• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

TiaTi

کوچولو..
ارسال‌ها
613
امتیاز
9,515
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
سر کلاس ادبیات داشتم روخوانی میکردم
طفل خرد رو گفتم طفل خِرَد
و همچنان کلاس بعد از دو ماه: فلانی طفل خِرَد رو ندیدی؟
 

A.s.a

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
77
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
تلفن رو برداشتم گفتم بله بفرمایید(با لحن خیلی جدی و کمی متعجب از شماره ناشناس) با هیجان و صمیمیت طرف پشت تلفن گفت سلااام
گفتم بله ببخشید نشناختم شمارو ...

یهو گفت دسترسی به شبکه اینترنت مخابرات در محله ی شما فراهم شده...
آخه یک ظهر من چیکار با شبکه اینترنت دارم آدم حسابی
 

iShirley

کاربر فوق‌فعال
کنکوری 1403
ارسال‌ها
84
امتیاز
1,339
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
ماتمکده
سال فارغ التحصیلی
1403
بزرگ ترین سوتی ای که یادمه مال کلاس مجازی بود. وب کم باز کرده بودم و داشتم مطالعات جواب میدادم. بعدش یادم رفت وب کمو ببندم و همینجوری گوشیمو برداشتم رفتم تو واتس اپ و از خنده جر خوردم. اونم با وب کم باز....
تازه یه بارم سر کلاس هندسه حواسم نبود میکروفونم بازه و رفتم برای یکی ویس بگیرم. و بعله تو ویسه چیزای جالبی ام نگفتم و صدامم کل کلاس شنیدن 😂🤦‍♂️
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
419
امتیاز
6,136
نام مرکز سمپاد
_
شهر
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک تهران
رشته دانشگاه
پلیمر
دیروز تو خیابون به دوستم گفتم فلانی باقلوا میخوری؟
گفت منظورت باقالیه؟
چرا من لال نمیشم.
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,247
امتیاز
15,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
یکی از دوستام وقتی منو ب داداشش و داداششو ب من معرفی کرد به جای خوشبختید از اشنایی هم(کلا مزه زیاد میپرونه) گفت خوشبخت شید😂😂
اقا من و داداشش مردیم از خنده..رفیق ب این میگن.. تو این بی شوهری منو بست ب ریش داداشش😂
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,247
امتیاز
15,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
سوتی نیس این..ولی گفتم بگم که بخندین یکم..

_ما ی معلم ریاضی داریم نمیدونم با قصد اینجوری حرف میزنه یا کلا تو باغ نیست...
ازش پرسیدیم مشتق یعنی چی ی توضیح کوچیک بده و اینا...
ورداشته میگه از شق شده میاد..مرسی خیلی توضیح کافی ای بود..
_سر درس سهمی هم بچه پرسیدن ب چ درد میخوره این بابا... رسیدیم ب مسئله اش ک پرتاب توپ بود..بچه ها گفتن ما توپو پرت نمی‌کنیم شوت میکنیم ک کلی چرت و پرت پروندن خلاصه ک آخرش یکی از بچه ها گفت خانم اصن توپ چیه..
ورداشت گفت عب نداره هنوز بچه این..بزرگ شدین توپم نشونتون میدیم..
من و بقل دستیم:مثبت باش..مثبت باش..نخند..نخند..
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,745
امتیاز
40,359
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدیر سمپاد خراسان رضوی، امروز در سخنرانی:

"مردانِ خانومی که پرسنل شما هستن"
"اگر موفق بشید، موفق می‌شید"
"این افتخار ماست یعنی مال شماست"
"بخش بزرگی از رتبه برتر های خانوم ما، زن هستن"

مشاهده میکنین مدیر مسئول سمپاد بلد نیست حرف بزنه.
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,247
امتیاز
15,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
عمه: مادر شوهرم عرق نعناع و عرق گل میگیره.
دختر عمو: عمه عرقققق؟ بعد گل مگه کشیدنی نبود؟
بابام: اهم اهم اون گلابه...
😂😂
 

