اعترافگاه!

zeynab75

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
776
امتیاز
5,338
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا دو سال پیش فک میکردم سعید پانتر سعید آنتنه!!!!!!!!!!!!!!! :-[
 

ali.mashi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,246
امتیاز
8,844
نام مرکز سمپاد
هاشمــــ II
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
؟

بالايي: =))
اعتراف ميكنم يكي از معزلات فكريم اينه كه وقتي ميگن فلان چيز يه طرف اون چيز ديگه دقيقأ كدوم طرفه!
جدي بود! نخندين!
 

فات

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,467
امتیاز
5,381
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد نظری
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه که بودم،چون میدیدم افتاب سفیده ولی سایه سیاهه،هیچ وخ تو سایه نمیرفتم که سیا نشم.میرفتم تو افتاب تا سفید تر بشم. :D
 

s!na

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
587
امتیاز
12,125
نام مرکز سمپاد
حلی ۱
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ۵-۴ سالم که بود عموم یه کامپیوترشو گذاشته بود خونه مامان بزرگم کارشو اون جا بکنه هرازچندگاهی هم میداد من بازی کنم ( :-") بعد بهم یاد داده بود اینترنت برم بعد کارم که تموم میشد باید درست خاموشش میکردم! اولش که داس بود که هیچی! ولی ویندوز ۹۵ رو یادمه با ۹۸ ، من حوصله اصولی خاموش کردنشو نداشتم، همیشه با دکمه های روش و دگمه پاور خاموش میکردم بعد به اصطلاح ویندوزش میسوخت ، رسما پیر می شدیم تا دوباره با هزار تا فلاپی روش ویندوز نصب کنیم!

الان که فکر میکنم، خیلی صبور بوده عموم، هیچی بهم نمیگفته!
 

S...4Rmahtab

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
126
امتیاز
399
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از s!na :
اعتراف میکنم اولین باری که تصمیم گرفتم برنامه نویسی رو شروع کنم، ۸ سالم بود. یه نوت پد باز کردم توش رو به صورت اتفاقی وارد میکردم ببینم چی میشه!
من اعتراق میکنم که تا پارسال اصلا نمیدونستم برنامه نویسی چی هست و نمیفهمیدم این کاری که میکنیم و این چیزایی که مینویسیم چیَن! :D
 

n.a

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
108
امتیاز
371
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱ تهران
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تو حفظ کردن خنگ ترین موجود دنیام. الان که داشتم آثار عنصری رو با خودم میگفتم(امتحان ادبیات داریم فردا)هر دفعه به جای سرخ بت و خنگ بت تنب بزرگ و تنب کوچیک میگفتم :D...و وقتی فهمیدم اشتباهه که دیدم خواهرم به کتاب نگاه میکنه و میخنده...(الانم که داشتم پست میدادم دوباره میخواستم تنب بزرگ کوچیک بنویسم)
 

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,954
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از ابتدای تحصیل تا حالا،توی جغرافی "راس الجُدِی" رو "راس الجِدّی(raasojeddi)"میخوندم =))
امسال سر امتحان جغرافی که دبیرمون اومد گفت تازه فهمیدم :))
 

elnaz.A

النــاز
ارسال‌ها
51
امتیاز
1,188
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم روزای اولی که اومده بودم تو سایتو هیچ فعالیتی نداشتم فکر میکردم اینایی که تو لیست کاربران آنلاین رنگشون قرمز نیست خودشون اونجوری کردنش :-" بعد فکر میکردم که یعنی انقدر میخوان متفاوت باشن؟

یه مدتم دنبال این بودم که رنگ نام کاربری خودمو بنفش کنم 8-> :D
 

atena.a

کاربر فعال
ارسال‌ها
54
امتیاز
102
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
مدال المپیاد
المپیاد گریه و زاری :)))
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اول دبستان تو املا تقلب کردم.توی یه دفترچه نوشتم زیر میزم گذاشتم .اولین درس کتاب :

بابا بابا آب بابا آب بابا آب!

خو چیکار کنم.تقصیر خودشونه.بی خبری املا میگیرن :-"
الان که فکرشو میکنم تعجب میکنم چجوری مغزم به تقلب قد داده.. :-??
 

S.M.H.M

کاربر فعال
ارسال‌ها
72
امتیاز
232
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
فعلا مرحله 1 زیست "دوره 15"
رشته دانشگاه
احتمال زیاد زرشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم در دوران طفولیت که بهم میگفتن خدا همه جا هست، فک میکردم وقتی که دارم آب میخورم، خدا هم تو لیوانه و دارم خدا رو میخورم :|
 

Saratonin

ـــــــــــــارا
ارسال‌ها
154
امتیاز
3,017
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم روزی چند بار به این تاپیک سر میزنم و کلی چیز به ذهنم میرسه ولی هیچکدومو اعتراف نمیکنم :>
 

skyfullofstars

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
304
امتیاز
1,055
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرمان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم بچه كه بودم بهم مي گفتند موش بخورتت هر لحظه فكر ميكردم ممكنه يك موش عظيم الجثه هر لحظه وارد اتاق شه و من را بخوره . :-ss
 

meli_sampad

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
715
امتیاز
8,175
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که خیلی وقته معنی پ.ن رو فهمیدما.. ولی هنوز نمیدونم کی باید ازش استفاده کنم.. :-" تاحالا یه بارم ازش استفاده نکردم.. :D
در واقع باید اعتراف کنم فقط معنی پ.ن رو فهمیدم نه پی نوشت.. :-"

