- ارسالها
- 1,443
- امتیاز
- 35,235
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- شهرراز
- سال فارغ التحصیلی
- 98
بزارین براتون اعترافی کنم بسی خنده دار
عاقا ما سه سال پیش سرویس مدرسمون اومد خواب افتاده بودیم از اونجایی که ادم بی نظمی هستم شلوار مدرسه ام معلوم نبود کجا هست بابا هم هی غر که زود باش رفت من نمیبرمتااا هیچی منم رفتم تو کمد مامان تو تاریکی فک کردم این همون شلوار سرمه ای خودمهه دیگه هیچی پوشیدم تو سرویس فهیدم ای داد بیداد این چرا این همه گشاده نگاه کردم دیدم اااا مشکیه که هیچی تا در مدرسه همینجوری شلوارمو با دست گرفته بودم تصور کنید دیگه رفتم تو مدرسه سنجاقای تابلو ها کندم شاید بشه کاری کرد دیدم نمیشه رفتم به خدمتکاره گفتم سوزن دارید با نخ گفت وااا ساعت ۶صبح سوزن میخوای چ کنی ؟گفتم حالا بده داد رفتم ت اتاق مشاوره دوختم حالا بلندم بود ت حد امکان کشیدم بالا حالا فاق شلوار هم کوناه بود
عاقا ما سه سال پیش سرویس مدرسمون اومد خواب افتاده بودیم از اونجایی که ادم بی نظمی هستم شلوار مدرسه ام معلوم نبود کجا هست بابا هم هی غر که زود باش رفت من نمیبرمتااا هیچی منم رفتم تو کمد مامان تو تاریکی فک کردم این همون شلوار سرمه ای خودمهه دیگه هیچی پوشیدم تو سرویس فهیدم ای داد بیداد این چرا این همه گشاده نگاه کردم دیدم اااا مشکیه که هیچی تا در مدرسه همینجوری شلوارمو با دست گرفته بودم تصور کنید دیگه رفتم تو مدرسه سنجاقای تابلو ها کندم شاید بشه کاری کرد دیدم نمیشه رفتم به خدمتکاره گفتم سوزن دارید با نخ گفت وااا ساعت ۶صبح سوزن میخوای چ کنی ؟گفتم حالا بده داد رفتم ت اتاق مشاوره دوختم حالا بلندم بود ت حد امکان کشیدم بالا حالا فاق شلوار هم کوناه بود