اعترافگاه!

s!na

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
587
امتیاز
12,125
نام مرکز سمپاد
حلی ۱
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دیروز که اینترنتمون قطو وصل میشد من داشتم سعی میکردم روش کد ِ ریدارکت کردن پکت های با هدر خاص رو میذاشتم :| از لحاظ تئوری هم درست کار میکرد! ولی نمیدونم چرا رو عمل که میرفت همه پکت ها با هم jamm میشدن X_X

پ.ن:همید! ببین من چقد بهت گفتم؟ خواهرای من دوباره میان اینو میبینن به مامانم میگنا! بلایی سره من بیاد تو کوه کلّتو میکنم! :-"
 

mohammadpasan1373

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
754
امتیاز
4,430
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
آقا ما نخوندیم ولی تو برو!!!!خداییش ضرر نمیکنی!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم در کودکیم با پسر خالم سهمِ ب سزایی در افزایش حجمِ آب دریایِ خزر داشتیم. :D
 

Fe@r

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
170
امتیاز
2,241
نام مرکز سمپاد
حلی 1
مدال المپیاد
نقره ی جهانی المپیاد شیمی 2013،طلا ی جهانی المپیاد شیمی سال 2014
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
شیمی محض
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم قبلا برای من کار نشد نداشت اما الان 180 درجه فرقیده
 

س__ارا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
995
امتیاز
23,229
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سنندج
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
همدان
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همیشه فک میکردم علی (death angel) شبی آواتارشه (همون آواتار قبلیه بود یه آدمی بود)
بعد اعتراف می کنم الان که آواتارشو ورداشته هیچ تصوری نسبت به قیافش ندارم

اعتراف میکنم یه غلط املایی داشتم الان اومدم درستش کردم :D
ئاها : اعتراف می کنم در طول دوران تحصیلی از امتحان هیچ درسی به اندازه ی املا بدم نیومده...بیخود
 

*M.M*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
4,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اولین باری که اسم سلنا رو دیدم ، خوندمش سلِنا گوم(ساکن)ز :-"

بعد هی میگفتم گوم(ساکن)ز :-"یک وضعی :-"
 

شـَـــگي

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
203
امتیاز
8,530
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشكي
پاسخ : اعترافگاه !

من تا کلاسِ دوّم ِ ابتدایی فِک میکردم
هَر کَسی که اِزدواج میکنه
خدا میفهمه که باید بِهِش بَچّه بده!!!!
(یَنی فِک میکردم که بعد از خوندنِ خُطبِه ی عقد
به صورتِ خود جوش بَچّه میاد تو شیکَمِ مامانا!!!!)
 

ali.mashi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,246
امتیاز
8,844
نام مرکز سمپاد
هاشمــــ II
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
Confess

اعتراف ميكنم ٦ساله كه بودم يه بار منو دخترعموم(٥سال بزرگتر از خودم)‏‎ خونمون بود و بقيه بيرون بودن. اين رفت دستشويي منم به پاس زحماتي كه توي اذيت كردن من داشت در رو از بيرون روش قفل كردم! نكتش اينجاس كه كلأ تا شب اونجا بود و من كاملأ يادم رفته بود كه اونجا حبسش كردم. :دي بعدش مادربزرگم نجاتش داد ديگه!
اعتراف ميكنم همون ايام يه بار سر صبح از خواب بيدار شدم رفتم بالاي كمد همونجا خوابيدم. و چون ريزه ميزه بودم ديده نميشدم. خلاصه اينكه وقتي بيدار شدم ديدم كسي خونه نيست و همه دارن تو خيابون دنبالم ميگردن. :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #268

Ham!D ShojaE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
882
امتیاز
12,239
نام مرکز سمپاد
دبیرستان جابرابن‌حیان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی آی‌تی
پاسخ : اعترافگاه !

معترف میشم که بچه که بودم , یه سری خواب های سریالی میدیدم که تو هر قسمت , یک نفر { مثلا دوست , معلم , فامیل و ... }تو یه لوکیشنی بود که داشت می مرد ! { مثلا از یه میله آویزون بود و داشت میفتاد تو دره ! } و من میرفتم نجاتش میدادم :D بعدشم اون همش میگت که من زندگیمو مدیون تو ام :D اصن یه وضی بودا :-"

اعتراف میکنم فک میکردم یوگوسلاواکی یه کشور بوده :D
 

Poorya.L

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,140
امتیاز
4,785
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نیشابور
مدال المپیاد
-
دانشگاه
-
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم توی ده سالگی سپر جلوی ماشینو مالوندم به دیوار کاه گلی یکم خش شد :-s بابام هر چی فک کرد که چرا اینجوری شده چیزی دستگیرش نشد
اعتراف میکنم یه سری چیز ها توی اسپیکر کامپیوترم قایم کردم :-"

اعتراف میکنم که خوب نمیتونم اعتراف کنم :-?
 

