قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
496
امتیاز
8,006
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
اما من با خودم می اندیشم که کاش شادی را در نیندازیم با غم. شادی، عدم غم نیست، شادی، کنار آمدن با غم است.دعوت کردن رسمی است از غم که بیاید با ما، باشد با ما، خودمانی شود، معاشرت کند، معرفی اش کنیم به دوستانمان: "دوستان، غمِ من؛ غمِ من، دوستان". و بعد موسیقی گوش کنیم، بگوییم، برقصیم، بخندیم و بنوشیم به سلامتی ِ غم؛ این وفادارِ همیشگی. بعد ببریمش به خانه، بیاید با ما خیره شود در آینه، بخندد و مسواک بزند و برود جایش را بیندازد، آرام و نجیب شب بخیر بگوید. صبح هم که چشم باز می کنیم، یادمان بیاید تنها نیستیم و لبخند بزنیم. چون غم-و تنها غم-است که ما را تنها نمی گذارد.
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم؟
که هزاران آفرین بر غم باد!
مولانا می گوید انگار!"

دال دوست داشتن
حسین وحدانی
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
496
امتیاز
8,006
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
چه کسی میداند؟! اصلا مردن یعنی چه؟! شاید آدمی صد حس دارد و وقتی که میمیرد تنها پنج تا از این حواس با او از بین میرود و نود و پنج تای دیگر زنده میماند!

-باغ آلبالو
-آنتوان چخوف
 

Amirhossein_Sa

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
829
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1401
دوستت دارم.....
و این جمله ای است که هرگز آن را به زمان گذشته نخواهم نوشت
فراتر از بودن - کریستین بوبن
 
ارسال‌ها
442
امتیاز
3,387
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
Physics
دنیا به صورت زنی چشم آبی در برابر حضرت مسیح(ع) مجسّم شد. عیسی(ع) از او پرسید: آیا شوهر کرده ای؟
گفت:خیلی
عیسی(ع) فرمود:همه طلاقت داده اند؟
گفت:نه همه را کشته ام.
مسیح(ع) فرمود: وای به حال شوهران کنونی ات که از گذشته عبرت نمی گیرند!

_تحف العقول
_حرانی
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
496
امتیاز
8,006
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
‏بعد از حرف زدن با او، بهترین چیز حرف زدن درباره‌ی اوست.

- پایان رابطه
- گراهام گرین
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
496
امتیاز
8,006
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی بهره نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد.
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟!

آلبرکامو-سقوط
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,423
امتیاز
19,925
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
زیست
حال و هوای پاییز را دوست دارم.
نه مثل زمستان یک وحشی سرد و بداخلاق است.. نه مثل تابستان عقده ای سوزان و رام نشدی...

نمیدونم از کدوم کتابه..
 

Phoenixyeah

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
261
امتیاز
2,289
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
به گمانم هیچ‌کس از این که سرش داد بزنند یا ملامت شود خوشش نیاید، ولی در مورد من قضیه فرق می‌کرد. من در چهره‌ی برانگیخته‌ی طرف روبه‌رویم ددی سرکش می‌دیدم درنده‌خوتر از هر شیر، سوسمار یا اژدها. مردم بیشتر تلاش بر پنهان ساختن آن روی‌شان دارند ولی خدا نکند بیرون بزند؛ آن‌گاه خشم در چشم بر هم‌زدنی درون آدمی را برملا می‌کند. همچون گاوی بی‌خیال که در چمنزار می‌چرد و به ناگاه دمش را تازیانه‌وار برای کشتن خرمگسی به پهلویش می‌کوبد. دیدنش آسان نیست. دانستن این‌که غریزه از پیش‌نیازهای آدمی برای بقاست از خود ناامیدم می‌کرد.

نه آدمی - اوسامو دازای
 

_Vina_

دختر گاوچرون
ارسال‌ها
716
امتیاز
9,816
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جایی تو تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
به نظر مرانش لحظه ی غم‌انگیز ملاقات وقتی بود که شاه روبه سوی او کرد و گفت:کنت عزیز ، امیدوارم این مطلب را درک کنید که من نمیتوانم به ملتم شلیک کنم.

آخرین سفرشاه_ویلیام شوکراس
 

اَشی مَشی

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
137
امتیاز
2,105
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1400
+ انسانیت مفهومی متغیر و نسبی است. این را مادرم می‌گفت. عجیب است که مردم به چه چیزها که می‌توانند خو کنند، فقط به شرط آنکه گریزگاه‌های کوچکی باشد که از شدت فشار بکاهد.

+ می‌گويد تا تخم‌مرغ نشکنی که نمی‌شه املت درست کرد. ما فکر کردیم می‌تونیم بهتر عمل کنیم.
آهسته می‌گویم: بهتر؟ چطور میشه گفت این‌طوری بهتره؟
می‌گويد: بهتر بودن معنایش این نیست که بهتر برای همه. بهتر همیشه برای بعضی‌ها یعنی بدتر.

