• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مشاعره واژه‌نما

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند ^^
دل چو پرگار به هر سو دَوَرانی می‌کرد
و اندر آن دایره سرگشته‌ی پابرجا بود
 
دل چو پرگار به هر سو دَوَرانی می‌کرد
و اندر آن دایره سرگشته‌ی پابرجا بود
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی.
 
شراب تلخ میخواهم که داغ دل بخشکاند
تن و بازوی صد زاهد به یک جرعه بجنباند
به قمار خانه رفتم همه پاکباز دیدم
چو به صومعه رسیدم، همه زاهد ریایی
 
  • لایک
امتیازات: s@rah
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
سالک آن نیست که صدگونه ملامت نکشد
عارف آن نیست که صد مرتبه تکفیر نشد
 
  • لایک
امتیازات: s@rah
  • لایک
امتیازات: s@rah
  • لایک
امتیازات: s@rah
خاک ما را نیست معماری که آبادش کند
از صفا و صلح و شادی راست بنیادش کند
گرم بیایی و پرسی چه بردی اندر خاک
ز خاک نعره برآرم که آرزوی تورا
 
Back
بالا