همشهری داستان ^_^

سپیده.

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
871
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان3
شهر
شهر _آدم های _افسرده.
پاسخ : همشهری داستان

بشقاب های داستانی ـشو دوست داشتم! 8->
 

sara4

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
114
امتیاز
164
نام مرکز سمپاد
فرزانگان اراک
پاسخ : همشهری داستان

میدونید یکم توش پیچیدس ولی درکل بنظرم خوبه
خیلی نخوندمش ولی معلوم نیس کلا چ سبکیه؟
برای کسایی که دوس ندارن رمان بلندبخونن خوبه
طرح های جلدش هم خوبه
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,151
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : همشهری داستان

23719555624710854204.jpg
جلد این شماره خیــلی خوبه!
ایده‌هایی که برای شماره‌ی نوروزی دارن خیلی خوب بود. مثلا یه جایی اون اواخر پایان خوش یه عکس داده‌بودن به یه عده گفته‌بودن براش داستان بنویسین. یا مثلا «پشت‌صحنه»های بعضی از پایان خوش‌هاشون خوب بود. سی‌دیه هم که هیچی اصن. 8-> مرادی‌کرمانی و سپینود ناجیان کافی نیستن برای خوب بودن یه چیز؟ 8->
از روایت‌ها، روایت حبیبه جعفریان عــالی بود! مال زویا پیرزاد خوب بود؛ مال کیانوش عیاری خیلی خوب بود، مال نغمه ثمینی خوب بود، روایت دوم و سوم معمولی بودن، مال همینگوی -در کمال تعجب- معمولی بود.
از پایان خوش هم، فقط خرده‌روایت‌ها رو خوندم. کلا این مدل جدید خرده‌روایت‌ها رو دوست ندارم؛ مدل قبلی دوست‌داشتنی‌تر بود. :-?? این شماره ولی خوب بود. راضی.
داستان‌های دیدنی هم راضی. :]

بقیه‌ش رو نخوندم هنوز. :ی
 

Silenaaaaa

Sillenor
ارسال‌ها
179
امتیاز
1,162
نام مرکز سمپاد
دبیرستان‌ فرزانگان ۱
شهر
مش‍‌هد
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : همشهری داستان

سی‌دیه هم که هیچی اصن.
قضیه سی‌دیه چیه؟
نگرفتم هنوز این شماره رو.
 

Ham!D ShojaE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
882
امتیاز
12,220
نام مرکز سمپاد
دبیرستان جابرابن‌حیان
شهر
تهران
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی آی‌تی
پاسخ : همشهری داستان

به نقل از وبلاگ همشهری داستان، پست 423 :
مجموعه‌ی صوتی داستان همراه به تیراژ مخاطبان همشهری داستان تکثیر شده و آماده‌ی توزیع همراه مجله است. این مجموعه‌ی هیجان‌انگیز صوتی که با صدای خود نویسندگان آماده شده هم مجموعه‌ای آرامش‌بخش و رویایی برای داستان دوستان کشور است و هم بهترین عیدی برای فارسی‌زبانان خارج از کشور. هم دمِ راهی دوست‌داشتنی آنهایی است که دوست دارند در سفر هم بی‌داستان نمانند هم نوروزانه‌ای است برای رساندن به دوستان خارج از کشور تا بدانند داستان امروز ایران چه طعمی دارد (به خصوص برای نسل‌های تازه‌ی ایرانیان مقیم که فارسی خواندن نمی‌دانند).

بهار آدم حوصله‌ی کتاب و کاغذش کم می‌شود. دلش می‌خواهد بزند بیرون. گفتیم کاری کنیم داستان‌ها هم با شما بیایند. حیف بود بهار بگذرد و شما بی‌رویا و خیال بمانید. داستان همراه تلاش کوچک تحریریه‌ی داستان است برای اینکه در سفر، جاده، در پیاده‌روی و گذر از شهر هم بی‌داستان نمانید.

داستان‌هایی که در این مجموعه خوانده شده، در طول 2 سال انتشار همشهری داستان، محبوب خواننده‌ها بوده‌اند. می‌شد برای خواندن داستان‌ها از گوینده‌های حرفه‌ای دعوت کنیم یا از صداهای شناخته شده و مشهور کمک بگیریم اما فکر کردیم صدای نویسنده، اصالت خیال را بیشتر می‌کند. وقتی این داستان‌ها را با صدای نویسنده گوش می‌کنیم انگار به دنیای ذهن و رویای او وارد شدیم.