+ آنچه باید ارائه دهم نه چیزی زاده شده، که چیزی ساخته شده است.

+ این آزادی بود. می‌گفتند، غربی شده.


سرگذشت ندیمه، مارگارت اتوود
 

_Hani_

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
718
امتیاز
11,341
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
هورم هب:《به خدایان سوگند،یک تپاله ی حیوانی که در جاده ای افتاده از نشان حیات او فایده اش بیشتر است. با همه ی این دیوانگی هایش وقتی در چشمانم زل می زند،دستش را روی شانه ام می گذارد و یا مرا دوست خود صدا می زندبه گفته هایش ایمان می آورم، گرچه به خوبی می دانم که حق با من است و او در اشتباه به سر می برد! سینوهه میترسم اگر مدتی طولانی در اینجا اقامت گزینم، مثل ندیمه ها شوم!.》
سینوهه، پزشک مخصوص فرعون، میکا والتاری
 

banaz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
377
امتیاز
10,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1400
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
آیا این مردمی که شبیه من هستند، که ظاهرا احتیاجات و هوا و هوس مرا دارند، برای گول زدن من نیستند؟ آیا یک مشت سایه نیستند که فقط برای مسخره کردن و گول زدن من به وجود آمده اند؟ آیا آن چه که حس می کنم، می بینم و می سنجم، سر تا سر موهوم نیست که با حقیقت خیلی فرق دارد؟

بوف کور، صادق هدایت
 
ارسال‌ها
1,146
امتیاز
20,704
نام مرکز سمپاد
یه جایی بود دیگه!
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
حس می کنم توخالی ام.
مدام به این مسئله فکر می کنم؛ به خلأ درونم.
به خودم می گویم اگر می توانستم به اعماق بدنم نفوذ کنم، قلب و سرم را بشکافم و داخلش را ببینم، احتمالا چیزی نمی دیدم.
هیچ چیز ،جز باد، بیابان و زمین یخ زده ای که در آن هیچ جنب و جوشی نیست...

گذر از زمستان _ الیویه آدام
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
496
امتیاز
8,006
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
پدرم در اولین مکالمهٔ تلفنی پرسید: «چرا رفتی؟» دلایلم را توضیح دادم. در دومین مکالمهٔ تلفنی هم پرسید: «چرا رفتی؟» دوباره دلایلم را گفتم. تا زنده بود، در هرمکالمهٔ تلفنی ان پرسش را میپرسید. کم کم فهمیدم که برای او«چرا رفتی؟» یک پرسش نبود یک جملهٔ خبری بود: «کاش نمیرفتی!»


#ابراهیم_سلطانی
 

Sana81

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
1,701
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1400
لازم است بدانید که عذروبهانه هایتان اغواگرند ،
ترس هایتان دروغ میگویند و تردیدهایتان راهزنان زندگی هستند .
_______________________________________________
فقط کسانی که عمیق عشق میورزند ،اندوه عظیم را میفهمند.
_______________________________________________
بهشت روی زمین ، مکان نیست ،حالت است

باشگاه ۵ صبحی ها _رابین شارما
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
496
امتیاز
8,006
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
البته این را همین الان بگویم که از خیلی از کارهایم در زندگی پشیمانم اما از اینکه بی وقفه عاشق ادبیات و سینما بودم و گاهی موسیقی، خیلی رضایت دارم.
احساس میکنم آدمی که نتواند با این سه، ادبیات و سینما و موسیقی خلوت کند و مثل حل شدن شکر در آب با آن‌ها آمیخته شود، انگار در تمام عمر زندگی را از پشت شیشه نگاه کرده، یا از توی قوطی تلویزیون.
باران از پشت شیشه لمس نمیشود و بوی جنگل را از توی تلویزیون نمیشود نفس کشید.

- و تنها عشق چاره ساز است/علی سلطانی
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
496
امتیاز
8,006
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
همه مان میمیریم
همه مان میمیریم نوسال
با گرهی از رنج بر روی گلویمان!
پرده خانه/بهرام بیضایی
 

هاینتس

کافرِ مُزلف | فاحشه
ارسال‌ها
533
امتیاز
8,505
نام مرکز سمپاد
شهر
سال فارغ التحصیلی
0000
{ داد از غریبی! خونم، شرابتان! بنوشید! جسمم، خوراکتان! بدرید! نَفَسم، زندگیتان! بمکید! چشمم، نگاهتان! بخانید! روحم، توانتان! بُکُنید! روزم، شبتان! بمیرید! مویم، راهتان! نروید! رویم، روزتان! بخندید! لبم، مستیِ تان! ببوسید! پایم، راهتان! نخواهید! اشکم، غمتان! ببارید! مستم! مستیم! داد از غریبی! باد! فدا! }

| پوف- نعلبندیان |
 
بالا