- ارسالها
- 3,887
- امتیاز
- 37,701
- نام مرکز سمپاد
- BHT
- شهر
- LNG
- سال فارغ التحصیلی
- 1397
- دانشگاه
- SBU
- رشته دانشگاه
- ARC
یکی دیگه از راه های انتخاب رشته توجه به زمینه ی شغلی مورد علاقست.
من دوباره اومدم:)
مشکلم فقط اینه که: ریسک کنمو برم ریاضی یا برم تجربی و قطعا موفق نشم:///
:/مرحله اول : درمورد رشته های دانشگاهی اطلاعات کسب کن .
مرحله یک و نیم:خودتو بشناس
مرحله دوم :علاقتو پیدا کن و بشناس
مرحله سوم : هر رشته ای که میخوای دانشگاه بری تو دبیرستان مرتبطشو انتخاب کن.اینکه بقیه چیکار کردن به تو ربطی نداره(با عرض معذرت بابت لحنم)
اخطار :کارای عجیب غریب انجام نده .واقعن چه معنی داره این جمله که دبیرستان ریاضی و پزشکی؟؟؟؟
من این همه مشاوره از بچه ها گرفتم (از صمیم قلب از تک تکتون متشکرم)
این همه فکر، این همه تقلا
باز کاری از پیش نبردم
خود گزینه های نظرسنجی گویای این هست که چقدر انسانی خریدار داره :/
فعلا فقط اولویت دانشآموز رو (دور از چشم اولیا) خیلی وحشیانه پر کردم به نحوی که تجربی افتاد چهارم ریاضی فکر کنم هفتم یا نهم
ولی باز اولویت اولیا فرق داره
جدا از بحث اینکه چیو انتخاب کنم به نظرتون چی برای من میتونه بهتر باشه؟ یعنی جدا از علاقه و اینا، بازار کار و این چیزا رو در نظر بگیریم، رشته ای که بیشتر به من بخوره (با شناختی که از من به دست آوردید، فکر کنم تا حدی ضایع بودم که همه چی دستتون بیاد! ) ؟
اولویت دوم و سوم رو هنر زدمخودم هنوز توش موندم ولی میخوام نصیحتت بکنم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برو هنر و از بقیه زندگیت لذت ببر:)
اولویت دوم و سوم رو هنر زدم
ولی مهمه که بازار کار هم داشته باشه
اگه این لامصب نبود من همون اول انسانی و هنر رو زده بودم الان از غم دنیا بهرهای نداشتم
انسانی و هنر دیگهتوی ۱۵ سال عمر مفیدت( :/ ) نفهمیدی به چی بیشتر علاقه داری؟
قطعا یا تو باید بری ریاضی یا تجربی
من خودم رفتم رشته های دانشگاهیشون رو نگاه کردم و به این نتیجه رسیدم که رشته های دانشگاهی ریاضی باهام نمیسازه
فکر کنم این بر اساس مشاوره های دیگران و تجربشون بهترین راه باشه
(پیش مشاور مدرست نرو لطفا:/ مدرسه تو رو البته نمیدونم ولی مدرسه ی ما یه جوی هست توش که میخوان همهرو بفرستن ریاضی و کسایی که میخوان برن هنر رو قتل عام کنن:/// )
انسانی و هنر دیگه
این دو تا رو دوست دارم
مشاورای ما همه تاکید بر این دارن که برید دنبال علاقه ولی اولیا میگن بخاطر علاقه خودتو بدبخت نکن
حرفای معلم ادبیاتم بیتاثیر نبود
میگن بازار کار نداره
انسانی و هنر دیگه
این دو تا رو دوست دارم
مشاورای ما همه تاکید بر این دارن که برید دنبال علاقه ولی اولیا میگن بخاطر علاقه خودتو بدبخت نکن
حرفای معلم ادبیاتم بیتاثیر نبود
میگن بازار کار نداره
اصلا مسئله اینکه بین انسانی و هنر کدومشون برم نیستیه چیزه دیگه هم هست برو انسانی تا اون موقع شاید بیشتر دستت بیاد که کدومو بیشتر دوست داری اون طوری هنرم میتونی کنکور بدی و ادامش بدی
اصلا مسئله اینکه بین انسانی و هنر کدومشون برم نیست
من هر چی برم کنکور هنر هم میدم
مسئله اینه که اولیا نمیذارن انسانی و هنر بخونم
میگن بدبخت میشی
منم از ریاضی اصلا خوشم نمیاد و هرگز استعدادی در این زمینه ندارم
تجربی باید برم که علاقه کمتری دارم بهش
نظرشون عوض نمیشهخب برای این دیگه گوشی رو بده دسته اولیات اونا رو قانع کنیم
اگه حرف زدن تو تاثیری داشت تا حالا بایدیه نتیجه ای میداد:/
