اعترافگاه!

[ma2012]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی ابتدایی بودم وقتی دوستای دبیرستانم میگفتن مثلا"من توی کلاس 102 هستم"من مدرسه شون رو تو دلم تحسین میکردم که 102 تا کلاس داره...

 

[آیدا :)]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم هنوز هم که هنوزه بعضی وقتا که دارم از پله ها میام بالا تند تند میام که هیولاها از لای راه پله پاهامو نگیرن و نکشن!
کلا من فیلم زیاد می بینم!

 

[8043]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مي كنم سال ها پيش فك مي كردم " بانك مركزي " اسم يه بانك تو استان مركزيـِ ـ ! دنبال اين بودم كه نقش اراك رو تو جريان هاي ارزي كشور كشف كنم

 

[مِهرنوش]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــراف میـــــــــــــــــــکنم الان اولین مهمون عیدمون داره میااااد

اصن من موندم ک چ خونواده خوبی داریم

 

[Liese]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوز هیچی درس نخوندم بعد از دوسام میپرسم میبینم نخوندن همچی سرِِ حال میشم

 

[razie95]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ککه تا همین امشب که امیرحسین مدرس و فرزاد حسنی رو کنار هم دیدیم،فکر میکردم جفتشون فرزاد حسنی ان!!!!!

 

[razie95]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که گاهی وقتی از مدرسه برمیگشتم ،جلوی دوربین در خونه همسایمون شکلک در میاوردم و اصلا هم فکر نمیکردم ک این یه دوربین واقعیه و شاید یه روزی واقعا فیلماشو ببینند!
حالا هر وقت میبینمش نمیدونم از خجالت آب بشم یا به خلی خودم بخندم!

 

[mahdieh.h]

پاسخ : اعترافگاه !

من خیلی بد بختم!
مهمون قرار بود بیاد خونمون ..ماهم مسافرتمونو کنسل کردیم
زنگ زدن گفتن ببخشید ما 4..5 اونجاییم!
تا4و5صب کردیم
زنگ زدن گفتن ما نمیایم!!!
اخه یکی نیس بگه مرض دارین مردمو از خوشی و اینا میندازین؟؟؟؟؟؟

 

[mhjh]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که رفتم سر یخچال میخواستم خیر سرم ماست موسیر بخورم .
هوا تاریک بود . درشو باز کردم ، بعد دیدم که موسیر نداره . روشو نخونده بودم دیگه ، گفتم حتما ماست ساده است .
یعد قاشق زدم توش خوردم ، یه قاشق بزرگ وقتی خوردم ، بعد دیدم خامه است . یعنی یه قاشق بزرگ خامه خوردم

 

[Beyond the Sky]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم الان تو سن 13/5 سالگی مامانم واسم لقمه می گیره

 

[Miraneh]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم خیلی هوسی شدم
هی باید چیز میز برا خودم بخرم
حوصلم سر میره اگه چیز خوشگل و خوشمزه برا خودم نخرم
حالا هرچی میخواد باشه، شکلات،آبنبات،کیف،کفش، ساعت،آدامس و و و[nb] خوراکی خصوصا!هی چیز میز میخرم امتحان می کنم! [/nb]

 

[Mah O_o]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میشه که وختی حوصلم سر میره.........شبکه پویا
بقیه شو میدونین دیگه!!! (

 

[mobina7]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خانواده سمپادیا خیلی خزِ!

آخـــــــــــه دانش اموز کنکوری الان وقتِ خانواده تشکیل دادن؟

کلا یه جوریــــــــــــــه ^-^

 

[mj chemist]

پاسخ : اعترافگاه !

منم اعتراف می کنم اونجوری که اطرافیانم در موردم فک میکنم نیستم
همین ...

 

[کاواک]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم در دوران طفولیت یه بار یه کتاب دیدم که اسمش "زناشویی" بود اولش ترسیدم فکرکردم زنا رو می برن یه جایی میشورنشون بعد از خوندن کتاب نظرم عوض شد

 

[zahra AB]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دفه اول که داداشم گفت دکمه Fn رو بگیر، من دکمه های F , N رو گرفتم!!

 

[Luna H.]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می‌کنم نمی‌دونستم کفتر همون کبوتر بوده ؛ و دیزی همون آب‎گوشت.

 

[ma2012]

پاسخ : اعترافگاه !

یه تاپیک هست توی بخش کتب و مجلات:

[/size] [size=1em] ​ نظرکلیتون در مورد رمان های ایرانی چیه؟

اعتراف میکنم از اون لحظه ای ک عضو سمپادیا شدم تا همین چند لحظه پیش میخوندم:نظر کلینتون در مورد رمان های ایرانی چیه!

 

[zahra:)]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم شیش هف ماه پیش یکی از بچه ها بانگ گذاشته بود " مرا بکشید"(در راستای تاپیک کاربران سایت را بکشید)
بعد منم تازه یه کتاب جنایی رو تموم کرده بودم کلا تو فاز کشت و کشتار بودم
رفتم خیلی جدی بهش گفتم :تو وقتی تصمیم بگیری بمیری مردی لازم نی کسی بکشتت
بانگش رو با اعراب برام نوشت " لطفا مرا بــِکشید "
من دیگه صحبتی ندارم

 

[mj chemist]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی کوچیک بود م آلمان و چین و ژاپن رو عوضی میگرفتم حالا چرا نمیدونم؟