خاطرات سوتی‌ها

4245

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
591
امتیاز
2,386
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ارومیه
سال فارغ التحصیلی
1392
رشته دانشگاه
مهندسی پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز سر امتحان فیزیک که تستی بود !

یکی از بچه ها بر گشته از معلم میپرسه که اقا حل سوالارو هم میخواین یا فقط گزینه هارو بزنیم؟! {-8 :)) :))
 

dr.eniac

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,641
امتیاز
7,852
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
دانشگاه
علوم‌پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
دندان‌پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

معلم شيميمون :D

گفت من وقتي امتحان ميگيرم نميذارم رو نيمكت بشينين كه !!! (به خاطر تقلب) ميبرمتون تو نماز خونه درازتون ميكنم . همه زدن زير خنده و گفتن آقا نمازخونه حرمت داره ، حداقل ميگفتي پشت نماز خونه و .... :))
 

Hespride

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,103
امتیاز
5,601
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی (ره)
شهر
قم...قم...قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مالی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز كلاس اولمون انديشه اسلامي بود، بنده خدا استاده يه كلمه برگشت در مورد نميدونم چي بود، گفت مثلا كشتي ها روي آب ميمونن به قدرت خدا. و اگه خدا نخواد سه سوته غرق ميشن!

زنگ بعدش فيزيك داشتيم، استاد يه سوال استفهام انكاري!!! پرسيد، گفت " خب هممون ميدونيم كه كشتي چرا روي آب ميمونه"
طبيعتا منظورش چگالي و ... بود، يهو يكي از دوستان بيش فعال بلند شد گفت :

" استاد چون خدا ميخواد!!" :O :O :)) :))
 

Mehrdad Pishva

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
مدال المپیاد
برای سمپاد نبوده!
واسه دل خودم بوده :دی
دانشگاه
خلیج فارس
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی !
پاسخ : سوتی‌ها

معلم دینی میگفت دنیا یه برنامه طبیعی داره و مسیر خاصش و ....
اومد مثال به روز یا همون آپ تو دیت بزنه گفت:
همجنس گرایان از مسیره طبیعی منحرف شدن و اصلا همچین چیزی از ابتدای خلقت وجود نداشته!

یکی از بچه های نقطه گیر گفت:
خوب آقا پس چطوره که O+O میشه O2 (اکسیژن) طرف توش موند!!!!!!!!!!!
 

closeman

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,078
امتیاز
6,752
شهر
مشهد
دانشگاه
ازاد:-""
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : سوتی‌ها

پارسال امتحان ترم ادبیات بود و مراقبمون دبیر زبانمون بود...این بنده خدا خیلی انسانه محجوبیه و روش نمی شه وقتی بچه ها تقلب می کنن چیزه بگه...
یکی از بچه ها یه سوالی رو می مونه که جوابش شهید اوینی می شده و از معلمه می پرسه: خانوم چقد سواله 3 سخته...
از اون طرف کلاس یکی از بچه ها داد می زنه: خانوم من چقد غذا با اویشن دوست دارم...کلا اویشنی دوست دارم...
دوست باهوشه ما هم تو برگش می نویسه شهید اویشنی :)) بعد معلم زبانه می ره و به دبیر ادبیات می گه که بچه ها هی داشتن از اویشن صحبت می کردن :D
 

hidden

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
676
امتیاز
369
نام مرکز سمپاد
سلطان شهیدان
شهر
کرج
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
دارو
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی بچه های هوگر 5
بچه های همایش امسالمون شاهکار کردن و این صفحه رو رو برد همایش ( وسط ترین نقطه ی مدرسمون ) چسبوندن
توجه : سوتی تو برگه نیست و صرفا به این دلیل سوتیه ک مطلبی با همچین مضمونی رو بزنن رو برد .. (کلی از معلم ها هم خوندن :D)
(مطلب جالبیه بخونید) :
addc9369f2574aa3ac08.jpg
 

pariya

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
689
امتیاز
971
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
شیراز
مدال المپیاد
یه حماقتی کردیم یه زمانی :|
پاسخ : سوتی‌ها

ما رو میخوان ببرن اردو خارج از استان یکی از بچه ها رفت پیش مدیرمون گفت کیا میان همرامون(منظرش این بود چه معلم هایی میان؟) مدیرمون گفت 3-4 تا رو میفرستیم ک بتونید خوب خرشون کنید!!!
بعد یکی از بچه ها گفت میشه خودتون باهامون بیاید
:)) :)) :)) :)) :))

حالا حدس بزنید واکنش مدیرمون چی بود؟؟!!