(من الان دارم بهت امید میدم وگرنه خودمم میدونم که هیچ مشورتی ندادم):)
نظرشون عوض نمیشه
مثلا خیر من رو میخوان، خبر از متقاضیان تجربی و رقابت های سخت و خونین تجربی ندارن
نظرشون عوض نمیشه
مثلا خیر من رو میخوان، خبر از متقاضیان تجربی و رقابت های سخت و خونین تجربی ندارن
من دوباره اومدم:)
در نهایت همهی سردگمی هام تجربی رو انتخاب کردم
اما نه رشته تجربی فعلا فقط کنکور تجربی:/
یعنی نمیدونم برم ریاضی یا تجربی، اینطوری که تا حالا از خیلیا شندیم کسایی که از ریاضی کنکور تجربی میدن تقریبا موفقا
خودمم به شخصه رشته ریاضی رو برای مدرسه و شاخه های تجربی رو برای دانشگاه ترجیح میدم
انا مسئله ای که هست اینه که با این گندی که دارن میزنن تو کنکور و.. یکم شک دارم؛ اگه سه سال دیگه بگن نمیتونم کنکور تجربی بدم اونقت چه غلطی بکنم:/
یکی از دلایلی که اصرار دارم برم ریاضی اینه ریاضی زیست نداره و مدل من اینجوریه که درسی که مجبور نباشمو خیلی خوب تر میخونم و میفهمم تا درسی که مجبور باشم برای مدرسه بخونمش:/
خیلی متفاوته واقعا اگه برم ریاضی زیستمو خیلی میتونم بهتر بزنم
کاملا میدونم حجم زیست خیلی زیاده و سختیش هم کم نیست برای جدا خوندش
مشکلم فقط اینه که: ریسک کنمو برم ریاضی یا برم تجربی و قطعا موفق نشم:///
قبل از هرچیزی بگم که من در شرایط تو نیستم و شاید همین مواردی رو که در ادامه میخوام بگم، وقتی هم سن تو بودم بهم گفته میشد اصلا نمیپذیرفتم.از حرفهات متوجه شدم که در دانشگاه تمایل به رشته های تجربی داری اما الان صرفا بابت اینکه جوِ رشتهِ ریاضی در دبیرستان ها بهتره، مردد هستی.
مخلص کلام من اینه: " اگه رشته دانشگاهیِ تجربی رو میخوای قطعا دبیرستان رو هم تجربی برو"
که در موارد زیر تقریبا سعی میکنم چرایی این حرفم رو توضیح بدم.
1. رشته های تجربی الزما همراه با مطالعه اجباری هستند
اول از همه به این نکته توجه کن که غالب رشته های دانشگاهیِ تجربی ارتباط تنگاتنگی با زیست داره. به خصوص اگه هدفت پزشکی،دندان یا دارو باشه و در این رشته ها واقعا مفهوم "اجباری نخوندن و بهتر فهمیدن" وجود نداره. شما مجبور هستی حجم بسیار زیادی مطلب رو بخونی بدون اینکه آموزش خاصی دیده باشی. ( برخلاف سیستم مدرسه که معلم نقش اصلی آموزش مفاهیم رو داره در دانشگاه اکثر اساتید (در رشته های پزشکی و دندون و دارو و ...) صرفا در کلاسشون از پاورپوینت روخوانی میکنند و این شمایی که مجددا مجبوری خودت بخونی و بفهمی.)
2. زیستِ کنکور رو نمیشه برای اولین بار در یک سال خوند
ببین برداشت بسیار اشتباهی که وجود داره اینه که "زیست رو در طول سالهای دبیرستان مطالعه میکنم و در سال کنکور هم بصورت جدی و کنکوری میخونم."
بخوام رک و پوست کنده بگم قضیه از این قراره که شما پوستت کنده میشه اگه بخوای سه کتاب زیست دوم و سوم و پیش دانشگاهی رو در یکسال بصورتِ کنکوری بخونی و بهش مسلط بشی.تازه اینها کتابهایی هستند که طی 10 سال اخیر چندین و چندبار مورد ویرایش قرار گرفتند، موارد ابهامشون سعی شده حذف بشه و مواردی که باعث طرح سوالات غیراستاندارد کنکوری ازش میشد رو حذف کنند.در حالی که کتاب های دهم و یازدهم (و دوازدهم که هنوز چاپ نشده) که شما میخوایید بخونید کاملا با شیوه نوشتاری جدیدی مواجه شده و مطالب جدید (نسبت به نظام قبل) بهشون وارد شده و از همین الان اگه یه سوالی از بچه های یازدهمی که آزمون قلمچی میدند، بپرسی میتونی ببینی طراح ها چقدر دستشون برای طرح سوالات کاملا تخیلی بازه. ( بخاطر متنِ پراشکال کتاب درسی).
