وکالت و معماهای جنایی

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

فعلن سوال ندارم.

می خوام با دوستِ قدیمی! صحبت کنم.

1.ساعتِ چند به دیدن مقتول رفتید و چرا؟
2.شما سیگار مارلبرو می کشید؟
3.طبق شواهد مقتول یه مدت بوده که به شما پول می داده. چرا؟
4.تصور می کنم روز قتل بین شما و مقتول درگیری لفظی رخ داده. علتش چی بوده؟ و طبق گفته یِ نگهبان مقتول شخصن برایِ بدرقه یِ شما اومده که یعنی در نهایت مشکل بینتون حل شده. باز هم از مقتول پول گرفتید؟
5.در جریان مسافرت مقتول بودید؟
6.به شخص خاصی مظنون هستید؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

1. ساعت 7 و نیم بود تقریبا، میخواستم درمورد کار باهاش صحبت کنم، من یه شرکت دارم و میخواستم بیاد تو شرکتم کار کنه
2. بله
3. این موضوع ربطی به اتفاقی که افتاده نداره
4. اینطور نبوده
5. بله، چند روز قبل رفته بودم ببینمش که متوجه شدم مسافرت رفته (دانا: تایید میشه!)
6. خیر فکر کنم خودکشی باشه... اما نمیدانم انگیزه ای داشته یا نه!



(دانا: از حواس 5گانه استفاده کنید!)
(قاف!: بدموقه شور کردم... همرو ینفر میپرسه! شبیه چت شده )

 

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

ساعت 7 و نیم بود تقریبا، میخواستم درمورد کار باهاش صحبت کنم، من یه شرکت دارم و میخواستم بیاد تو شرکتم کار کنه

هم خونه ای مقتول از زمان برگشتِ دقیقش اطلاع نداشته. شما از کجا می دونستید که مقتول برگشته؟

این موضوع ربطی به اتفاقی که افتاده نداره

جوابِ قانع کننده ای نیست. دلیلش رو توضیح بدید. طبق نامه هایِ بین شما و مقتول، شما حق السکوت می گرفتید. در برابرِ چی؟

بله، چند روز قبل رفته بودم ببینمش که متوجه شدم مسافرت رفته

هم خونه ای ش این رو به شما گفت یا نگهبان؟

خیر فکر کنم خودکشی باشه... اما نمیدانم انگیزه ای داشته یا نه!

اگر نمی دونید انگیزه ای داشته یا نه، چرا فکر می کنید خودکشی بوده؟ مگه رفتار مقتول روزِ حادثه غیرعادی بود؟ یا مقتول تفنگ داشته؟
ضمن این که هم خونه ایِ مقتول، خودکشی رو بعید می دونه.
به عنوانِ آخرین نفری که با مقتول صحبتِ مفصل و دیدار داشته، چیزی توجه تون رو جلب نکرد؟ حرف جالب توجهی بین تون رد و بدل نشد؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

چون قرار بود اونروز برگرده طبق چیزی که من از دربون شنیدم برای همین شب طوری رفتم که مطمئن باشم حتی اگر با آخرین قطار هم آمده باشه رسیده خونه


توی ایتالیا با ینفر رابطه داشت و نمیخواست نامزدش ازش مطلع بشه، من هم وضعیت مالی خوبی ندارم؛ برای همین از او پول میگرفتم که به نامزدش چیزی نگویم؛ البته من هیچوقت چیزی به نامزدش نمیگفتم... ولی به پول هم احتیاج داشتم...


من رفتم خونش همخونه ای گفت نیست و مسافرت رفته، اونموقه حواسم نبود بپرسم کی برمیگرده، دم در از نگهیان پرسیدم

خب چون انگیزه ای برای قتل هم وجود نداره! اون حتی پول یا جواهری توی خونه نداشته که بخاطر سرقت بقتل رسیده باشه... آدم بی آزاری هم بود کسی با او مشکلی نداشت
خیر چیز خاصی نبود، تمام صحبت ها کاری بود

 

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

خب، درخواستِ شما رو برایِ کار تو شرکت قبول کرد؟

می خوام با نگهبان صحبت کنم :-‌"""

1.وقتی مقتول دوست قدیمی ش رو بدرقه می کرد، حالتش چطور بود؟ حرفی مبنی بر دیدار دوباره بینشون رد و بدل شد؟
2.دوست قدیمی مقتول ادعا کرده که شما تاریخ برگشتش از مسافرت رو بهش اطلاع دادید.شما از کجا می دونستید مقتول کی از مسافرت برمی گرده؟
3.عجیبه که شما صدایِ شلیک اسلحه رو نشنیدید. این به نظرتون غیرعادی نیست؟
4.به غیر از مقتول،دوست قدیمی ش و هم خونه ای ش، شخص دیگه ای به آپارتمان رفت و آمد نداشته؟
5.کسی می تونسته از طریقِ پنجره وارد آپارتمان بشه؟
6.چه دلیلی داشت که برگشت مقتول از مسافرت رو به هم خونه ایش اطلاع بدید؟ با توجه به این که شما تاریخ برگشت از مسافرت رو اطلاع داشتید، و طبق ساعت حرکت قطارها، چی باعث شد فکر کنید هم خونه ای مقتول از بازگشتش اطلاعی نداره؟
7.چند تا بچه دارید و از پسِ خرجشون برمیاید؟ از وضعیت مالی و شغلی تون راضی هستید؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

