پنج تا از این حواس با او از بین میرود و نود و پنج تای دیگر زنده میماند!

-باغ آلبالو
-آنتوان چخوف
 

Amirhossein_Sa

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
826
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1401
دوستت دارم.....
و این جمله ای است که هرگز آن را به زمان گذشته نخواهم نوشت
فراتر از بودن - کریستین بوبن
 
ارسال‌ها
392
امتیاز
2,952
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
Physics
دنیا به صورت زنی چشم آبی در برابر حضرت مسیح(ع) مجسّم شد. عیسی(ع) از او پرسید: آیا شوهر کرده ای؟
گفت:خیلی
عیسی(ع) فرمود:همه طلاقت داده اند؟
گفت:نه همه را کشته ام.
مسیح(ع) فرمود: وای به حال شوهران کنونی ات که از گذشته عبرت نمی گیرند!

_تحف العقول
_حرانی
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
7,646
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی بهره نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد.
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟!

آلبرکامو-سقوط
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,412
امتیاز
19,229
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
حال و هوای پاییز را دوست دارم.
نه مثل زمستان یک وحشی سرد و بداخلاق است.. نه مثل تابستان عقده ای سوزان و رام نشدی...

نمیدونم از کدوم کتابه..
 

Phoenixyeah

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
261
امتیاز
2,285
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
به گمانم هیچ‌کس از این که سرش داد بزنند یا ملامت شود خوشش نیاید، ولی در مورد من قضیه فرق می‌کرد. من در چهره‌ی برانگیخته‌ی طرف روبه‌رویم ددی سرکش می‌دیدم درنده‌خوتر از هر شیر، سوسمار یا اژدها. مردم بیشتر تلاش بر پنهان ساختن آن روی‌شان دارند ولی خدا نکند بیرون بزند؛ آن‌گاه خشم در چشم بر هم‌زدنی درون آدمی را برملا می‌کند. همچون گاوی بی‌خیال که در چمنزار می‌چرد و به ناگاه دمش را تازیانه‌وار برای کشتن خرمگسی به پهلویش می‌کوبد. دیدنش آسان نیست. دانستن این‌که غریزه از پیش‌نیازهای آدمی برای بقاست از خود ناامیدم می‌کرد.

نه آدمی - اوسامو دازای
 

_Vina_

دختر گاوچرون
ارسال‌ها
709
امتیاز
9,672
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جایی تو تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
به نظر مرانش لحظه ی غم‌انگیز ملاقات وقتی بود که شاه روبه سوی او کرد و گفت:کنت عزیز ، امیدوارم این مطلب را درک کنید که من نمیتوانم به ملتم شلیک کنم.

آخرین سفرشاه_ویلیام شوکراس
 
بالا