خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم: راستی آیفون خوردم ;;)
من: آیفون خوردی؟ :-/
دوستم: ها؟ نه. آیفون خریدم...5c
من: عه...مبارکه! چه رنگی خریدی؟ آبی؟ (فرار بود آبی بخره)
دوستم: نه...هلویی ;;)
من: هلویی؟ :|
دوستم: آره زردِ هلویی! :> (منظورش لیمویی بود)
من: هلو زرد نیست...اون لیموییه فک کنم :-?
دوسنم: نه...زرد هلوییشو خریدم...
من: :|
گوشیش : :|
استیو جابز : :|
زرد لیمویی: ~X(
زرد هلویی: :>
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم تو پ.خ. برام علامت «:/» رو فرستاده بود، میخواستم بهش بگم این علامت رو استفاده نکن؛ گفتم «دهنت رو صاف کن» :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

بخوای بری سایت کانون(kanoon.ir)،حواست نباشه فارسی تایپ کنی تو ذهنت مثن تا اینجا رفته:kanoo میبینی نوشته "نشدخخ" بعد فک کنی یکی هکت کرده دستتو بکنی دکمه شات دان تا حد شکستن بره :-"




:)) =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم پارسالمون اس داده:
سلام:لطفاجهت هماهنگی تست عربی روزشنبه 8:30شب به بلوارحمزه 18مراجعه کنیداگراسمس رسیده لطفابانام دانش آموز پاسخ دهید
دوست منم توخواب اینوخونده نوشته دانش آموز ارسال کرده :)) :)) :)) :))
دخترروببینه تاآخرسال فیلمش میکنه :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم راجب معلم بهداشتمون با دختر خالم صحبت میکردم میخواستم بگم پسر کوچیکش یهو برگشتم گفتم: معلم بهداشته داریما! با اون شوهر کوچیکَش! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

بادوستام رفته بودیم بیرون بعدشام چیز برگرسفارش دادیم!!
سفارشمونو اوردن..چیز خیلی کم داشت!!
دوستم(تن صداش بلنده) : اغاکنارخونه ما چیزاش بهتروبیشتره تازه خوشمزه ترهم هستن!!!!!
ما اون لحظه: :)) :)) :)) =)) =)) =)) :)) :)) =)) =))
بیچاره منظورش ازچیز پنیربود!!! :)) :))‏‎ ‎
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفرش کردن مداوم سایت varzesh3.ir به جای سنجش برای اعلام نتایج نهایی ازمون سراسری 93... ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

داداشم 6 - 7 سالم رفته بود توی پارکینگ دوچرخه بازی کنه
این وقتی میره صد بار میاد خونه باز برمیگرده بازی کردن هر دفعه هم منه بد بخت باید برم در رو براش باز کنم !

این دفعه رفته بود بازی کنه
من داشتم دستامو میشستم صدای زنگ در واحد اومد !

منم ک دیگه این داداشم خسته شدم از همون دور بلند گفتم مــــــرگـــــ مــــرضـــــــ

مامانم به خنده گفت در بازه بیا تو ( در بسته بود :-<)

منم در ادامش گفتم آره خجالت نکش در که بازه بیا تو دیـــــگــــه !

و در حین حرکت به سمت در گفتم خوبه حالا کس دیگه ای باشه ! :-?

وقتی درو باز کردم

مدیر ساختمون بود :o :o اومده بود شارژ رو بگیره !

من ک خودمو یه صحنه گم کردم

اونم داشت به من میخندید :)) =))


- چی شده ؟ فکر کردی ارشیا عه ؟ آخه الان پایین دیدمش

- بله ! شرمنده :-"


اینم عاقبت ما کلا شخصیت خودم نابود شد دیگه ;D
همش تقصیر این ارشیا عه شونصد بار بالا و پایین میره
 
پاسخ : سوتی‌ها

شاید سوتی نباشه ولی خب قشنگه.
من و داییم و دخترداییم (که البته فرزند این دایی‌ای که حضور داشت نبود :)) ) که 5 سالشه نشسته بودیم داشتیم عکسای سفرُ نگاه می‌کردیم. بعد یه سری عکس بود که چیز خاصی واس دیدن نداشت داییم سریع رد می‌کرد بعد یهو دختر داییم گفت: اع، اِع، نسیم یه لحظه برگرد عقب.
من و دایی‌ گرامی هم فکر کردیم شاید مثلا عکس قشنگی بوده و فلان آروم آروم زدیم عقب.
بعد به عکس داییم که البته میشه پدر همین دختره رسیدیم گفت: آها،همین. ;;)
بعد گفتم خب عزیزم چی شد؟! گفت: هیچی فکر کردم بُزه.
عالی بود ینی :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

پارسال یه معلم خنگ داشتیم ، درست صحبت کردن بلد نبود به جای شکل گفت شکس ، شانس اورد چیز دیگه ای نگفت ...
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز عصر داشتم تمرین میکردم رانندگی بعد ماشین همسایمون جلو خونش بود بابامو همسایه داشتن درست می کردن ماشینه رو یه پسر هفتمی تپل دارن اونم در ماشینو باز کرده بود داشت باهاش ور می رفت .
بعد من وقتی نزدیک در شدم راه نبود رد شه ماشینه گفتم " این تپلیه نمیخواد بره کنار ؟ ;D" :|
یهو دیدم نیش پسره تا بناگوش بازه چشمای مامان بابامم گرد ;D تازه فهمیدم ک عاقا این 20 سانت باهام فاصله داره شنیده :))))

