امروز دوست داشتم چه کسی باشم؟

[Rayoosh]

امروز میخواستم یه دختر ورزشکار باشم که عاشق ورزشه و سخت توی باشگاه تمرین میکنه

 

[SARA AB]

امروز میخواستم خودم تو بهترین اینده ای که میخوام باشم (مدیر یه کمپانی انیمیشن بهتر از دیزنی :) )

 

[ATE]

امروز دوست داشتم اونقدر آزاد و رها بودم که بار و بندلیم رو جمع میکردم و میرفتم یک ماه شهریور رو با عشایر زندگی میکردم و تو کارای روزمره‌شون کمکشون میکردم و با پسرای کم سن و سالی که چوپانی میکنن گوسفندارو میبردیم چرا. یوتیوبر بودم و زندگیمو ویدئو میکردم و میذاشتم یوتیوب.

 

[pardis.f]

امروز میخواستم کسی باشم که فایرفاکسش باز می شه

 

[*100RA*]

امروز میخواستم مثل دوستانی باشم که درگیر انتخاب رشته دانشگاهن
خوش به حالشون واقعا

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

چند روزه دلم میخواد یک قطره باشم وسط اقیانوس اطلس
آزاد و رها از همه چی
بدون دغدغه از سکوت اقیانوس لذت ببرم

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

یک دختر جوان که چند سالی هست ازدواج کرده
خودش سر کار نمی رود ولی همسرش از شش صبح تا چهارعصر سر کار می رود
او تمام تایم های بیکاری اش را یا در باشگاه است یا در حال دیدن سریال ترکی

 

[Mohammad05]

حقوق برابر
رفع اسپم:یه پیرمرد هرروز میره پارک با رفیقاش تخته نرد بازی میکنه

 

[*100RA*]

یکی از اینا

 

[mmmmmmm.mm]

دوست داشتم خود واقعیم باشم

 

[adxxrixxn]

امروز میخواستم کسی باشم که چند روزه نخوابیده و تو یه نشست خبری یه رسوایی سیاسی بزرگ و پشت تریبون اعلام میکنه و خدشو اماده هجوم رسانه ها میکنه

 

[venusi]

امشب در حالی که شش ماه از دومین سفرم به اصفهان می گذره
همچنان دلم میخواد برگردم اونجا
امشب دلم میخواست توی راه اصفهان باشم...

 

[wisteria.]

جای معلمی که سوالای امتحان فردارو طرح میکنه، تا بتونم درصورتی که فردا دوباره شدم آریستا، سوالارو راحت جواب بدم.

 

[-Lili-]

جای دختر ۱۵ ساله ای که می‌ره هنرستان
رشته ای مثل عکاسی
عاشق رشتشه
اتاق رنگا رنگی داره
دوستای با ذوقی داره
باهاشون هی می‌ره بیرون
بهش خوش میگذره
از زندگیش لذت میبره
بدون عذاب وجدان فیلم میبینه
یه عالمه کتاب داره
یه عالمه وقت داره
و نگران چیز خاصی نیست

 

[KOURO$H]

دانشجوی کنجکاو و چص ترم کمبریج

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

نیکا
دختر خاله هفت ماهه ام
کاری جز خوردن و خوابیدن نداره
هیچ کار خاصی نمیکنه ولی محبوب همه هست

 

[TiaTi]

آدمی که وابسته نیست.

 

[مرغابی]

بعد مدت ها خودم
بابت خیلی چیزا

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

خیلی دوست دارم بنویسم خودم
اما حقیقتا احساس میکنم در اکسترمم تابع زندگیم هستم
یا این اکسترمم ماکزیمم نسبی است و بالاتر نمیرم که خودش دردآوره
یا مینیممی هست که من رو به ورطه نابودی میکشونه
ـــــــــــــــــــــــ
رفع اسپم:
نوه عمم که متولد۸۱ هست و دوتا بچه داره
نه درس میخونه نه سرکار میره نه کلاس خاصی
فقط بچه داری میکنه و فکر میکنه بهترین کار دنیارو میکنه و خوشبخت ترینه عالمه

 

[Becoming]

سارای پارسال