نویسندگانی که صدایشان را در این مجموعه می‌شنوید این دوستان هستند:
کوروش اسدی، سلمان باهنر، حامد حبیبی، احمد دهقان، محمد صالح‌علا، محمد طلوعی، محمد کشاورز، هوشنگ مرادی کرمانی، سپینود ناجیان و فریبا وفی
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,151
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : همشهری داستان

وقتی مجله رو گرفتین حتما حتما حتما نگاه کنین ببینین سی‌دیه باهاش هست یا نه. خیلی خوبه این. 8->>>

× بعدا: یه «یک خاطره» هست یه متنه با یه سری عکس، با محوریت تخمه خوردن؛ خب؟ اون عــالی بود متنش.
«یک تجربه» هم اونی که مال زهرا الوندی بود خیلی خیلی خیلی خوب بود. بقیه صرفا «خوب» یا معمولی بودن؛ ولی اون عالــی بود.
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,151
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : همشهری داستان

× مدیر حق داره پست متوالی بده اصن. :-‌"

انقد پایان خوش، ذوق‌زده‌م کرد که نگو. 8-> نوشته‌ی یاسر مالی عــالی بود! تمام مدت نیش‌م باز بود رسما. :د
نقاشی‌های کامبیز درم‌بخش مث همیشه خوب بود. :]
چیز، اون داستان‌هایی که برای عکسه نوشته‌بودن خیلی خوب بود! :‌)) مخصوصا آخریه؛ مال امیرحسین هاشمی. :‌))) اولیه و دومیه و مال سپینود ناجیان هم خوب بودن؛ راضی.
یک شغل مث همیشه بود؛ خوب و قابل‌قبول.
یکی هم بود درباره‌ی نویسنده‌هایی بود که کتاباشون رو مردود کرده‌ن؛ خب؟ اون هم خیلی متفاوت بود؛ راضی. :د

هنوز داستان‌هاش رو شروع نکرده‌م :-‌"

× یک روز بعد از روز ارسال پست: «آروبای من» محشــر بود. :‌)))
 

Fireball.II

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,458
امتیاز
8,723
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
علوم پزشکی زاهدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : همشهری داستان

بعد عمری داستان خریدم باز :د
7 تا از روایت ها رو خوندم حدودا
تا اینجا بانوی قرمز پوش و میراث جهانی بشریت رو دوس داشتم :پی
بعد الانم دارم "داستانِ همراه " گوش میدم ، ایدشون لایک !^_^

×تکمیل میشه ! :د
 

یلدا-ق

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,971
امتیاز
2,905
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
نجوم
پاسخ : همشهری داستان

خب فعلا "زهرا و توسعه ی روستایی" رو خوندم و "بانوی قرمز پوش"
هر دو خوب بودن
داستان همراه رو هم هنوز نگوشیدم
خب میراث جهانی بشریت هم خیلی خوب،به نظرم پارتی ترمیناتور واقعا عالی بود،اصلا هم لوس نبود ولی شاید بعضی جاها زیادی نمک اضافه شده بود به ماجرا
نوشتن داستان برای یک عکس...خب باید بگم کلا عکس خیلی فضای سور رئالیستی داره(به نظرم) و 3 تا داستان اول هم که من خوندم فضاشون اینجوری بود...نفهمیدم چرا نویسنده ها سعی داشتن حتما فضای داستانشون سور رئالیستی،رمز آلود تا حدودی ترسناک باشه،خوشم نیومد در کل
 

anahid_30s

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,029
امتیاز
1,985
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1392
پاسخ : همشهری داستان

میراث جهانی بشریت عالی بود.
از بانوی قرمزپوش خوشم نیومد.
به نظرم آقای مالی این دفعه بی مزه شده بودن.
ایده نوشتن داستان برای یه عکس عجیب، فوق العاده بود. مرد گوشه عکس و آخری و انتخاب طبیعی رو خیلی دوست داشتم.
نوشته خود خانم مرشدزاده هم عالی بود. (در آستانه)
و جلدش ... که حرف نداشت.
 

فـ ـاطـ ـ يما!

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
1,736
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مش‍‌هد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
هنر اصفهان
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : همشهری داستان

صرفا جهت اطلاع رسانی بگم: :د
داخل صفحه ی 35 داستان شماره ی 4 گفته شده که " شماره ی اردیبهشت به دلایل اجرایی،کمی دیرتر از اول ماه به دکه ها می آید.
لطفا طبق معمول ابتدای ماه منتظرش نباشید"

+ من یه عادتی دارم اونم اینه که وقتی داستانُ می خونم یه اتود دستم می گیرمُ شروع خوندنُ پایانشُ اون بالا یه گوشه می نویسمُ
زیر جمله هایی که بیشتر درگیرم می کنن هم خط می کشم،البته نمی دونم کار درستی می کنم یا نه! اما شخصا دوس دارم این کارُ! :د
 

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : همشهری داستان

خرده روایت های زن و شوهری مثل ِ همیشه ( و حتی بیشتر!) فوق العاده بود... یکی از بهترین قسمت های مجله در کل همین خرده روایت ها... است.
 