مدیرمون زد بود زیر خنده بسکه خندید سرخ شده بود!!!!!
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,988
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
پاسخ : سوتی‌ها

دبير ديــني ما ته خــندس :D! هفته پيش آزمون داشتيــم هيشكي ( بجز من البت ! : دي ) درس نخونده بود واســـه پرسش . اونم خواست بگــه ازتون ناراحتم .... دقت كنيد به اين جمــله ي هلــو : (عصباني ) بچــه ها ، خيــلي ، خيــلي ؛ خيـــلي ! :)) ( دقت كنيد - دقت كنيد ! اين جمــله نه فعل داره ، نه نهاد داره ، نه گــزاره ؛ نه مفعــول ؛ نه شبه جمله ! مي تونين بگيــن تو ادبيات بهش چي ميگن ؟!) از قضا اون روز امتحـان كانگــورو هم داشتيم ، نطق فــرمود : من حــاليم نمي شه ، خـانوم خرچنگ داشتيم قورباقه داشتيــم ! " بچه ها : خــانوم كانگــورو ! خــانوم :نمي دونم خــرچنگه قورباقس ميگــوئه هر كوفتي هست ! بچــه ها : خــانوم كــانگــورو ! خانم : خــانوم فردا بيــاي بگي ميــگو داشتم ! بچه ها : خــانوم .... !
 

Samaneh.Z

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,137
امتیاز
1,491
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرج
مدال المپیاد
مدال نقره‌ی المپیاد نجوم‌و‌اخترفیزیک ..
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس فیزیک نشسته بودیم ، بعد زنگ بعدش آز فیزیک داشتیم ! یکی از بچه ها پرسید خانم زنگ بعد هم بل شما داریم دیگه؟!
بعد خانم گفت نه!یه معلم دیگه دارین!

یهو کل کلاس رفت رو هوا ، همه دست زدن و همه اینجوری : :D ! معلممون هم قرمز شده بود بدجور! یهو یکی از دوستان گفت ، بچه ها مثل ایکه سوتی دادیم رفت!! :-"

( سوتی زیاد میدیم ! یادم نیست الان ... )
 

ninja

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
557
امتیاز
1,355
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرکرد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

سر كلاس عربي نشسته بوديم كارگاه ترجمه درس اول سال سوم عبارت ان يصفوا بود كه معلممون حزء حزء گفت چين بعد گفت حالا توي كل اون عبارته مفعول كدومه كه دوستم در اومد بلند وقتي همه ساكت بودن گفت خانم ان خالي .....
يهو همه كلاس رفت رو هوا
معلممونم داشت مي مرد از خنده ....
 

Hespride

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,103
امتیاز
5,601
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی (ره)
شهر
قم...قم...قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مالی
پاسخ : سوتی‌ها

:D
ديروز تو كلاس كارافريني، من ميخواستم زود بيام بيرون از كلاس، به استاد بهونه اوردم گفتم استاد سالگرد پدربزرگمونه ميخوايم بريم كار داريم B-)
استادمون يهو جوگير شد. بلند شد گفت خب بچه ها، امروز سالروز پدر شوهر آقاي بهادريه :))

بعد اومد اصلاح كنه. گفت منظورم مادرشونه :)) :))
 
ارسال‌ها
1,902
امتیاز
14,086
نام مرکز سمپاد
شهید حقانی
شهر
بندرعــباس
سال فارغ التحصیلی
1392
پاسخ : سوتی‌ها

معلم جغرافیا اسم این ایل ها و محل ییلاق و قشلاقشون رو باید حفظ کنید
یکی از بچه ها: آقا این شاهسون هم اسم شد
معلم( یعنی اومد تیکه بندازه): نه حالا اسم خودت خیلی قشنگه
همون دانش آموز : حالا مگه اسم خودت(خطاب به معلم) خیلی خوشکله
-----------------------------------------------------------------
معلم ریاضی این اگه ضربش کمتر از 0 باشه گشاد میشه
دانش آموز: هر چی بزرگتر باشه گشاد تر میشه دیگه ؟ و کلاس پکید
 

راضيه

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
368
امتیاز
132
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
تهران
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : سوتی‌ها

يه بار از يه معلمي پرسيدم فلان كتاب خوبه ؟؟!!
بعد اون گفت اره كتاب خوبيه هو اينا ( اخه يه كتابو گفته بود بخريد كه من خوشم نميومد در حالي كه ميتونست اون كتابو كه من پرسيدم بگه بگه)
بخدا اصلا حواسم نبود اين معلمه كتابمو كوبيدم رو ميز با صداي بلند گفتم :::خوب تو اگه ميدوني اين خوبه برا چي ميگي من اينو بخرم
 

Hespride

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,103
امتیاز
5,601
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی (ره)
شهر
قم...قم...قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مالی
پاسخ : سوتی‌ها

استاد رياضيمون بنده خدا دستشو كه تا انتها بلند كنه، حداكثر ميرسه به وسط تخته :D
امروز قبل از اينكه بياد سر كلاس، سكوهاي پاي تخته رو برداشتيم (از اين سكوچوبي هاست پايين تخته). وقتي اومد ديد، نزديك بود گريش بگيره.
اومد، گفت يكي بياد به نام خدا بنويسه :D
بيچاره تا آخر كلاس اصلا هيچي ننوشت پاي تخته. :D

