اعترافگاه!

Sana81

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
1,701
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1400
اعتراف میکنم وقتی داشتم از دوستان تو مدرسه تکواندو یاد می گرفتم زدم پرده رو از گیرش کندم:-":-":-wX_X
#جوگیرنشویم
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,811
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
اعتراف میکنم تو دبیرستان بلاهایی سر بچه های مردم آوردم که حتی نمیتونم اعترافشون کنم :-"
 

نسیـم

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
سابقه مدیریت فروم
ارسال‌ها
1,443
امتیاز
35,235
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرراز
سال فارغ التحصیلی
98
اعتراف میکنم گاهی وابستگی هایی بع ادم هایی پیدا میکنم که بعدش به خودم میگم هی حواست هست داری چیکار میکنی ؟ و حالم از این حالت بهم میخوره
 

A M I N

به یاد دارک لایت خدابیامرز
ارسال‌ها
3,895
امتیاز
37,746
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
جا داره اعتراف کنم ندیدمش ولی از سطح توقعاتش تو خیلی از زمینه ها حالم به هم می خوره.
و البته این هیچی از حرف حق زدنش کم نمی کنه و البته جا داره که نظر منو به هیچ هم نشمره.
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
659
امتیاز
6,644
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
اعتراف می‌کنم تازه پی بردم از بین کسایی ک می‌شناسم تنهآ کسی هستم ک مدادو بین انگشتای ۳ و ۴ از سمت انگشت شست می‌گیره :/
نقطه تقارن ۴ تا انگشت :)) :))

اعتراف می کنم مداد رو می تونم با هر چند تا انگشت که می خوام بگیرم و بنویسم >:D<>:D<>:D<
 

رحمتی!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
659
امتیاز
6,644
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
باشه
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
یه خورده شیمی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
پلیمر
اعتراف می کنم تا کلاس سوم مثل اوباما می نوشتم (دستمو می چرخوندم و بعد می نوشتم )
 

mohammadsaleh40

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
294
امتیاز
437
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گناباد
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
کامپیوتر مرحله دوم با کمال تعجب قبول شدم
دانشگاه
پردیس شهید بهشتی مشهد
رشته دانشگاه
آموزش ریاضی
اسم معلم عربیمون معصومه باقری است.
اعتراف می کنم صد دفعه عین خل ها بهش گفتم خانم معصومی:D
چند دفعه هم نزدیک بود معلم فیزیک مون رو به اسم کوچیکش صدا کنم ( و بگم: خانم هانیه!):)):))
اعتراف می کنم یه دفعه سر کلاس ورزش باید به پشت می دوییدیم . من یه هو از پشت خوردم زمین. خیلی ضایع بودم:-":-"
اعتراف می کنم یه بار به معلم زبانم درباره ی نوشتن تکالیف دروغ گفتم:-ss:(
و اعتراف می کنم یه بار جواب تیکه ی معلم فیزیکمون رو با تیکه دادم!!! نزدیک بود بفرسته منو پیش مشاورمونO_o
او هوهو واز من یه سری اعتراف کنم رو دست اینا (ولی شبیه)
من اعتراف می کنم سر کلاس شیمی به معلمم گفتم سروش ...
(سروش اسم داداش کوچیکمه و بعد کل کلاس با خبر کشی یکی از بچه ها فهمید من اسم داداشم رو گفتم)
اعتراف می کنم تو راهنمایی معلم علوممون (رشته اصلیش فیزیک بود) یکی از بچه ها چ#$کش بود هی طرف داریش رو می کرد و بقیه باهاش همیشه متلک می نداختن یعنی نصف زنگ معلم به ما ما به معلم .
اعتراف می کنم بچه های کلاس ما یک مشت دزد محضا یکیش همین amirreza rahmati@
اعتراف می کنم همین ارازل جا مدادی یکی از بچه ها رو دزدیده بودن قایم کرده بودن اونم برای این که کسی روش کلیک نکنه هیچی نگفته بود زنگ آخر شده بود کسی که دزدیده بود فراموش کرده بود جامدادیش رو ورداشه.
اعتراف می کنم یکی از بچه های کلاس کیفش رمزیه ولی بچه های ما رمزش رو باز می کنن و به حدی از توش می دزدن که کیفش سبک می شه میاد سر کلاس می گه :« اصلا تغییر وزن نداده ک@#شا بدین وسایلم رو.»
 