ɐudɐrgnilɐ⋊.∀

هرچه هستی بمان و داراباش هرچه داری ببخش و مسکین شو
ارسال‌ها
343
امتیاز
1,768
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی ناحیه 1 (طلایه داران سابق)
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
برنز المپیاد فیزیک*
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق قدرت - فیزیک محض
سوتی من نبود...
ولی یه پسری بود همیشه خرخون ردیف جلو مینشست پیش من:Man_with_white_cane:
یه اینطرفش من بودمم اونطرفش یه دختر از خدا بی خبر...
گوشیش از اون گوشی گرونا بود یه لحظه گوشیش میوفتاد زمین اون پسره میخواس کار مفیدی انجام بده با پاش بگیرتش!:|
که پاش خورد نگرفت که هیچ گوشی رو با پاش شوت کرد خورد به تخته سیاه گوشی بدخت پوکید ته توش ریخت زمین.:|
دختره اشک از چشماش میومد نمیدونست تشکر کنه یا بکشتش...
ولی ناموسا دلم برا پسره سوخت آخه مجبوری این چه کاری بود بذار بقیه زندگیشون رو بکنن دیگه حتما باس کمکش کنی!?:-"
 

Cooly

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
315
امتیاز
1,809
نام مرکز سمپاد
فرزانگان x
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1405
(نمیدونم بشه اسمش رو گذاشت سوتی ولی خب)
مدرسه چهارشنبه هفته پیش بردمون سینما تا از بعضی بچه‌ها تقدیر کنه
خواننده هم آورده بودن
یکیش خیلی عجیب بود وضعش
از اول فقط میخندید
بعد از مدتی که خواننده ها از سن رفتن پایین، وقتی برگشتن این ادم قرمززززززز شده بود
با بچه‌ها نتیجه گرفتیم که یا چیزی کشیده یا هم مسته و احتمال دادیم که مست باشه
بعد جمع اینطوری بود که دویست نفر فقط داشتن اون رو وسط مراسم مسخره میکردن :))
آخر سر هم معلوم شد که طرف قبل و وسط مراسم کشیده بوده چیزی و طبق گفته بچه ها ، یه طرف سالن کلا بو مواد میداد
مدیر بدجور عصبانی بود :))
 

ɐudɐrgnilɐ⋊.∀

هرچه هستی بمان و داراباش هرچه داری ببخش و مسکین شو
ارسال‌ها
343
امتیاز
1,768
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی ناحیه 1 (طلایه داران سابق)
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
برنز المپیاد فیزیک*
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق قدرت - فیزیک محض
ولی یه خاطره خرکی دیگه ام بگم...
زمستون بود یه دوستی داشتم تو دانشگاه رو مخ من و رفیقم راه میرفت که بیا ماری ج بزنیم منم به شوخی گفتم بده بزنیم اونم واقعا آورده بود خودشم بار اولش بود...:|
منم چرا دروغ بگم واقعا میترسم از این چیزا اصلا ببینم یکی جدی میگه دنیا رو رو سرش خراب میکنم چه برسه امتحان کردنش...
هیچی دیگه رو مخ رفیقمم راه رفت اونم قبول کرده بود رفتیم خونشون بار اول امتحان کردن گفتن سرده تو ماشین تموم شد رفت!:|
بعد پراید رو بستن اومدن بالا کلا ماشین پر دود شده بود...
بعد طرف باباش با اون پیرایده اومد دنبالش دیدم باباشم داره هزیون میگه همینجوری میخنده رفیقم گفت بیا برسونمت گفتم نع دمت گرم یکم به بابات برس به من نخواسته خوبی کنی قربونت ...:|
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,247
امتیاز
15,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
من با عینک شبم ک شیشه اش ابیه رفتم لباس بخرم.. بعد با فروشنده دعوام شده بود ک این سرخابیه ن قرمز.. خلاصه مامانم اومد عینکمو برداشت دیدم ااا ن واقعا قرمزه مث اینکه..😂
هیچ وقت قیافه یارو یادم نمیره
 