گفت باید روش فکر کنه... فشار مالی روش خیلی زیاده میگفت


1. دوست قدیمی گفت بازم روی این مسئله فکر کن مقتولم گفت حتما
2. وقتی داشت میرفت ازش پرسیدم، دختر خوبی بود، فکر کردم اینطوری حس بهتری داشته باشه موقه رفتن
3. نه، چون قاتل میتونسته صدا خفه کن بذاره روی اسلحه، یا خودش
4. نه، مطمئنم
5. اگه بره جای پاش توی باغچه میمونه؛ در ضمن باید ورزشکار خوبی باشه چون ارتفاع زیاده نسبتا
6. وقتی همخونه ایش میرفت تو گفتم راستی دوستت اومد ها، هم میخواستم خبر خوبی بهش داده باشم، هم میخواستم که وقتی رفت تو خونه یهو نترسه، چون یبار بهم گفت دقیق نمیدونه کی برمیگرده همخونش
7. مجرد هستم، بله من این شغل رو دوست دارم

 

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

می خوام مجددن با هم خونه ای ش صحبت کنم.

1.نامزدِ مقتول هم سیگاری بوده؟ اگر آره، چه سیگاری؟
2.شما چطور به نامه هایِ مقتول دسترسی داشتید؟
3.به چه دلیل مقتول در اتاقش رو قبل از مسافرت قفل کرده بود؟ مگه به شما اعتماد نداشت؟
4.مقتول اسلحه داشت؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

1. نه
2. روی میز اتاق پذیرایی پخش و پلا بود
3. اینجا هر هفته یه نفر رو میفرستن برای نظافت... ممکنه بعضیاشون دزدی کنن؛
4. بله ما دو دختر تنها بودیم... بهرحال ممکن بود اتفاقی بیفتد و لازم بشود...

 

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

هم خونه ای:
مقتول اسلحه رو کجا نگه می داشت؟

دوست قدیمی:
به سوالم راجع به این که می دونستید مقتول اسلحه داره یا نه جواب ندادید!

دانا:
گلدون جا به جا شده بود؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

توی کابینت آشپزخونه


نه اطلاعی نداشتم


نه جابجا نشده

 

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

رویِ کابینتی که اسلحه توش قرار داشته، به جز اثر انگشتِ مقتول و هم خونه ای ش، اثر انگشتِ دیگه ای نبوده؟

من می تونم الان فرضیه م رو بگم؟! :-‌"

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

نه نبوده
میتونید!

 

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

فکر می کنم هم خونه ای ش قاتل بوده!

ساعتِ نه و سی دقیقه به آپارتمان برگشته؛ زمانِ قتلِ مقتول بینِ 9 تا 10 بوده. زمانِ کافی برایِ قتل رو داشته. در اتاق قفل بوده و طبق شواهد مقتول خودکشی نکرده پس توسط کسی به قتل رسیده که به کلیدِ اتاق دسترسی داشته. با توجه به این که دوستِ قدیمیِ مقتول از وجود اسلحه بی اطلاع بوده، احتمالش هست که اسلحه متعلق به هم خونه ای باشه و نه مقتول.
هم خونه ای احتمالِ خودکشی رو رد می کرد، شاید علتش رد گم کنی بوده و تاکید زیادی رو قاتل بودنِ دوستِ قدیمی داشت در حالی که دلایلِ بیشتری برایِ ردِ قاتل بودنِ دوستِ قدیمی وجود داره.
انگیزه یِ قتل: خصومت شخصی و یا شاید علاقه به وکیل(نامزدِ مقتول)
مخصوصن این که مدت زمانی که مقتول مسافرت بوده این فرصت رو برایِ هم خونه ای مهیا کرده تا به علاقه ش به وکیل بیشتر پی ببره و نقشه یِ قتل رو بکشه. ضمن این که یه خرید سه ساعت و نیمه یه خورده عجیبه. ممکنه که این زمان رو با وکیل سپری کرده باشه.

