خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

اون روز دوستم میخواست بگه پوریا بیا کارت دارم ;;)

گفت کیمیا بیا کارت دارم ;D

کیمیا اسم خواهرشه ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی که زیاد دادم...
اما سوتی های معلمامون باحالتره:
1.معلم ریاضی داخل کلاس:خب بچه ها این شکل رو بنویسید تا بعدی رو بگم بهتون.
2.معلممون با ماشین داشت میومد(یکی دیگه رانندگی می کرد) از زیر تور والیبال که رد شد سرشو از پنجره کرد بیرون که به یکی از بچه ها بگه برو کنار....سرش خورد به تور همون جا گیر کرد!
3.بابا معلمای ما به خودشون شک دارن!خب یارو معلم زبانه،میدونه با ما زبان داره تازه بالای کلاسم نوشته کلاس زبان،سرشو از لای در رد می کنه با حالت عقب موندگی میگه چی دارین؟!!!!!!!!!!!!!!!!! :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

مامانم خیلی با هول و هیجانی سر ناهار :
-امیر امیر !

-واااای فهمیدی چی شده ؟
-چی؟
-... تولد توتو رو تبریک گفته بعد بهش گفتن ...
-کی ؟
-(بابام) کفاشیان !
-آها ، خب ؟
-آره ، کفاشیان تولد توتو رو تبریک گفته بعد بهش گفتن ...
-کی ؟ تولد کی ؟
-توتو دیگه
- ^-^ :-? ؟
-توتو ! طوطی ! توتا ...
-(من و علی) : =))) =)))) (داشتیم منفجر میشدیم) =))))
-چیه مگه ؟
-توتی ! فرانچسکو توتی مادر من ! بازیکن محبوب من رو نابود کردی رفت !
-خب حالا ، همون :)) :دی ، بعد آره بش تبریک گفته و ...
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکبار زنگ زدیم خونه یک بنده خدایی (مزاحم)گفتیم ببخشید علی هس؟؟؟؟ :|
گف بله گوشی!!!!! ;D
من:اِ ببخشید نگید بیادا اشتبا گرفتم خدافظ =)) =)) =)) =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

من از بس با آژانس رفتم این ور و اون ور(هیشکی منو دوس نداره :( :-") و ماشالا هر کدومشون نرخشون با هم فرق داره عادت دارم دیگه از هر ماشینی که پیاده میشم بگم مرسی چقدر میشه...بعد روز سوم مهر بابام رسوندم مدرسه(بعد از کلی سال!) بعد وقتی میخواستم پیاده شم بابام پرسید سارینا جان کاری نداری؟ گفتم نه مرسی.چقدر میشه؟ :-" ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

پریسا امروز میخواس در مورد میتیکومون یه چیزی بگه، اسم میتیکومونو یادش نمیومد
بعد گفت همون که داداش کاکرو توش بود...
:)) =)) =))
من: پریسا جان داداش کایکو یه چیز بود، کاکرو یه چیز دیگه =)) =))
کلا چندوقته همگی با هم، قاطی کردیم شخصیتای کارتونیو :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

من دیشب کلی شماره ناشناس رو گوشیم بود بعد یه بار یکیشون زنگید من ورداشتم!
اصن بی اصابو اینا!
برگشتم گفتم:دِ عوضی مگه من با تو شوخی دارم؟!اصن کی ای تو؟!
بعد یه زنه گف:سلام عزیزم من معلم موسیقیتم! :)
من:اااا.....میگم....خوبستین شما؟واااوی! #-o
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ترکیبیات داشت سوال میکرد چند جور میشه سه زن و سه مرد رو دور یه میز نشوند و ... .

خلاصه سوال حل شد... .

بعد یکی از بچه ها یهو بلند شد گفت اگه 3 تا جنسیت داشته باشیم چی؟؟؟ :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

این سوتیه مال همین الآنه:
عمم یه طاووس داشت بزرگ که شد پر زد رفت.
مامانم الآن گفت راستی یادته عمت پر زد رفت!!!!!! =))



ظهری می خواستم برم تو نمازخونه نمازمو بخونم.
اشتباهی رفتم تو قسمت خواهران!!!!! :-[



اتصالو قطع کردم.(کلا قطع کردنش 1-2 دقیقه طول می کشه).
بعد همین طور 5 دقیقه منتظر بودم تا کامپیوتر خاموش شه!!!!! ;D
(فک کردم کامپیوترو خاموش کردم!!!!!). =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر يكي از كلاساي المپياد داشتيم يه مسئله ي ژنتيك در مورد انسان رو حل مي كرديم، وقتي حل سوال تموم شد يكي از سال پاييني ها با عصبانيت داد زد نخير جواب غلطه چون خودلقاحي رو حساب نكردين!!!!!!استاد هم كه فقط ٣ سال ازمون بزرگتر بود گفت:توي انسان؟!و سرشو انداخت پايين و سعي كرد نخنده اما وقتي ديد ماها همه غش كرديم اونم همرامون كلي خنديد!!!!! =)) =)) =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوسن جدیدا منبع سوتی مدرسه شده ! ;D
یکسره سوتی میده !
خُ بیچاره دست خودش که نیست ! ;D
میگه :یاسمن آهنگ on the floor ٍ آنجلیناجولی رو شنیدی دیگه ؟
من: جـــــونم ؟؟ ;D
سوسن :وااااااای !نگو که نشنیدی !مگه میشه ؟؟ همه شنیدن آخه !!
من :سوسن میگم این آنجایناجولی جدیدا چقدر عوض شده !! نه ؟؟ ;D
سوسن :نه تو این آهنگه زیاد عوض نشده !حالا برات میریزم ببینی !آخه بد جوری از دنیا عقبی !
من :آره حتما بریز ببینم این آنجلیناجولی چطوری از رو آهنگ جنیفرلوپز خونده ! :)) :)) :)) :))
اینو گفتم سوسن سرخ شده بود بیچاره دقیقا این شکلی : :-[ :-[
میگه :آخ آخ !!آخه میدونی یاسمن ،من از بچگی این 2تا رو باهم اشتباه میگرفتم!! :-[ :-[
من : =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