بزرگوار

اقامت دائم تورتوگا
ارسال‌ها
419
امتیاز
11,883
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
سراغش نرفتم
دانشگاه
تبریز
رشته دانشگاه
فعلاً ژنتیک تا ببینم بعد چی میشه
سوار تاکسی شدم بعد من دو نفر دیگه هم سوار شدن عقب کنارم نشستن، نگاه کردم دیدم دوست بابامه... گفتم سلام آقای فلانی و اینا. با هم احوالپرسی کردیم، داشت پیاده می‌شد پول رو داد به راننده و گفت آقا دو نفر حساب کن... منم گفتم بابا این چه کاریه؟ خواهش می‌کنم... شرمندم کردین و این حرفا...که دیدم با یه لبخند ملیح به راننده گفت: آقا سه نفر حساب کن! تازه فهمیدم اون دومی پسرش بوده. فکر که میکنم بهش قلبم تیر میکشه😩
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,247
امتیاز
15,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
-بچه ها کلاس فلان بازه؟
+استاد فک کنم درش اشتباهه😂
(کل سوالایی ک ما حل میکنیم صحیح غلطه..و فاکینگ شت...اینجوری بود ک کمتر حل کن سوال بچه..😂)

-بچه ها اینا با میتوز هم تولید مثل میکنن..
+(به طور کاملا غیرارادی و ناگهانی) بچه ها میوز کنین😂😂 تا پن دیقه داشتم به شری ک گفتم میخندیدم
 
ارسال‌ها
46
امتیاز
179
نام مرکز سمپاد
فرزانگان يک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
این مربوط به من نیست ولی یه نفر داشت یه خانمیو به نام حاجیه کوثر صدا میکرد .. این تا حرف ث رو گفت یهویی بچه کوچیکه طرف گریه کرد مجبور شد بره سمت بچش و اسمو نصفه گفت ..
خلاصه چیزی خوبی نبود و منم بیخیال همه چی شدم زدم زیر خنده .. بعد مامانم و خود اون بدبخت هم بهمون اضافه شد ..
 
ارسال‌ها
107
امتیاز
2,532
نام مرکز سمپاد
---
شهر
---
سال فارغ التحصیلی
1404
سر زنگ بسیار شیرین ریاضی رسیده بودیم به بحث شیرین هندسه و اثبات
استاد بسیار دوست داشتنی و عزیزمون داشتن چند تا سوال برای تکلیف میدادن
یهو معلممون شروع کرد به شمردن سوال(من و رفیقام ته کلاس میشینیم و تو کلاس اصلا هیچکس حرفی نمیزد و فقط داشتن مینوشتن بچه ها.خیلی ساکت بود)
1..2..3...
منم دهنم بصورت غیر ارادی و ناخواسته گفت برو خار ننه ...
و همه شنیدن:/یه منفی رو به عنوان جایزه از استاد گرامی گرفتم تا یاد بگیرم روی فعالیت های غیرارادیم بیشتر کار کنم(البته که قبلشم یه منفی دیگه داشتم و منفی در منفی هم میشه مثبت ایزی پیزی:)
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,247
امتیاز
15,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
-بچه ها کلاس فلان بازه؟
+استاد فک کنم درش اشتباهه😂
(کل سوالایی ک ما حل میکنیم صحیح غلطه..و فاکینگ شت...اینجوری بود ک کمتر حل کن سوال بچه..😂)

-بچه ها اینا با میتوز هم تولید مثل میکنن..
+(به طور کاملا غیرارادی و ناگهانی) بچه ها میوز کنین😂😂 تا پن دیقه داشتم به شری ک گفتم میخندیدم
یکی دیگه از سوتیای امروز...
من:بچه ها 1402 داریم میریم تو 403 یا..
یکی دیگه: نه برعکس😂😂😂
اخرشم از استاد پرسیدیم.401 ایم یا 402😂
 

hypnos

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
736
امتیاز
11,444
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
انتظار...
۱. این سوتی من نیست
۲. هر کسی میتونه با خدای خودش اونجوری که میخواد راز و نیاز کنه یا به اعتقاداتش متوسل شه

ما یه بار رفته بودیم روضه ، خانومی که داشت روضه میخوند (خانوم جلسه ای🤣 ) گفت خانوما با صدای بلند بگین یا زهرا اغیثینی ..... ما داشتیم نگا میکردیم همه داشتن میگفتن اغیثینی ، حس کردم یکی داره ناموزون میزنه ، گوش کردم دیدم پشتیم داره میگه یا زهرا علی سینی ، هیچی دیگه ، درس عبرت شد برام وسط روضه از خنده گسسته نشم🤣🤣
 
بالا