درو بست رفت کنار رد شدیم رفت :)))))
 
پاسخ : سوتی‌ها

بد ترین سوتی عمرمو امروز تو کلاس زبان دادم...
اینا همه به انگلیسیه:
من:اقا این تلفن من داره زنگ میخوره...برم بیرون؟
معلم:برو(چن ثانیه مکث)حا کی زنگ زده؟YOUR FATHER?
من:NO.YOUR MOTHER

مثلن میخواستم بگم MY MOTHER

من: ^-^
معلم: :-w
مادر معلم: :o
کریستوفر کلمب: :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

ینی یه سوتی دادم من امروز :)) :)) :)) =)) =)) =)) وای چقدر من حواس پرتم =)) =)) =))

آقا امروز با دوستان یه قرار عکاسی داشتیم و اینا بعد من دیدم دیر شد پریدم با چرخ رفتم اونجا :-" :-" بعد خوب به سلامتی رفتیم کارامون رو کردیم بعد رفتیم یه ناهار زدیم بعد دیگه گفتیم قبل رفتن و اینا بریم یه پادکست ظبط کنیم وبعد هم رفتیم یه دست pes و ...
حالا از حاشیه ها صرف نظر میکنم خلاصه رفتیم چرخیدیم و بعد رفتیم شب شعر و بعد از اونجا هم دوباره دور دور بعدشم امین عزیز مارو رسوند خونه ولی از قضا نگو من با چرخ رفته بودم و بدون چرخ اومدم خونه =)) =)) =)) :)) :)) :)) :))
بابام اومده خونه میگه امیرحمزه چرخ کو :-s :-s نکنه دزدیدنش :-ss :-ss
من : چیشده :o :| چرخ ^-^ من 8-| کی 8-| تو کی هستی (:| :)) :)) :)) بعد یکم جستجو تو این مغز پوک شده فهمیدم آهاااااا من امروز با چرخ رفتم بیرون =)) =)) =)) =))
بعد رفتیم همون مکان پارک چرخ خداروشکر نبرده بودنش و برش داشتم آوردمش دیگه

:)) :)) :)) :)) :))وای خیلی گرده بود ینی حواس پرتم در حد تیم ملی فکر کنم کلیدامم تو ماشین امین جا گذاشتم :)) :)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم : گلنوش دیروز رفته بودم پارک , تو تا کبوتر عاشق هم رو نیمکت نشسته بودن رفته بودن تو فاز لاو!


من : آخی چه ناز 8-^


دوستم : بعد یک دفعه یک مامور دیدن داره میاد پسره بلند شد در رفت و....


من: چی؟! تو از کجا فهمیدی کدوم کبوتره نر هست؟! چه ربطی به مامور داره؟! o_O


دوستم : :| من دارم راجب دوتا آدم حرف میزنم :| =))


من : :))


هیچی دیگه هنوزم داره این مساله رو میزنه تو سرم :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه موضوع خیلی خصوصی با دوستت داشته باشی بعد سوتی بده و به جای پی وی توی گروه که از 12 نفر 3 نفرشونو میشناسی با جزییات راجبش ازت سوال کنه :| انقدر آبرومون رفت که 2 تایی با دوستم لیو دادیم :| :| :|
من دو روزه حالم بده :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

یادتون هست یه بار جرج بوش داشت با دوربینی که سرش بسته بود مواضعشونو بررسی می کرد؟
یکی از فامیلای ما هفته ی بعد عروسیش عروسی دعوت میشه بعد میاد آب بریزه واسه خودش در بطریو باز نمیکنه.

یه کدی هس تو ایرانسل که اگه قبل شماره مخاطب بگیری از شارژ اون کم میشه.یبار من با این کد به یکی هی اسمس میدادم
اونم هی تایید میزد خبرم نداشت چخبره
فرداش واسه 4 تا پیام 2000 تومن ازم گرفت
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار سوار اتوبوس بودیم یه خانوم با یه بچه کوچیک سوار شد اتوبوس هم شلوغ بود
منم دلم سوخت رو کردم به خانومه که بهش بگم شما بیا جای من بشین
گفتم شما پاشین تا من بشینم :-\ :-\
 
پاسخ : سوتی‌ها

وقتي داري تست زيست ميزني و ميرسي به اين:

61085721752370121258.jpg



فهميدين؟؟؟

فرد ٣ و ٤ خواهر برادرن


ولي سه تا بچه دارن! :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بوديم خونه يه بنده خدايي، تو ي شهر ديگه ، از صاحب خونه پرسيدم قبله كدوم طرفه؟؟؟
اونم گف رو به ديوار... 8-| خب حالا هر چهارطرفم ديوار !!!
من: :( :-s :-\ :-\
خودشم كه بعد فهميد سوتي داده: :> :> :>
 
Back
بالا