Sepidd

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
220
امتیاز
3,105
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
ژنتيك.
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که این از بهتیرین قسمت زندگیمه
بهار همیشه اینجوریه که خیلی خسته ای ..
همیشه خوابت میاد ...
خوابش هم خیلی میچسبه ...
اما نمیشه خوابید ...
همیشه کار داری تو بهار ...
روزایی که بشه خوابید از بهترین روز هاس ...
البته اگه این کامپیوتر بذاره ...

+ نمیدونم چرا این اعترافم پاک شده بود :(
 

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : اعترافگاه !

وقتی پستی این جا پاک میشه دو حالت داره؛ یا اعتراف نیست یا پست دوم توی یک صفحه است.
 

SHINE

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
313
امتیاز
878
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یه بار بچه بودم فکر کنم 5 یا 6 سالم بود بابامو کشوندم خونه از سرکار چون تو دستشویی سوسک دیده بودم هم دستشویی داشتم هم احساس میکردم دیگه امنیت جانی ندارم توخونه X_X

اعتراف میکنم بچه که بودم منو دختر داییم میدونستیم قلقلکی هست داییم نماز که میخوند سجده میرفت میرفتیم کف پاشو قلقلک میدادیم!!
 

sh.n1996

شراره
ارسال‌ها
366
امتیاز
2,155
نام مرکز سمپاد
دبیرستـ۱ن‌ فرزانـگان‌ امین
شهر
اصفهـــان
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
خاطره شد دیگه:دی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم كه در زمان بسيار كودكي كفش صورتي رو واكس زدم
:-[
 
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,651
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم بچه که بودم وقتی میخوابیدمُ از خواب بلند میشدم میدیدم از این ور اتاق به اون ور اتاق مکانم تغییر کرده! :-"
به غلت زدن علاقه ی خاصی داشتم گویا! :-?
 

Anahine

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
253
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ١
شهر
طهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم ك در سن ٥-٦ سالگي با خاله ام كه ٩ سالش بود اون موقع به طور مشترك ي معلم زبان خصوصي داشتيم بعد زمستون بود اونم ي چكمه خيلي باحال پوشيده بود منم يواشكي رفتم جيش كردم تو چكمه اش :D قيافش ديدني بود وقتي پاش رفت تو چكمه :D ( من يادم نمياد مامانم تعريف ميكنه) معلم زبانه هم ديگه نيومد خونمون ~X(

اعتراف ميكنم به قدري بيكارم كه الان كل اين ١٥ صفحه اعترافارو خوندم :-w ولي خوب بسي زياد هم خنديدم =))
 

mohammadpasan1373

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
754
امتیاز
4,430
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
آقا ما نخوندیم ولی تو برو!!!!خداییش ضرر نمیکنی!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وختی بچه بودم و جامو خیس میکردم پا میشدم ی تشک دیگه میاوردم میذاشتمش رو زمین.
صب ک مامانم ازم میپرسید چرا رو تختت نخابیدی میگفتم گزم بود اومدم پایین
 

mh.darya

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
597
امتیاز
3,794
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب
شهر
تهران
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی معدن
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که از سوسک چندشم نمیشه در حد مرگ میترسم ! :D
ولی به جاش عاشق سگم! x:
 

r@zie

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
1,083
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
مدال المپیاد
مرحله ی اول ریاضی و کامپیوتر
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : اعترافگاه !

من اعتراف میکنم تا راهنمایی هیچ گره ای جز کور بلد نبودم :-"
بد یه بار یکی از دوستام منو به خاطر این مسخره کرد [-(
منم عصبانی شدم X-(
سر کلاس که داش درس گوش میکرد رفتم زیر میز :-"
بنده این کفششو به اون یکی بستم :-"
باتمام وجودم کورترین گره ایو که تونستم زدم :-"
بد معلممون صداش زد :-"
بیچاره پاهاش به هم چسبیده بود :-"
عین پنگوئن :))
آخرشم فک کنم گره هه باز نشد :-" (< کفشش نو بود تازه :))
معلمم چون درسام خوب بود بیرونم نکرد :-" ولی تا سوم قیضمو داش :-"


این است عاقبت کسانی که منو مسخره کنن :-"
 

The Smith

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,061
امتیاز
3,545
نام مرکز سمپاد
سلام ایران‌زمین
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اصن متوجه نمیشم چرا نصف بچه هایی که اعتراف میکنن فقط شب ادراری ـاشونو اعتراف میکنن :-"
 
بالا