اما حالا بخش جالبش اينجاست كه يه اتفاق تكراري افتاد كه توي دبيرستان هم افتاده بود برامون.
يكي از بچه هاتولدش بود، رفت شيريني گرفت اورد سر كلاس. براي استاد هم گذاشت روي ميز.
هي ميگفت استاد بخور استاد بخور
آخرش كه كلاس تموم شد، رفت جلو گفت استاد اگه ميخوري، بخور، اگه نميخوري بگو بندازم سطل آشغال :))
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,988
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
پاسخ : سوتی‌ها

يه بار يــه برنامه داشتيم ( از معدود برنامه هايي كه همــه بروبكس متوسطه و راهنمــايي بودن ) كه مجــريش ( با اجازه ) ميناااا خــانوم بودن . ايشون داشتن اسم تك تك دبيرا رو مي آوردن و از اومدنشون تشكــر مي كردن . تا اسم يه دبيرو به اســم شوهرش صــدا زد، آخ سالن منفجــر شد ؛ آخ سالن منفجــر شد ....
يه بارم مــن به دبيــر فارسيمون با كشش و گيــرايي فوق العــاده اي ( تا ده كلاس اونورتر شنيدن ) : مــامــان ! خــانوم : جــون مــامـــان !!!! سوتي در سوتي !يك خنديديم ! :Dآخــي
 
ارسال‌ها
1,902
امتیاز
14,086
نام مرکز سمپاد
شهید حقانی
شهر
بندرعــباس
سال فارغ التحصیلی
1392
پاسخ : سوتی‌ها

معاون مدرسمون اومد سر کلاس گفت نماینده کلاس ،چرا این ماژیکا اینجوریه از کدوم سطل آشغالی اوردیش منم از دهنم پرید گفتم آقا از تو اتاق شما اوردن
-----------------------
معلم ورزش /ک من این اعلامیه ها رو پایین دم در حیات زدم که هرکی میخواد بره آبی بخوره یا بره دستشویی بخونه یکی از بچه ها: آقا ما همه ایزی لایفیم (easy life ) معلم:
(خنده) خب آب که میخواین من: نه آقا بچه ها آب دارن :Dهمه (یکم صحنه داشت ببخـــــشید) :D
 

Vizard

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
شهيد سلطاني
شهر
کرج
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار سر زنگ زیان انگلیسی بودیم و معلم هم یه سری کار در کلاس داده بود که همینجوری حل کنیم.... من یه سوال به مشکل برخوردم و پرسیدم که "آقا سوال 9 روچه جور جواب بدیم؟"
یه صدا شنیدم که گفت:" همونطوری که سوال 8 رو جواب دادی..."

من در جواب آن صدایی که مسخرم کرده بود بلند گفتم که "هر هر هر خندیدم... مرتیکه دلقک..."

از اونجایی که اون موقع سرم پایین بود و کلاس هم شلوغ بود ، نفهمیده بودم که کی اون حرف رو بهم زده بود.... اما یهو کلاس رفت رو هوا.... میدونید چرا؟ چون اون صدایی که شنیده بودم ، صدای معلم بود....
 

NILOOASHARF

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
TVCHK'HK
شهر
تهران
دانشگاه
شریف
پاسخ : سوتی‌ها

ما هم از این اتفاقا برامون پیش میاد . یه روز داشتیم با یکی از معلمامون والیبال بازی میکردیم که یه باره توپ از دست معلمون در رفت و خورد تو صورت یکی از بچه که حواسش نبود . اینم ناخداگاه برگشت گفت : تو روت عوضی.......... . بعد از ربع فوهش دادن فهمید معلم زده !
بدبخت به چه خواری افتاد :D
 

Samaneh.Z

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,137
امتیاز
1,491
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرج
مدال المپیاد
مدال نقره‌ی المپیاد نجوم‌و‌اخترفیزیک ..
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

یادم اومد ! :D

یه بار یمعلم داشت درس میداد ، بعد گوشیش زنگ خورد ! بعد رفت طرف کیفش که برش داره ، یهو یکی گفت ، آخیش فکر کردم گوشی منه ! :D :-"
 

zahra96

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,008
امتیاز
6,369
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 / میدیا
شهر
تهران
دانشگاه
دانشگاه هنر تهران
رشته دانشگاه
گرافیک
پاسخ : سوتی‌ها

امرووز خداا بود!
سر زنگ ریاضی معلم پای تخته بود،جلوی سوال،یکی از بچه ها گفت خانم من نفهمیدم(با حالت غر زدن) بعد اون گفت خب فلانی کجاشو نفهمیدی؟ بعد اون گفت:"اااااااه بروووو کنار!"(با داد به نظر خطاب به معلم!!) بعد کلاس رفت رو هوا رسما طرف گفت بابا با فلانی بودم(منظورش به یکی از بچه ها بود که دقیقا در راستای جایی که معلم بود نشسته بود!!) که ردیف اول بود ولی رسما سوتی ِ سال بود! معلم بیچاره لبخند ملیح زده بود ولی خیلی بد بود! :D

یه بارم یه معلمه داشت میگفت موزه ی لوور گفت لوزه (loze ) ی وور! اونم خیلی خنده بود!
 
بالا