سیزیف

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
757
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : همشهری داستان

به نظرم یه جوربی نظمی اِ تو تاپیک اینکه بیایم بگیم ازاین خوشمون اومد ازاین نه:-"
نقدکنیم داستان یاروایتی روکه دوست داشتیم بهترنیست؟
داستان همراهُ هنوزگوش نکردم :-"
پنجره ی جومری به نظرم توی داستان ها ازهمه بِتربود
خیلی ساده ولی عمیق !
توی روایت ها هم موزه ی مادربزرگ وسراپاسفید عالی بودن به نظرم !
موزه ی مادربزرگ فضا سازی خوبی داشت به نظرم وخوب هم ترجمه شده بود به نظرم یه جورایی روابط خوانوادگی روهم نقد کرده بود
 

shshsh

sh m
ارسال‌ها
571
امتیاز
1,578
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : همشهری داستان

مسلمونا، کمک کنین! :-<
من از بیستم رفتم دنبال مجلّه، «هیچ‌جا» حتّا «یه نسخه» هم ازش نداشت. «هیچ‌جا».
من الان چه خاکی به سر کنم؟ یکی کمک کنه!
نمایندگی فروشُ اینا ندارن؟ چه‌جوری باید این شماره‌شُ از جایی غیر از دکّه‌ی روزنامه‌فروشی گیر آورد به‌نظرتون؟
یکی کمک کنه! :-<<<<<
 

سیزیف

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
757
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : همشهری داستان

بااین شماره تماس گرفتی؟
84321751
فک کنم باید به این زنگ بزنی بعد هماهنگ کنی وتهیه :-"
چی بافتم :D
 

یلدا-ق

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,971
امتیاز
2,905
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
نجوم
پاسخ : همشهری داستان

به نظرم ایده mosquitoخوبه،ینی به داستان یا روایت رو انتخاب کنیم بعد همه اونو نقد کنن مثلا،میتونیم رای گیری کنیم حتی
 

Silenaaaaa

Sillenor
ارسال‌ها
179
امتیاز
1,162
نام مرکز سمپاد
دبیرستان‌ فرزانگان ۱
شهر
مش‍‌هد
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : همشهری داستان

«چطور آماده نوشتن می‌شوم» رو خیلی دوست داشتم. خیلی خوب احساستش و کارایی رو که می‌کنه توصیف کرده.8)
بعد این عکسش هم خیلی قشنگ بود.گویا اتاق و میزکار ویرجینیا وولف ـه. خیلی اتاق قشنگی داره خلاصه:د
خرده‌روایت‌ها هم خیلی خوب بود،مثل همیشه. اصن من عاشق زهرا الوندی‌م.این از خرده‌روایتش اون از یک‌تجریه‌ش.همون قطاره. 8->
بعد یک سری هم بودن اصن دو خط خوندم،ول کردم. خوشم نیومد اصن. مثل «خانواده ژنرال» و «گاوبازی». خوشم نیومد:|
کلا این داستان‌هایی که مربوط میشه به هند خیلی خوب‌ئن.پنجره جومری و سراپا سفید. بعد کلا کتاب‌های هندی‌ ئم خوبن آخه.مثل مترجم دردها و چاندرا. :-" هندی‌ها خیلی خوب‌ئن. ;;)
داستان همراهم خیلی خوب بود. بعد هرچقدم داستان بعضی‌هاشون خوب بود ولی خیلی بستگی داشت به صداشون. مثن صدای یکی‌شون این‌قد خسته بود که من هیچی نفهمیدم از داستان! خوابیدم. :-"
به نقل از شـکیبا :
مسلمونا، کمک کنین! :-<
من از بیستم رفتم دنبال مجلّه، «هیچ‌جا» حتّا «یه نسخه» هم ازش نداشت. «هیچ‌جا».
من الان چه خاکی به سر کنم؟ یکی کمک کنه!
نمایندگی فروشُ اینا ندارن؟ چه‌جوری باید این شماره‌شُ از جایی غیر از دکّه‌ی روزنامه‌فروشی گیر آورد به‌نظرتون؟
یکی کمک کنه! :-<<<<<
اسپم: بیا من خودمو فدا میکنم.بیا داستان من رو بگیر. :-<
به نقل از آیدا-ق :
به نظرم ایده mosquitoخوبه،ینی به داستان یا روایت رو انتخاب کنیم بعد همه اونو نقد کنن مثلا،میتونیم رای گیری کنیم حتی
آره ایدهء خوبیه. میتونیم بین چاهار پنج‌تا از داستان,روایت,...که موافقن که بهتر از بقیه هست نظرسنجی بذاریم.
 

