اعترافگاه!

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,492
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم چون کلا ب نظرم لیف زدن کار سختیه بیشتر مواقع حمام هام بدون لیف و صابون زدنه :-" :-" =))
 

arash76

کاربر فعال
ارسال‌ها
51
امتیاز
261
نام مرکز سمپاد
sampad Qaemshahr
شهر
قائم شهر
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نجوم
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم بدون دوچرخه و اسکیت نمی تونم زندگی کنم!!! :D
اعتراف می کنم بدون فوتبال می میرم :D
اعتراف می کنم نت اومدن عادتم شده (فراموش نشه:ترک عادت موجب مرض است) :D
 

anahita96

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
547
امتیاز
4,464
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
مدال المپیاد
نقره ى شيمى
دانشگاه
علوم پزشكى تهران
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوزم که هنوزه دوچرخه سواری بلد نیستم :-" :-" X_X

اعتراف میکنم بعضی وقتا اتاقم انقد بهم ریخته س که فیل توش گم میشه :-" :-" :-\

اعتراف میکنم وقتایی که حوصله ی حموم رفتن ندارم فقط جلوی سرمُ میشورم که وقتی میرم بیرون آبروم نره :-" :-" :-"

اعتراف میکنم یکی از فانتزیام اینه که بتونم یه بار یه مگسُ بکشم :D :-" 8->

اعتراف میکنم خیلی فضولم =)) =)) :-" (به گفته ی یکی از دوستان!!)
 

zeynab75

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
776
امتیاز
5,338
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی بقیه میرن بیرون من باهاشون نمیرم واسه اینکه برم تو خیابون دوچرخه سواری... :D

پ.ن:بابام نمیذاره با دوچرخه برم تو خیابون :((
 

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,033
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم گند های دوران کودکی و خاطرات شیرین از کلاس درس با هم باز بودن، من خیلی شیک رفتم تو گندهای دوران کودکی :D، نقل قول یکی دیگه رو زدم که اینُ باید تو سوتیا بنویسی :D، بد برا رفع اسپم یه خاطره نوشتم که مربوط به خاطرات شیرین از کلاس درس بود X_X! امروز رفتم دیدم همچین کاری کردم! #-o
:)) :)) :))
و اعتراف میکنم که بدش خیلی شیک ویرایشش کردمُ یه چی دیگه نوشتم! :-" :-" :-" :-"
(کسی فهمید دیروز؟)
 

Hitler

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
246
امتیاز
326
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه کردستان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : اعترافگاه !

من اعتراف مي كنم كه تا حالا آشكارا اعتراف نكردم

تا الان عاشق نشدم

يه دفتر ٢٠٠برگو تا آخر ننوشتم

بيشتر زندگيم رو با عروسكم بودم تا مامان بابام :((
 

ali.mashi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,246
امتیاز
8,844
نام مرکز سمپاد
هاشمــــ II
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اعصابن خورد میشه وقتی میبینم نصف بچه ها آواتارشون "در رویای بابل" هستش ~X(
اعتراف میکنم شبا تا صبح بیدارم اکثرا" :-"
اعتراف میکنم ....بیخیال اینجا جاش نیست :))
 

Hitler

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
246
امتیاز
326
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه کردستان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مي كنم يه هفته شبا به خاطر سريال كره اي نخوابيدم :-&
 

اینشتین

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
84
امتیاز
111
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سمنان
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من / ور نه این سمپاد که ما دیدیم خندیدن نداشت :-<
اعتراف می کنم که امروز وقتی تو ماشین تنها بودیمو دختر داییم ازم اجازه گرفت با فندک ماشین بازی کنه بهش اجازه دادم و اغفالش کردم وقتی شارژ شد دستشو بزنه بش :-"
البته انقد داغ شده بود که فهمید... حیف شد :(
 

sharif

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
112
امتیاز
213
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
پاسخ : اعترافگاه !

چه جالبه اینجا! اعتراف میکنم که واسه کنکور خیلی بیشتر میتونستم درس بخونم، خیلی بیشتر میتونستم وقت بزارم ولی خب.... خدا خودش کمک کنه !
 

reihane

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
82
امتیاز
652
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوز نمره های امتحان نهایینو به مامانم نگفتم و مطمئنم که مامانم و بابام میدونن نمره ها اومده و به روم نمیارن... :-ss
 

h@sT

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
16
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم 7 یا 8 سالم که بود از این پسره که رو بسته کیندره خیلی خوشم میومد خالمم حامله بود همون موقعا بعد من کلی دوس داشتم پسرخالم شبیه اون بشه. :D ;))

اعتراف میکنم یه کره ایه هس کیم هیون جونِ یه همچین چیزی. منم همیشه فک میکردم این جونشو خودشون اضافه کردن ینی مثلن فلانی جون همیشم برا من سوال بود چرا همه با جون میگن اینقد چیزه و اینا تا دوستم توجیهم کرد. :-"
 

nikooo

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
184
امتیاز
804
نام مرکز سمپاد
ƒαяℨαᾔℯℊαᾔ кαṧℌαη
شهر
کاشــــــان
دانشگاه
تهرانـــــــ
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم يه بار در عرض 3 ثانيه 2 تا پشه رو با 1 دست كشتم O0 X_X
 

Ogjfdnhdbkfrgccfvv

Dgbhvfjbjnjgh
ارسال‌ها
274
امتیاز
3,093
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
حقوق
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همیشه خرچنگ و چنگیزو اشتب میگیرم :D
@-}--
اعتراف میکنم اونروز پامو جلو پا معلم زبان انداختم بعد ب جا اینکه بیفته خم شد نیفتاد :-"
بعد از فرصت استفاده کردم دیدم فضا بزرگه خودمو ب حالت :-"
از اوضاع بی خبر کردم :)
اونم ب رو خودش نیاورد :-"
ولی اگه میافتاد 8->
سوژه بود هاااان :))
@-}--
اعتراف کنم؟ :-" چیزی مونده مگه؟ :D
 

mahta.k

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
354
امتیاز
2,887
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یـکـ١
شهر
تـــهــرانــــ
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم نمیدونستم این تاپیک تو انجمنِ خاطراتِ .. !! :-" :D ;;)

به نقل از Hitler :
تا الان عاشق نشدم
اون قد خوبم نیس حالا :-"
 

spider girl

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
102
امتیاز
665
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
بندرعباس
دانشگاه
هرمزگان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دبستان که بودم سر صف سرود ملی میخوندیم وسط سرود بجای اینکه بگم "پیامت ای امام" میگفتم "پیامبر ای امام"
با خودم میگفتم ای امام داره منظورش 12 امامه پس قبلشم لابد میگه پیامبر! :D
چه استدلالی داشتم! :D
 

F@temeh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,877
امتیاز
15,502
نام مرکز سمپاد
فرزانگـــان
شهر
کاشـــان
مدال المپیاد
مرحله اول ریاضی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
سخت افزار
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از نوه ی عموم که 5 سالشه به شدت میترسم!
وقتی میاد یه جاییکه من اونجام تا منو نگا میکنه من از ترس سکته زدم :-s
گاز میگیره، میزنه، فوش میده X_X اصن خیلی ترسناکه!
 

mahya...

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
200
امتیاز
1,178
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی شهرسازی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یه بار سوم ابتدایی که بودم یه روز فرداش خیلی کار داشتم نماز فرداشو همون روز خوندم ،تازه با کلی ذوق و شوق اومدم به مامانم گفتم نماز فردامم خوندم دیگه فردا نماز نمیخونم!!!
مامانم: :O
من: :-"
 
بالا