لازمه موفقیت در زیست کنکور اینه در طی سه سال دبیرستان باهاش اشنا شده باشی.
3. این استدلال که " اگه برم رشته ریاضی پس در کنکورِ تجربی، درس فیزیک و ریاضی رو با درصد بالایی میزنم" الزاما صحیح نیست.
اولا تفاوت بنیادینی بین کتاب فیزیک رشته ریاضی و فیزیک رشته تجربی نیست.
دوما توجه به کارنامه های کنکور رتبه های زیر 1000 در هر سه منطقه 1 و 2 و 3 کشور نشون میده بچه هایی که دیپلم ریاضی داشتند، در درس ریاضی درصد بالاتری نسبت به اونچیزی که میانگین همیشگی درصد درس ریاضی رتبه های زیر 1000 رشته تجربی هست، نزدند.(که البته این دلیل داره که برای طولانی نشدن پست، توضیح نمیدم)
4. برای کسانی که قصد مهاجرتِ تحصیلی از ایران ( به خصوص بصورت بورسیه) رو دارن، بدترین رشته، رشته تجربی هست.
البته این صرفا در مورد مهاجرت تحصیلی یا شرایط بورسیه هستش وگرنه در مورد خودِ ذات مهاجرت، پزشکان و دندانپزشکان، اکثریت قشر مهاجرانِ غیرتحصیلیِ غیرسیاسی(!) رو تشکیل میدن.
باز هم بخاطر طولانی نشدن پست، توضیح بیشتری نمیدم
5. اکثریت ( نه همه!) دیپلمه های ریاضی که وارد رشته های تجربی میشند در دانشگاه با مشکلِ فهمِ مفاهیم مواجه میشند.
برای کوتاهی مطالب یه مثال میزنم.یه دانش آموز نرمال تجربیِ کنکوری اگه الان ازش مفاهیم زیر رو بپرسی (با اینکه شاید مطالب اون فصلها رو بلد نباشه) به سرعت میتونه این پاسخ ها رو بده:
سیاهرگ: خون رو به قلب وارد میکنه
سرخرنگ: خون رو خارج میکنه.
میتوز: تقسیم سلول معمولی(!)
میوز: تقسیمی که عدد کروموزومی نصف میشه
و ...
علت اینکه اینها رو میتونه پاسخ بده اینه که خب اینا جزو بدیهیات فصل مربوط به خودشون در زیست بوده اما موارد خیلی زیادی رو از بچه های ریاضی دیدم که وارد کنکور تجربی شدند ( در رشته های پزشکی و دندون و پرستاری و..) و اتفاقا توی کنکور موفق هم بودند و زیست رو با هر سختی که بود خونده بودند وارد دانشگاه شدن اما در ترم 4 5 پزشکی همچنان رمز میذارن برای خودشون که فرق میوز و میتوز و سرخرگ و سیاهرگ و .... چی بوده! علت هم مشخصه چون به اجبار این موارد رو حفظ کرده بودند و الان هم باید دانشگاه رو به اجبار خودشون بخونن اما به سنگینی و حجم مطالب درسی نمیتونن مسلط بشن.
6. اکثریت ( نه همه!) دیپلمه های ریاضی که وارد کنکور تجربی میشند( به خصوص قشر سمپادی) با مشکل خودباوری کاذب مواجه میشن.(این مورد صرفا بر اساس مشاهدات شخصی خودمه)
علت اینه که بچه های ریاضی در طول دبیرستان با رفتار هایی از طرف کادر دبیرستان و جو مدرسه و جو جامعه حتی مواجه میشند و خودشون دارای یک برتری ذهنی-هوشی نسبت به تجربی ها ( و البته سایر رشته ها حتی!) میدونند و همین موضوع اونا رو در زمان کنکور دچار یه غرور میشن و کیفیت مطالعه شون بشدت افت پیدا میکنه و همین باعث میشه نتیجه غیرقابل باوری رو در کنکور بگیرند!
و اما مورد آخر
7. زندگی هیچ وقت "رنجِ مطلق" یا "لذتِ مطلق" نیست بلکه مجموعه ای از هر دوی اونهاست.
برای خودت بین لذت ها و رنج ها ( که از نظر خودت یک رنج یا یک لذت محسوب میشن) نمره دهی انجام بده
مواردی مثل
لذتِ 3 سال دبیرستان در رشته ریاضی
رنجِ 3 سال دبیرستان در رشته تجربی ( و حسرت خوردن از دیدن بچه های ریاضی)
رنجِ مطالعه زیست در کنار رشته ریاضی و مطالعه کنکوری اون در سال آخر
لذتِ مطالعه راحتتر زیست برای کنکور و بعدا در دانشگاه در صورت رفتن به رشته تجربی
و ....
در نهایت سعی کن انتخابی کنی که رنج هایی با نمره های پایین و لذت هایی با نمره های بالا داشته باشه. :)