ینی یه چیزی که میخوای اضافه کنی به پستت؟! :-s
 

zahra.s

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
208
امتیاز
1,519
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
دانشگاه
صنعتی اصفهان
رشته دانشگاه
کامپیوتر-نرم افزار
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از melika :) :
اعتراف میکنم که خیلی وقته معنی پ.ن رو فهمیدما.. ولی هنوز نمیدونم کی باید ازش استفاده کنم.. :-" تاحالا یه بارم ازش استفاده نکردم.. :D
در واقع باید اعتراف کنم فقط معنی پ.ن رو فهمیدم نه پی نوشت.. :-"

ینی یه چیزی که میخوای اضافه کنی به پستت؟! :-s

پ.ن چیه؟؟
خب اعتراف میکنم اینم نمیدونم چه برسه ازش استفاده کنم X_X
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : اتاق اعتراف

به نقل از شقایقs :
اعتراف میکنم تاحالا دها بار سعی کردم دهنمو مث این باز کنم: :D
اعتراف میکنم بعد از خوندن این منم سعی کردم دهنمو مثل :D باز کنم
+
اعتراف میکنم تا چند وقت پیش اصطکاک رو اصطحکاک مینوشتم با اعتماد به نفس تمامم به همه میگفتم شما اشتباه می نویسید :D
 

f.n

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
92
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان
شهر
ساری
دانشگاه
شهيد بهشتي
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اتاق اعتراف

به نقل از anahita.sh :
اعتراف میکنم تا چند وقت پیش اصطکاک رو اصطحکاک مینوشتم با اعتماد به نفس تمامم به همه میگفتم شما اشتباه می نویسید :D
اعتراف میکنم منم همیشه همین طوری مینویسم و تا مدت ها فکر میکردم بقیه اشتباه مینویسن :))
 

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,806
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم وقتی بچه بودم ، دوزندگی رو " 2 زندگی " می خوندم و فکر می کردم اون جا هاییه که مغازه دوزندگیه ( یه جاییه که رویه صندلی و اینا می دوزن ) یه جایی که ربط به مرده ها داره و هی فکر می کردم چه اسم خوشگلی روش گذاشتن ، اسم مرده اینا نذاشتن آدم ناراحت شه !

اعتراف می کنم بچه که بودم به دوستام پیشنهاد ازدواج می دادم ( دختر بودن همه شون :D )

اعتراف می کنم بچه که بودم ، وقتی می خوندم کتابای طبقه بندی شده ، فک می کردم یعنی وقتی می ری فروشگاه تو کتابخونه های منظم نگهش می دارن و هر کی میخره هم باید همین کارو بکنه .
 

س__ارا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
995
امتیاز
23,103
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سنندج
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
همدان
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از نیـلوفر :
اعتراف می کنم وقتی بچه بودم ، دوزندگی رو " 2 زندگی " می خوندم و فکر می کردم اون جا هاییه که مغازه دوزندگیه ( یه جاییه که رویه صندلی و اینا می دوزن ) یه جایی که ربط به مرده ها داره و هی فکر می کردم چه اسم خوشگلی روش گذاشتن ، اسم مرده اینا نذاشتن آدم ناراحت شه !

منم اعتراف میکردم دقیقن میخوندم 2زندگی بعد فک میکردم مثلن یه جایی که به کارهای این دنیا و اون دنیایه آدما میپردازن
مثلن :2زندگی طناز...همیشه فک میکردم تو این مغازه به زندگی این دنیا و اون دنیای فردی به نام طناز رسیدگی می کنن :D :D :D
 

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که وقتی کوچیک بودم فک میکردم این خارجیا همه فارسی حرف میزنن و اگه ما خارجی میشنویم واسه اینه که به گوش ِ ما خارجی میاد و قابلیت درکش رو نداریم :D یه بار خیلی جدی جلوی تلویزیون سر همین با مامانم صحبت کردم ;;) در حد 4-5 سالم بود :د

( تمامی ماجرا بدون اغراق ) اعتراف میکنم که اولین تقلبم رو تو پنجم دبستان کردیم با اکیپمون ، و بخاطر اینکه روز قبلش برامون جشن قبولی سمپاد گرفته بودن درس نخونده بودیم در حد .25 تقلب کردیم که 20 شیم :D آخرشم اومدیم بیرون کلاس گریه کردیم :D
وقتی اومدم خونه تو دفترچه خاطراتم نوشتم خدایا .. امروز بزرگترین گناه زندگیمو کردم .. یعنی من کثیفم ؟ :-< یعنی بخشیده میشم ؟ :-<

اعتراف میکنم که اولین باری که آسمون آبی نظرم رو جلب کرد با دریا اشتباه گرفتمش :D نقل قول از مامانم :-"
 
بالا