فوبیا

[Dr.H.B]

پاسخ : فوبیا

منم ا پرت شدن از ارتفاع میترسم..هم برای خودم هم واسه دیگران..مثلا اگه تو یه فیلم ببینم یکی از یه صخره اویزون شده و دستش به یه درخت بنده(چیزی که تو اکثر فیلمای هندی و جدیدا ایرانی هست)نمیتونم ببینم باید چشامو ببندم و دندونامو بهم فشار بدم..با اینکه میدونم فیلمه ولی بیش از اندازه وحشت میکنم و قلبم تند میزنه..

 

[سیزیف]

پاسخ : فوبیا

من ازخیابون وآتیش میترسم :د
دلیلشم اتفاقایی بوده که جلوی روم به طرز فجیعی افتادن
اون ترس ازمرگ که گفتن بعضیا بحثش ازفوبیافراترمیره فک کنم حملات پانیک باشه باشه

داروهاي مؤثر در درمان فوبي اجتماعي عبارتند از: ۱- مهاركننده هاي انتخابي بازجذب سروتونين ( SSRI ) 2- بنزوديازپين ها ( نظير آلپرازولازوم و كلونازپام ) ۳- ونلافاكسين ۴- بوسپيرون

پانیک همون ترس ازمرگ واتفاق هاو.ی قریب الوقوع وایناست

 

[Darya1995]

پاسخ : فوبیا

درود
واللا چی بگم من 1 زمانایی بود قدیم قدیما من هر3تاشو داشتم اما نشستم با خودم فک کردم برطرف شد.
الان از گربه میترسم فقط یعنی نمیترسما چندشم میشه بهم نزدیک بشه

 

[نسترنگار]

پاسخ : فوبیا

یه راهی هست برای درمان فوبیا، بهش می‌گن فلادینگ. به انگلیسی Flooding. خیلی راه جالب و در عین حال ترسناکیه به نظرم. مثلاً اگر یه نفر از گربه می‌ترسه، می‌ندازنش تو یه اتاق پر از گربه و خودش مجبوره با ترسش در بدترین و شدیدترین حالت ممکن رو به رو بشه و کنار بیاد. فرد مجبوره نوع برخوردش با اون چیزی که موجب ترسش می‌شه رو عوض کنه. به عبارتی ترس جای خودش رو به آرامش می‌ده. خوبیه این روش اینه که سریع جواب می‌ده و معمولاً مؤثره. ولی خب روش‌های بهتری هم وجود دارن.

 

[Darya1995]

پاسخ : فوبیا

واااااااای.چ روش ترسناکی
این طوری که اون طرف دیگه زنده نمیاد بیرون اون داخل سکترو میزنه.

 

[سیزیف]

پاسخ : فوبیا

خوب مثلا کسی ازردشدن ماشینا توخیابون یامرگ میترسه این روشُ چجوری روش اعمال میکنن؟

 

[Parinaz.]

پاسخ : فوبیا

یه راهی هست برای درمان فوبیا، بهش می‌گن فلادینگ. به انگلیسی Flooding. خیلی راه جالب و در عین حال ترسناکیه به نظرم. مثلاً اگر یه نفر از گربه می‌ترسه، می‌ندازنش تو یه اتاق پر از گربه و خودش مجبوره با ترسش در بدترین و شدیدترین حالت ممکن رو به رو بشه و کنار بیاد. فرد مجبوره نوع برخوردش با اون چیزی که موجب ترسش می‌شه رو عوض کنه. به عبارتی ترس جای خودش رو به آرامش می‌ده. خوبیه این روش اینه که سریع جواب می‌ده و معمولاً مؤثره. ولی خب روش‌های بهتری هم وجود دارن.

اگه اینجوری یه خاطره ی خیلی وحشتناک تری براش باشه کاملا نتیجه ی عکس میده فکر کن از گربه وحشت داری بعد بندازنت توی یه اتاق پر از گربه که هرچی هم جیغ بزنی نیارنت بیرون که مثلا برات عادی بشه... واقعا به نظرتون اینجوری ترس میریزه؟

 

[نسترنگار]

پاسخ : فوبیا

اگه اینجوری یه خاطره ی خیلی وحشتناک تری براش باشه کاملا نتیجه ی عکس میده فکر کن از گربه وحشت داری بعد بندازنت توی یه اتاق پر از گربه که هرچی هم جیغ بزنی نیارنت بیرون که مثلا برات عادی بشه... واقعا به نظرتون اینجوری ترس میریزه؟

اتفاقاً نه. وقتی ببینی که نمی‌تونی با ترسیدن به جایی برسی، روشت رو عوض می‌کنی و با آرامش با ترست رو به رو می‌شی.

خوب مثلا کسی ازردشدن ماشینا توخیابون یامرگ میترسه این روشُ چجوری روش اعمال میکنن؟

خب برای همۀ فوبیاها که جواب نمی‌ده!

× درمان اجباری نیست که! قبل از شروع درمان هم روانپزشک به مریضش می‌گه که قراره چی کار کنن!

 

[uranuscelona]

پاسخ : فوبیا

من که با این روش ها حاضرم درمان نشم و همیشه بترسم اخه اینا که سکتت میدن

 

[Aramesh_Z]

پاسخ : فوبیا

من یه مدت قبل از خواب خیلی میترسیدم و این باعث میشد خواب از سرم بپره . از چیزای خیالی میترسیدم
بعد به خالم که روانشناسه گفتم .
اونم گفت که اسامی هر چی که ازشون میترسمو یا حس میکنم وجود دارمو روی یه کاغذ بنویسم بعدشم اون کاغذو بسوزونم و خودمم شاهد سوختنش باشم .
خیلی اثر داره ، حتما امتحان کنید .