با دوستام رفته بودیم ابمیوه فروشی... :-"
یه پسر اومد...اسکول به تمام... ;D
رو دیوار نوشته بودن: شیرموز با مغز...
پسره برگشت گفت :ببخشید مغز گاو یا گوسفند..
=)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

وااااااااااااااای مدیر ما امروز رفته بود کلاس سوم تجربی برگشته به بچه ها گفته امیدوارم همه تون از شریف قبول بشین ;;) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سال دوم دبیرستان 4 نمره از 20 نمره زیست بافت شناسی بود(ازمایشگاه)
بچه ها گروه بندی شده بودن گروه ما هم سه نفر بود
یکی از بچه ها حواسش نبود میکروسکوپ رو گذاشت رو یکی از نمونه ها
اون یکی:اااا...حواستو بده....لامو له کردی...لامو له کردی
من:لاتو له کرد؟؟؟؟ :-" :-" ;D
اون:خفه شو :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم دفاعی داشتیم به شدت اسگل بود
معمولا یه خاطره چرت رو کمتر از 5 بار تعریف نمی کرد
یه خاطره رو سه بار برامون تعریف کرده بود
جلسه بعد اومد گفت بچه ها اون خاطره رو براتون تعریف کردم؟
ما گفتیم استاد همونی که بچه هه رو از رو پله ها پرت کردین با سر رفته بود توی در دفتر؟
معلمه گفت ها همین
ما هم گفتیم نه استاد تا حالا نگفتین
اونم شروع کرد تعریف کردن :o :o :o :o =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

پارسال دبیر نداشتیم.این مشاوره اومده. :-&

بچه های مام ماشالا همه ساکت مرتب مودب.............این شکلین: <:-P =D> B-) :)) =)) <:-P :)) ;D ;D <:-P <:-P <:-P

بعد این مشاوره هه به حساب خودش اومده بود بگه خیلی اطلاعات داره واینا .... :-&

اومده میگه : بچه ها اصلا کللللللللا روان شماها مشکل داره........ ^-^ اصن کلا شماها از روان مشکل اساسی دارین ^-^

بی ...ور .................... میخواستم یکی بزنم در دهنش بگم عوضی دهن ...تو ببند زنیکه( ;D)چیزززززززززز :-&
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس جلو 32 تا دانش آموز میخاستم بگم پاشد دیگه معلم اومد گفتم : بیدارشید دیگه !
 
پاسخ : سوتی‌ها

باو ! :)) سوتی ازین داغون تر من ندیدم! =))
این دوستِ ما (نادیا) سرِ کلاس ریاضی هی زنگ خورد گوشیش. بعد شماره رو نگاه کرد دید اولش 88 ـه! بعد گف ما همه فامیلامون 88 ــن ، بیا زنگِ تفریح بریم زنگ بزنیم ببینیم کیه ! ;;)
حالا ما رفتیم تو دستشویی یه ساعت اقداماتِ امنیتیُ اینا انجام دادیم ، نادیا خانوم زنگ زدن ! :-L
بعد اومده بیرون می بینم مخلوتی از :-s و =)) ــه! می گم چی شده؟ می گه زنگ زدم ، خانومه گوشی ُ برداشته گفته دبیرستانِ فرزانگان ! بفرمایین؟! ;;) حالا نادیا هول شده ، گفته شمارتون افتاده ُ اینا ، اونم گفته شما از دانش آموزا ـین؟ نادیا هم گفته رضاوندم بعد قطع کرده! =)) =)) حالا بعدن فهمیدیم که مامانش از معاونتِ پایه بهش زنگ زده بوده اون موقع، کارش داشته ! حالا تا آخرِ زنگ 4-5 بار همون شماره میس انداخته! =)) =))
آخه ملّت گوشی میارن ، قایم می کنن ، ما ورمی داریم زنگ می زنیم معاونت می گیم شمارتون رو گوشیِ من افتاده ؛ امرتون!؟ ;;)
وااای! عالی بود اصن! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم عربي جـان ِ‌مـا مي خواسـتن بگن :كسي هست مشقاش ُ توي ِ دفتر ننوشته باشه ؟ برگشتن گفتن : بچه ها كسي هست كاغذشو تو دفترش ننوشته باشه ؟ ;;) ;;)
 
پاسخ : سوتی‌ها

میخواستم بگم شما رو به خدا میسپارم گفتم خدا رو به شما میسپارم =D> =D> =D> مرتب به افتخار مــــــن
 
Back
بالا