The end

کاربر فعال
ارسال‌ها
71
امتیاز
218
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
المپياد رياضي
اعتراف ميكنم من خسته ترين آدم دنيام
و....................احمق ترين.............................چون به يه......P:<........ اعتماد كردم
 

mohammadsaleh40

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
294
امتیاز
437
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گناباد
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
کامپیوتر مرحله دوم با کمال تعجب قبول شدم
دانشگاه
پردیس شهید بهشتی مشهد
رشته دانشگاه
آموزش ریاضی
او هوهو واز من یه سری اعتراف کنم رو دست اینا (ولی شبیه)
من اعتراف می کنم سر کلاس شیمی به معلمم گفتم سروش ...
(سروش اسم داداش کوچیکمه و بعد کل کلاس با خبر کشی یکی از بچه ها فهمید من اسم داداشم رو گفتم)
اعتراف می کنم تو راهنمایی معلم علوممون (رشته اصلیش فیزیک بود) یکی از بچه ها چ#$کش بود هی طرف داریش رو می کرد و بقیه باهاش همیشه متلک می نداختن یعنی نصف زنگ معلم به ما ما به معلم .
اعتراف می کنم بچه های کلاس ما یک مشت دزد محضا یکیش همین amirreza rahmati@
اعتراف می کنم همین ارازل جا مدادی یکی از بچه ها رو دزدیده بودن قایم کرده بودن اونم برای این که کسی روش کلیک نکنه هیچی نگفته بود زنگ آخر شده بود کسی که دزدیده بود فراموش کرده بود جامدادیش رو ورداشه.
اعتراف می کنم یکی از بچه های کلاس کیفش رمزیه ولی بچه های ما رمزش رو باز می کنن و به حدی از توش می دزدن که کیفش سبک می شه میاد سر کلاس می گه :« اصلا تغییر وزن نداده ک@#شا بدین وسایلم رو.»
اعتراف می کنم سرکلاس یه معلم پروازی زبان بودیم کلاس پر تجربی بود(5 ریاضی بیست سی تجربی) یکی از تجربی ها که کنارم نشسته بود رفت بیرون برگشتم با ایما و اشاره به یکی از همکلاسی هام گفتم :«گفت به وسایلش دست نزنیم؟»
...



ولی دلم به حالش سوخت دست نزدم.
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
1,347
امتیاز
43,870
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
اعتراف میکنم که اونروز تف کردم تو لیوان چایی خانوم.ه
ولی نفهمید و خورد=)
حالا ی تف بود دیگ چیز مهمی نبود ک:-"
 

Samin00

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
105
امتیاز
1,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1400
اعتراف میکنم بچه که بودم با بابام دعوام شده بود منم واسه اینکه تلافی کنم رفتم حشره کش و هرچی پیف پاف و اینا بود خالی کردم رو کت و شلوارش که تازه خریده بود :)):)):)):D
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,811
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
اعتراف میکنم به عنوان دانشجو سال سوم شهید بهشتی بلد نیستم غذا رزو کنم :|
 

mohammadsaleh40

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
294
امتیاز
437
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گناباد
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
کامپیوتر مرحله دوم با کمال تعجب قبول شدم
دانشگاه
پردیس شهید بهشتی مشهد
رشته دانشگاه
آموزش ریاضی
اعتراف می کنم روز پنج شنبه آزمون امتحان نهایی دوازدهم شبیه ساز تو کل شهرستان حوضش مدرسه ما بوده از کلاس 10 نفری ما 1 نفر شرکت کرد(با وجود این که گفته بودن نمرش رو تأثیر می دن) اون یه نفر هم می گفت خوب شما که جایی نگفته بودین که شرکت نکنیم.(راست هم می گفت هیچ کس به کس دیگه ای نگفته بود که نریم و تازه می گفتیم شاید بریم امتحان)

این که معلم فارسیمون بهمون می گه شيٌ عجاب الکی نمی گه
 

mahta.e

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,284
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
امیرکبیر
تلگرام
اینستاگرام
باید اعتراف کنم هر موقع اومدم اعتراف کنم ذهنم خالی شد قشنگ مای میاند ایز بلنک:/
 

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,843
امتیاز
26,237
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
اعتراف میکنم در دوران طفولیت:-"
فک میکردم هرکی ازدواج کنه بعد ی سال باید بچه داشته باشه
بعد ی زوجی داشتیم تو فامیل اینا بچه دار نمیشدن
من فک میکردم اینا ب ما دروغ میگن ک ازدواج کردن و ب نظرم از متفورترین موجودات جهان بودن:-"
اصن با ی نفرت خاصی نگاهشون میکردم:-"
 

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,483
امتیاز
70,509
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
میخوام اعتراف کنم تو دوازده سالگی که داشتم پریچهر مودب پور رو می‌خوندم و می دیدم پریچهر بچه دار نمیشه، زدم زیر گریه که نکنه منم بچه دار نشم‌.
 

امیرحسین

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,075
امتیاز
16,447
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
مهندسی برق
اعتراف می‌کنم که من فکر می‌کردم این‌ خواب‌هایی که از آینده خبر می‌دند مختص ایرانی‌هاست (البته تا به الان درصد قابل توجهی مشاهده کردم که درست خبر دادن) و جای دیگه از این خواب‌ها دیده نمیشه ولی امروز صبح خواهر آمریکایی گفتش که وقتی تنها دو هفته از چت کردن با شوهرش می‌گذشته، مادر شوهرش خواب دیده که پسرش با یه پرستار بلوند ازدواج می‌کنه و دو قلو دختر به دنیا آورده.
حالا درسته که 2تا پسر بدنیا آوردن ولی بخش بلوند و پرستار بودنش درسته :/
 

ید

...
ارسال‌ها
542
امتیاز
7,783
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1399
نهایتا دو هفته!
 
بالا