 

[sarvenaz_dm]

پاسخ : فوبیا

من مدت های زیادیه(چند سال) که چند فوبیا دارم.البته بعضی از این فوبیاهام یه مقدار عجیبن و من تا حالا نشنیدم کسی این نوع ها رو داشته باشه.
اولین فوبیای من ، از مکان های بسته است. مثلا سال پیش وقتی سوار قطار شدم تا خود صبح با دوستم بیدار بودم.
دومین فوبیای من که منشا اون روهم نمیدونم ترس از نور هست. واقعا دلیلش رو نمیدونم. خیلی هم دارم با این ترسم کنار میام.
و البته آخرین فوبیای من که واقعا برام جالب انگیزه ، ترس از اذان هست.!! من واقعا و به شدت از اذان میترسم. تا جایی که سال پیش موقع اذان های مغرب از بینیم خون میومد.
دنبال منشا این ها هم بودم اما فقط درباه اذان به نتیجه رسیدم و اون این بود که من دوران بچگی تقریبا از صبح ساعت 7 تا ساعت 7 بعد از ظهر تنها بودم و بعد از ظهر ها که تنها میخوابیدم ، دم غروب وقتی که هوا تاریک بود با صدای اذان از خواب می پریدم واز اینکه هنوز کسی نیومده به شدت میترسیدم.

 

[سیزیف]

پاسخ : فوبیا

اون مکان بسته ونورکه عجیب نیست ! ،به اینا چه واکنشی نشون میدی؟

 

[میترا]

پاسخ : فوبیا

من فوبیای ِ خواب دارم . مخصوصن توو شب
مثلن چراغ َ خاموش میکنم بخوابم وقتی میخوام بخوابم همش افکارای ِ ترسناک میاد توو ذهنم و نمیتونم تا صب بخوابم .
حتی یه بار از ترس حمله عصبی بم دست داد . :-s

 

[Quf]

پاسخ : فوبیا

.

 

[Bahar.no]

پاسخ : فوبیا

من چندين سال پيش تو يه فيلم صحنه ي خودكشي يه نفر تو حمومو ديدم ، بعد دوباره يه مدت پيش تو فيلم قلب يخي زنه تو حموم خودكشي كرد :""
حالا من هربار موقع باز كردن در حمام چشمامو ميبندم ، بعد با ترس باز ميكنم و پيش خودم ميگم الآن اونجا پر از خونه ...
------------
بعضيا فوبيا دارن اما نميتونن علتش رو پيدا كنن . مثلا دوست من به شدت از گربه مي ترسه . و دوران كودكيش هم اتفاق خاصي براش نيافتاده . خودش ميگه خالش (خاله كوچيكش :د ) از گربه ميترسه ، به خاطر همين اونم ميترسه :/
يعني احتمالش هست كه افراد صميمي فوبياي مشابه داشته باشن ونسبت به هم تأثير پذير باشن ؟ همچين موردي ديدين ؟

 

[Liese]

پاسخ : فوبیا

وای من فوبیا دارم از نوع اولش از همه حیوونا و اینا میترسم به شدت #-o

 

[Yasaman.k]

پاسخ : فوبیا

من تازگیا فهمیدم به طور مزمنی به سوسک فوبیا دارم! شاید خنده دار باشه ولی مثلا وقتی یه جونور حالا فرقی نمیکنه هزار پا یا هرچز دیگرو ببنیم (مخصوصا این سوسکای بزرگ هستن ) جدا از اینکه جیغ میزنم اونم جیغم طولانی میشه یعنی 5 دقیقه فقط جیغ میزنم که گلوم خشک میشه اخر بار که سوسک کلا سقط شده مرده بازم جیغ میزنم احساس میکنم داره روم راه میره اصن یه شک عصبی بهم وارد میشه! که میشه فوبیا از نوع اولش!

 

[Frmesk]

پاسخ : فوبیا

.

 

[-waha-]

پاسخ : فوبیا

من از تنهایی در تاریکی مطلق،مخصوصا در محیط ها باز یا جدن بسته+بدون هیچ صدایی از وجود آدمایی در اون حوالی میترسم.میگن با ترستون مواجه شید،قبلنا یکی دوبار تا حدی پیش رفتم،ولی دفعه بعد،حس کردم اندفعه بخوام کشش بدم،
یا سکته میکنم یا لکنت زبان پیدا میکنم،که اولیه لوسه و دومیه خیلییی برام ناخوشایند و غیرقابل تحمله .
دلم میخواد یبار دیگه اقدام کنم،پیشنهادی دارید ؟!

 

[ایلیا]

پاسخ : فوبیا

اینجا باید بگیم مثن راه حلو اینا بدین؟پسته اولو خوندم نفهیمدم :/
خب من حس میکنم هر سه تا رو مبتلا باشم،اولی بیشتر از همه،دومی نسبتا کمتر،سومی هم کم،از خزنده ها و عقربو اینا خیلی میترسم،الان اسمشونو اوردم موهای تنم سیخ شده :/ نوع دوم هم نمیترسم از جامعه و مردم،ولی تاجایی که بشه سعی میکنم روبرو نشم باهاش!