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

از کجا به این رسیدی که همخونه ای به کلید دسترسی داشته؟

 

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

از کجا به این رسیدی که همخونه ای به کلید دسترسی داشته؟

خواستم در این باره بیشتر تحقیق کنم ها، ولی خوابم میومد:-‌"""" هم این که خیلی سوال پرسیدم خجالت کشیدم:-‌"
(اسپم)

فکر کردم افرادی که ممکنه به کلیدِ اتاق دسترسی داشته باشند، هم خونه ای و نگهبان هستند.
دلیل محکمی وجود نداره که هم خونه ای راجع به قفل بودن اتاق در طول مسافرت مقتول راست گفته باشه.
همین طور می تونه بعد از قتل کلید رو از وسایلِ مقتول برداشته باشه یا این که در طول هفته به بهانه یِ تمیز کردنِ اتاق کلیدِ یدک رو از نگهبان گرفته باشه. یا شاید مقتول بعد از باز کردن قفل در، کلید رو از رویِ قفل برنداشته.
تو صحنه یِ جرم اشاره ای به وجودِ کلید داخل اتاقِ مقتول نشده بود.

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

تو صحنه یِ جرم اشاره ای به وجودِ کلید داخل اتاقِ مقتول نشده بود.

خب چون نپرسیدی!


بهرحال نظریه مردود اعلام میشه (چون من دانا ام!)
ایشالا نظریه های بعدی درست درمیان

 

[arezoo.s]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی


با عرض سلام یه سوال از دوست قدیمی داشتم:

یه جای حرفتون برام سوال برانگیزه...شما میگین مشکل مالی داشتین وحق السکوت میگرفتین بعد چه طوری اومدین که بهش پیشنهاد استخدام بدین؟؟؟؟؟؟؟بالاخره شما آدم پولداری هستین یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

من یه شرکت دارم ولی زیر قرض و قوله هستم برای همین به پول نیاز داشتم

 

[moOn:)]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

اطلاعات بیشتری از صحنه یِ جرم می خوام.

کفِ اتاق چه وسیله هایی به چشم می خوره؟
کلید اتاق کجایِ صحنه یِ جرمه؟
رویِ تخت چیزی نیست؟
مقتول چمدون هاشو هنوز باز نکرده بوده؟
پشتِ پنجره، رو طاقچه چیزی هست؟
به جز سیگار اسی و مارلبرو، مارک سیگار دیگه ای تو جاسیگاری دیده می شه؟


به کدوم قسمتِ بدن مقتول تیراندازی شده؟
گلوله از همون اسلحه ای که تو دستشه شلیک شده؟

می خوام با نامزد مقتول صحبت کنم!

1.شما چه زمانی از قتل نامزدتون مطلع شدید؟
2.ساعتِ وقوع جرم کجا بودید؟
3.از بازگشت مقتول اطلاع داشتید؟بعد از بازگشت از سفر باهاش صحبت کرده بودید؟
4.دوستِ قدیمیِ مقتول رو تا چه حدی می شناختید؟
5.می دونستید که مقتول اسلحه داره؟
6.فکر می کنید احتمال خودکشی نامزدتون وجود داشته؟
7.چند ساله که مقتول رو می شناسید؟
8.به شخص خاصی مظنون هستید؟

دوست قدیمی:

1.شما از مقتول باج می گرفتید و در عین حال بهش پیشنهاد شغل دادید. به نظرتون عجیب نیست؟! این که شما ازش حق السکوت بگیرید و رابطه تون هم چنان باهم دوستانه و نزدیک باشه، منطقی به نظر نمی رسه. هم خونه ای مقتول اظهار کرده که مدتی به خاطر باجی که به شما می داده از لحاظ مالی و روانی تحت فشار بوده. چرا به جایِ پیشنهاد شغل دست از باج گیری برنداشتید؟
2.طبق گفته یِ نگهبان مقتول گفته رویِ پیشنهاد شما فکر خواهد کرد. ضمن این که اگر خودکشی باشه، حتمن شما باید متوجه حال روحی غیرعادی مقتول می شدید. به نظرم دلیل شما برایِ ادعایِ این که خودکشی بوده قانع کننده نیست. هم چنان فکر می کنید قتلی رخ نداده؟
3.زیاد سیگار می کشید؟

دانا:

نگهبانِ ساختمون سیگاریه؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

کف اتاق جنازس فقط
کلید توی اتاق خواب و هیچ جای خونه پیدا نشده!
روی تخت چیزی نیست
باز نکرده؛
خیر چیزی نیست
نه دیده نمیشه
سرش
نه!!!!



1. امروز صبح
2. دفترم (دانا: تایید میشه)
3. خیر، خیر
4. یکی دو بار دیده بودمش فقط
5. بله،
6. بله، اون زیر فشار های زیادی بود و کمکی هم قبول نمیکرد
7. یک یا دو سال
8. نه



1. خب اون باج خیلی جدی نبود، من هیچوقت به نامزدش چیزی نمیگفتم... ینی مثل باج گیریایی که خلافکارا میکنن نبود... من گفتم بیاد تو شرکت من با حقوق کمتری کار کنه و مقدار کم شده از حقوق برای من باشه
2. من کارآگاه نیستم... ولی اگر قتل باشه چه کسی اون رو به قتل رسونده!؟ اون با همخونش خیلی صمیمی بود
3. بله



دانا: نه!