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,954
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
پاسخ : همشهری داستان

جمله‌ش رو دوس داشتم «بی قرارش کند پس گوید قرار گیر»
شماره ی اسفند ُ فروردین از وقتی من دارم همشهری داستان ُ دنبال میکنم جز ِ بهترین ها بود واقعاً!
طرح ِ جلدش خیلی خوب بود ، دوسش داشتم .
اکثر ِ روایتا و داستانا و کلاً همه چی خوب بود ، ولی یه سری‌شون چِشَمُ بدجور گرفت :د
"زهرا و توسعه ی روستایی"واقعاً یک واقعیت بود،منظورم داستانش نیست، قضیه‌ش واقعا یه چیزیه که خیلی تو جامعه بی داد میکنه . شعار!!
"میراث جهانی بشریت"هم خوب بود،ولی من نمیتونم با همچین آدمی کنار بیام :د
"سراپا سفید" رو دوس داشتم ، خوب بود.
"گاوبازی"هم خوب نبود .
داستانا اکثراً قوی بود ُ دوس داشتنی .
"پنجره ی جومری "خیلی خوب میشد اگه جومری با مانگرو ازدواج نمیکرد ... بیچاره :- <<< :د
"خانواده ی ژنرال"رو خیلی دوس داشتم ، به روحیَم میخورد :د
"ازدواج با روح"هم جالب بود و البته عجیب!
"رفتن"یه جورایی ذهنم رو درگیر کرد،خوب بود.
"پریشان خانه"یه جورایی خاله زنکی بود بنظرم :- "
"شش و سی دقیقه ی عصر"رو خیلی دوس داشتم ، هیجانش خیلی ملموس بود، خودم شخصاً خیلی دوس داشتم بفهمم چی میشه آخرش!
چلیک چلیک یکی از بهترین بخشا بود ... نثرش رو اگه جدی بگیری، با وجود اینکه یه جاهایی خنده دار به نظر میاد ولی عالیه ، کاملا منطقی بود و صحیح 8->
"بیگانگان در ترن "رو خیلی دوس نداشتم، یه جوری بود!فک کنم ای حسّم بیشتر به خاطره ماجرای سیمای زنی در جمع بود .واقعاً خیلی ناراحت کننده بود ، بد بود."امید لوکوموتیو "خیلی غم‌انگیزبود،ناراحت شدم .اولیش،"خوجه ممد"هم خوب بود ."آن سوی در کشویی " هم خوب بود :د
درباره ی داستان رومعمولا نمیخونم ولی این سری مردود رو خوندم ، جالب بود در کل!نظر خاصی ندارم.

اما بخشِ دوس داشتنی ِ ماجرا!
پایان ِ خوش .
مثه همیشه خوب بود ، منتهی این دفه خرده روایت های زن ُ شوهری رو خیلی بیشتر از قبل دوس داشتم ، جالب بود!البته فک کنم بعد این یه دعوا راه افتاده بینشون :)) :-"
سانچوپانزا رو دوس نداشتم این دفه،برخلاف ِ همیشه!مسخره بود یکم!
قصه های شهر دیوانه ادبیاتش برام جالب بود! :)) بد نبود ، متوسط! :د
"داستان ِ یک عکس"خلاقانه بود ، خوب بود ولی بعضی داستاناش حقیقتاً مزخرف بود [نظر شخصی]از همشون بهتر "نشسته از چپ بود بود، فی الواقع عالی بود!

در کل راضی بودم ازش ... خیلی خوب بود ;;)

درباره‌ی داستان همراه هم نظرم کاملاً مثبته!واقعاً ایده‌ش لایک .
تو مسیر ِ سفر که بودیم موقع‌ای که حوصله ی خوندن نداشتم میذاشتمش با خونواده گوش میدادیم ... اونا هم خوششون اومد 8->
داستاناش هم خوب بودن قاعدتاً :د البته هنوز بعضیاشونو گوش ندادم!
 

منتظر

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
182
امتیاز
827
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : همشهری داستان

کاملا موافق با شقایق

من البته داستان همراهش رو زیاد دوس نداشتم.
ایده اش عالی بود واقعا /m\
اما داستانای خوبیو انتخاب نکرده بودن به نظرم.
داستان اولش عالی بود. ( اسمش ته خیار بود؟ :-??) مسافر هم

چیلیک چیلیک !

داستان یک عکس ... محشر بود

من اولش فکر می کردم قراره هر کدوم از ادمای توی عکس قصه شونو تعریف کنن .
یعنی قراره چندتا داستان با یه قسمت مشترک داشته باشیم .
 

سیزیف

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
757
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : همشهری داستان

داستانِ رفتن منُ یه جورایی درگیرکرد طوری که قاطی کردم چی شد یا حتی به خاطراینکه فقط ضمیر داشت به عنوان نهاد دوباره برگشتم ببینم کی به کی بوده
ینی کی چی گفته .
 
بالا