اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اعتراف میکنم چند نفر تو سایت هستن اگه دست من بود کاملا بی دلیل بن فور اورشون میکردم
یعنی اینقد نمیخوام اینجا باشن
 
اعتراف میکنم زدم یکی از وسایل مامانمو شکستم و صداشم در نیاوردم
 
اعتراف می کنم میرم سوالایی که تو صندلی داغ میپرسنو واسه خودم جواب میدم و با حسرت به صندلی داغ نداشتم فکر میکنم:))
 
اعتراف میکنم وقتایی که فهمیدم یه پسری از دوستام با یه دختر دیگه هم دوسته خیلی حسودیم شده و کلا ارتباطم رو با اون پسر قطع کردم یا حداقل یه تایمی رو ازش دور شدم تا یادم بره با دخترای دیگه هم دوسته :)) [به مرض تمامیت خواهی دچارم حتی درباره ی دوستای کاملا معمولی:))]
 
اعتراف میکنم تاحالا فکر می کردم علیرضا عَصار،
عُصار(عُصارِ)بود
 
اعتراف میکنم که ایدم راجع به بخشندگی بیش از حد اشتباه بوده و از این به بعد دو دو تا چهار تا میکنم ببینم به کی ،چی دارم میبخشم و در ازاش چی گیرم میاد.
 
اعتراف میکنم علاوه بر اینکه قبلا فک میکردم @mahzoun99 دختره تا همین چند دقیقه پیش اسمشو همش میخوندم ماژون :)):|
 
اعتراف می کنم
بچه که بودم
یه بار با آجر زدم تو سر بابام که ببینم از این ستاره ها دور سرش میاد یانه:)
اونم گرفت جوری زدم که ستاره ها دور سر خودم چرخید:/
 
اعتراف می‌کنم هنوزم گاهی از تاریکی میترسم!!!:-"
 
وقتی مامان بابا نمیزارن چیپس و پفک بخوریم
منو داداشم نقشه میریزیم میریم سوپری رو خالی میکنیم
سوپری سرکوچمونم مارو لو میده عنتر :|
 
اعتراف میکنم احساس میکنم سنم از بقیه همکلاسیام بیشتره، چون مسائلی که برا اونا مهمه، یا باعث میشه بخندن و گریه کنن، یا عصبانیشون میکنه، در نظر من خیلی بچه گونه و پیش‌پاافتاده و کم‌اهمیتن.
 
اعتراف میکنم، همیشه فکر می کردم :
"آلفرد هیچکاک تقدیم میکند"،

"آلفرد هیچگاه تقدیم نمیکند" بود
نمیدونم چرا اینجوری میدیدم
 
اعتراف می‌کنم که وقتی می‌رم آرایشگاه بعد از چند دقیقه چشام گرم می‌شه و خوابم می‌گیره. قشنگ اگه اون آرایشگر یه 10 دقیقه به دست آوردن توی موهام ادامه بده من خوابم برده:))
==
آرایشگاه=پیرایشگاه :|
حالا هرچی خودتون دوست دارید اسمش بذارید:/
 
آخرین ویرایش:
اعتراف میکنم هیچوقت نفهمیدم منظور ساسی از این رلا کدوم رلاس؟خدایا کدم رلا؟اینا یا اونا؟ :))
 
اعتراف میکنم از صدای ساعت بدم میاد :)) تو اتاقم هیچوقت ساعت نمیبینین ، با صداش نمیتونم بخوابم و نمیتونم درس بخونم و تمرکز کنم :)) خونه کسیم برم شب بمونم همه ساعتهای اتاق خواب رو باطریشونو در میارم :)) :-" :دی
 
اعتراف میکنم که گاهی، فقط گاهی، ته دلم آرزو میکنم حق با من بوده باشه و طرف مقابلم متوجه بشه اشتباه کرده و حرف من درست بوده. یعنی بر خلاف اکثر مواقع که دوست دارم انتخاب آدما به نفعشون تموم بشه، لحظاتی با خودم میگم کاش زمین بخوره تا بفهمه من بهتر میفهمم... امان از خودپسندی:-l
 
اعتراف میکنم اولین بار که اومدم سایت فکر میکردم پ خ همون پخخخخ ایه که میخوای یکیو بترسونی میگی!!!
بعد با خودم میگفتم چقدر دیوونه اینجاس!!!!! اخه به یکی پیام بدی پخخخخخ که نمیترسه طرف...
 
Back
بالا