اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم اره من اشتباه كردم
من اعتماد كردم
اين من بودم كه خواستم كمكي كرده باشم اين من بودم كه نتونستم تشخيص بدم همكلاسيام دوستام چطور ادمي بودن
اعتراف ميكنم تقصير خودمه
اما ايا جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرمم اينقد بزرگ بود؟؟؟؟ :|
يني نبايد اعتراف كنم؟؟؟؟
بايد انكار ميكردم؟؟؟؟؟
اعتراف ميكنم پشيمونم :-<
اعتراف ميكنم خستم (:|
الان حس ادمي رو دارم كه لبه يه پرتگاه و داره اعتراف ميكنه :|
و
فقط ميخواد خدا خودش مواظبش باشه
اعتراف ميكنم خداجونم بي تو تنهام خيلي تنها
...............
اعتراف ميكنم خيلي دوست داشتم ميشد بعد هر اتفاقي بگم ولش كن و ساده رد بشم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا سال قبل نمیدونستم هم نام یعنی هم اسم!! همه جور فکری در مورد این کلمه کرده بودم : لقب!! فحش!! و ... ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوز وسایل هفت سین رو قفسه س و من هنوز جمع نکردم!! ;D

همسایه ها یاری کنید .. ;D

سال نو مبارک .. ;D


=)) =))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از 91 تا حالا کتاب خونم مرتب نکرده بودم شاید3 4 ماه یا بیشتر
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم برای نوشتن رو هر صفحه از دفتر خط ها رو میشمرم تا همه نوشته هام مثلا یه خط در میون سه خط در میون باشه و مثلا دو خط یا چهار خط در میون نشه
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از N.Y.M :
اعتراف میکنم از 91 تا حالا کتاب خونم مرتب نکرده بودم شاید3 4 ماه یا بیشتر
میگم من هیچوقت مرتب نکردم!!!!
-----------------------------------
اعتراف میکنم اصلا دوست ندارم برم میدون تیر، ولی میخوان ببرنمون!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم گاهی وسط حرفام کلا یادم میره عنوان بحث چی بود :)) ولی به خاطر غرورم ادامه میدم به طوری که اثلا انگار نه انگار که دارم چرت و پرت میگم :)) بعدشم که میفهمم هیچ ربطی نداشته سعی میکنم دلایلی بیارم که قانع کننده باشه :))
گرچه هیچ وقت خودم قانع نمیشم اما همیشه دیگران قانع میشن :دی
و کلی هم تحسین میکنن :دی
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دیشب رفتم رو تخت داداشم خابیدم..اون بدبختم رفت رو تخت من خابید..بعد نصبه شب بیدار شدم رفتم رو کاناپه خابیدم...صب دیدم بابام داره داداشمو بیدار میکنه میگه تو خجالت نمیکشی جای بچه خابیدی؟؟نگا چجوری رو کاناپه خابیده...
داداشم= :| :-L
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم ديشب وقتي ساعت 3:30 نصفه شب با صداي خنده دختر عموم از خواب پريدم همه عالم و آدم (از پسر عمو كوچيكم تا عمو بزرگم)فحش دادم
آقا آدم ميره مهموني كه تا 3 نميشينه نميگن بچه مردم فرداش آزمون داره ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که دیروز وقتی از خواب عصرونم پاشدم فک کردم صبحه رفتم صورتم شستمو خواستم لباس عوض کنم که ساعتو که دیدم فهمیدم چقد ضایع شدمه ;;) :>
 
پاسخ : اعترافگاه !

خدایا منو بخاطر تمام والفجرایی که سر تست هام زدم ببخش!!!!!
(لا مصب یکی دوتا هم نیستن که..... تخصصی تو این کارم..... ;D )
ولی میتونم از خودم دفاع کنم!
دکترهای با وجدان کاری، مسولیت پذیر، با انصاف، مستعد، بی اعتنا به پول، دلسوز، (دیگه بقیشو فاکتور میگیرم... ;D ) که از درد استرس این آزمون ها و تست ها سالم مونده باشن تو جامعه ی ما انگشت شمارن.....
با این وجود دیگه خودت بهتر از هر کسی میدونی چقد به حضور من در جامعه ی پزشکی نیاز مبرم هست!
:-"
;D




:|
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم اين قدر روزاي تعطيل ميخوابم كه مامان بيچاره م تسليم شده اصن... :-" ديروز زنگ زده ميگه دخترم خيلي نخواب ديگه تا ده و يازده بلند شو... :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می‌کنم کاملا تقصیر خودم بود که چونه برادرم شکست. دست و پاهاشو بسته بودم براش لنگ گرفتم. 8-| (الآن می‌فهمم چقدر مزخرف بودم) ولی در اعترافاتم نزد پدر مادر گرامی فقط گفتم که دست و پاشو بسته بودم و خودش خورد زمین. چه بازی‌های زشتی می‌کردیم. همش گروگان‌گیری اینا بود.
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم بیشتر مواقع گند ها مُ تو خونه میندازم گردن ِ خواهرم X_X
البته چون کوچولو ِ زیاد گیر نمیدن بش #:-S
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خیلی دوس دارم وسط جمع صدای گوسفند ( :دی ) دربیارم ببینم چه حسی به آدم دست میده ... !
اعتراف میکنم خیلی دوس دارم از افراد تست صدا بگیرم با تکست : بع بع ... ( :دی )
اعتراف میکنم عاشق جو گوسفندی ام ( :دی )
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم هر وقت معلم عربیمون می خواد بپرسه می رم تو کیفم دنبال مدادم می گردم ;D جواب داده تاحالا ازم نپرسیده.
اعتراف می کنم سره همه امتحانا تقلب نکنم برگمو تحویل نمی دم.
اعتراف می کنم هر وقت سر کلاس بچه ها میزنن رو میز من استارتشو می زنم و بقیه اخراج میشن ;D ;D ;D
اینو نمی خواستم بگم ولی همیشه قبل از خواب می رم سمپادیا وگرنه خوابم نمی بره. ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

الان سه تا گچ روی میز کامپیوترم هستش...
اعتراف میکنم برای سومین بار فک کردم قنده و برداشتم که بخورمشون دیدم گچه !!!!!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از یه نفر به شدت متنفرم ولی برای حفظ ظاهر باهاش حرف میزنم و این حرفا
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از دست همه ناراحتم!!!همین!! :|
 
Back
بالا